خاقانی شاعری اندوهپیشه و حسرتسراست. نگاشتههای او که آیینۀ راستکردار روانش است، مشحون از واژههای ناخرسندی و نامرادی است. روحیۀ زودرنج و حساس او، کملطفی و کممهری پدر، انزواطلبی و مرگطلبی، هجران و دوری از سرزمینهای دوست-داشتنیاش و درد و غم از دست دادن عزیزان و آش چکیده کامل
خاقانی شاعری اندوهپیشه و حسرتسراست. نگاشتههای او که آیینۀ راستکردار روانش است، مشحون از واژههای ناخرسندی و نامرادی است. روحیۀ زودرنج و حساس او، کملطفی و کممهری پدر، انزواطلبی و مرگطلبی، هجران و دوری از سرزمینهای دوست-داشتنیاش و درد و غم از دست دادن عزیزان و آشنایانی که عمری با آنها خاطره داشته، همچنین حبس و دربدری و در نتیجه گذشتهنگری و گذشتهگرایی، بنمایههای مهم اشعار و گفتههای نوستالژیک خاقانی است. از این منظر، شاید به جرأت بتوان گفت که بر اساس شواهد و اسناد، وی محزونترین و دردچشیدهترین شاعری است که در قرن ششم میزیسته است.
پرونده مقاله
در دیدگاه شناختی، اساس استعارهسازی تنها بر بنیاد شباهت نیست و استعاره، ریشه در اندیشه و ذهن و ادراک انسان دارد و استعارههای مفهومی، درک جدیدی از تجربه را برای انسان میسّر ساخته و معنای تازهای به آنها میدهد. در حقیقت، تجربه به مثابه یک اصل محسوب میشود که مفاهیم محیط چکیده کامل
در دیدگاه شناختی، اساس استعارهسازی تنها بر بنیاد شباهت نیست و استعاره، ریشه در اندیشه و ذهن و ادراک انسان دارد و استعارههای مفهومی، درک جدیدی از تجربه را برای انسان میسّر ساخته و معنای تازهای به آنها میدهد. در حقیقت، تجربه به مثابه یک اصل محسوب میشود که مفاهیم محیطی، طبیعی یا فرهنگی و دیگر مفاهیم موردنظر شاعر و یا نویسنده را بهواسطۀ قلمروهای مقصد و مبدأ توضیح میدهد. به این ترتیب، پژوهش متون و نوشتهها با رویکرد شناختی در زمینۀ استعاره، میتواند ما را به شناخت لایههای ذهنی و انگیزههای گزینشی استعارهها راهنمایی کند. در این مقاله، استعارههای با قلمرو مقصد زن در اشعار فروغ فرخزاد، با توجه به دیدگاه شناختی بررّسی میشود و سپس به کاوش استعارهها با توجه به نقشهای مادری، همسری و معشوقی/عاشقی با توجه به قلمروهای مبدأشان میپردازیم و سرانجام میزان خلاق یا متعارف بودن استعارهها را بررّسی میکنیم.
پرونده مقاله
بینامتنیت مبتنی بر این اندیشه است که متن، نظامی بسنده و مستقل نیست، بلکه پیوندی دو سویه و تنگاتنگ با سایر متون دارد، حتی میتوان ادعا کرد که در یک متن مشخص مکالمهای مستمر میان آن متن و متون دیگر وجود دارد. این متون ممکن است ادبی یا غیر ادبی باشند، همعصر همان متن باشند چکیده کامل
بینامتنیت مبتنی بر این اندیشه است که متن، نظامی بسنده و مستقل نیست، بلکه پیوندی دو سویه و تنگاتنگ با سایر متون دارد، حتی میتوان ادعا کرد که در یک متن مشخص مکالمهای مستمر میان آن متن و متون دیگر وجود دارد. این متون ممکن است ادبی یا غیر ادبی باشند، همعصر همان متن باشند یا به سدههای پیشین تعلق داشته باشند. رویکرد بیشمتنیت ژرار ژنت عبارتست از بررسی رابطة میان دو متن ادبی، به گونهای که بیشمتن (Hypertexte) تفسیر پیشمتن (Hypotexte) نباشد. در این ساحت، هر متن قابلیت مقایسه با متون مشابه را پیدا میکند؛ به نحوی که افقهای جدیدی از پیوندهای ادبی ـ فرهنگی مختلف در اختیار خواننده قرار میدهد. در این مقاله کوشیدهایم تا ضمن نیمنگاهی به دیدگاههای مختلف نظریهپردازان بینامتنیت، به تشریح و توضیح ترامتنیت ژنتی بپردازیم و پس از آن با به کارگیری بخش بیشمتنیتِ این دیدگاه، مشابهتهای داستانی منظومة مهر و مشتری اثر عصار تبریزی و ناظر و منظور اثر وحشی بافقی را ارائه دهیم. شیوة مقایسه این دو منظومه بر مبنای بینامتنیت احتمالی قرار گرفته است. از عمدهترین وجوه شباهتی این دو منظومۀ عاشقانه میتوان به تناظر شخصیتها، ابتدای دو داستان، گزینش آگاهانۀ شاعران در نام گذاری شخصیتهای اصلی و فرعی، درونمایة اصلی دو اثر با عنوان عشق مذکر به مذکر، صحنههای حماسی و ساختار ادبی همسان اشاره کرد. ذکر این نکته ضروریست که تفاوتهای اندک نیز میتواند در بحث بیش متنیت متون وجود داشته باشد.
پرونده مقاله
توجه به موارد مختلف موسیقی شعر (وزن، قافیه و ردیف) در دریافت معانی و حس گوینده در بیان عواطف خود بسیار مؤثر است، به-ویژه وقتی شاعر این موضوع را با قافیه در شعر مطرح میکند؛ قافیه را میتوان مهمترین جلوهگاه موسیقی کناری و اوج هنرنمایی شاعر در آن دانست. محمدعلی بهمنی شا چکیده کامل
توجه به موارد مختلف موسیقی شعر (وزن، قافیه و ردیف) در دریافت معانی و حس گوینده در بیان عواطف خود بسیار مؤثر است، به-ویژه وقتی شاعر این موضوع را با قافیه در شعر مطرح میکند؛ قافیه را میتوان مهمترین جلوهگاه موسیقی کناری و اوج هنرنمایی شاعر در آن دانست. محمدعلی بهمنی شاعری غزلسرا شناخته شده است و با توجه به ویژگی غزل هایش در جایگاه غزل نو، مبتکر قافیه هایی است که از واژههای متداول امروزی و در عین حال گوشنواز و در ارتباط با سایر تناسبها و صنایع غزلش پدید آمده است. در این تحقیق، سعی شده است تا این نوآوری را در غزل با بررسی نقش قافیه و تناسب آوایی آن با حروف بیت، تأثیر حروف قافیه در القای عاطفه مورد نظر شاعر، موسیقی قافیه و تأثیر قافیه در تشخص لفظی و معنایی مفهوم مورد نظر شاعر، با رویکردی ساختارگرایانه نشان دهد.
پرونده مقاله
سرزمین ایران متشکل از اقوام مختلف با قدمتی دیرین و سرشار از باورهای عامیانه و نابی است که بازتاب آنها را میتوان در ادبیات عامیانه یا فولکلور ایرانی مشاهده کرد. این نوع ادبی در درون خود دردها، آرزوها، جشنها، آداب اجتماعی و مذهبی را پرورانده است؛ مجموعۀ بزرگ فرهنگی که ب چکیده کامل
سرزمین ایران متشکل از اقوام مختلف با قدمتی دیرین و سرشار از باورهای عامیانه و نابی است که بازتاب آنها را میتوان در ادبیات عامیانه یا فولکلور ایرانی مشاهده کرد. این نوع ادبی در درون خود دردها، آرزوها، جشنها، آداب اجتماعی و مذهبی را پرورانده است؛ مجموعۀ بزرگ فرهنگی که بخش قابل توجهای از آن را داستانهای عامیانۀ شفاهی تشکیل میدهد که با گذر زمان به ادبیات رسمی و سنتی راه یافتهاند و دستمایۀ بسیاری از آثار ماندگار در عرصۀ فرهنگ و ادب گردیدند. نظامی را میتوان در جایگاه فرهنگشناس مردمی در نظر گرفت که با بهرهگیری از قصههای عامیانۀ شفاهی یا ثبت شده، میراثی جاودان و ارزشمند به نام هفتپیکر را بجا گذاشت که مشحون از باورهای عامیانه و آیینی گوشهگوشه این مرز و بوم است. اندیشههای یک ملت که در روایتهایی دلکش انسان را به جهان رمزها و نمادها میبرد؛ جهانی که در آن اسطورهها به واقعیت میپیوندند و در قالب داستانهای نمادین، از رهگذر تصویرها و نشانهها توجیه و تفسیر میشوند. با چنین جهانبینیای است که انسان ترسها و آرزوهایش را معنا میبخشد. هفتپیکر مجموعهای از باورهای عامیانه مانند اسطورههای شب چلّه، جدال نیروهای اهریمنی با اهورایی، نیایشهای بارانخواهی و سنتهای نوروزخوانی است که به زیباترین شکل به تصویر کشیده شده است.
پرونده مقاله
منظومۀ ویس و رامین، سرودۀ مشهور فخرالدّین اسعد گرگانی، که در حدود سال446 به نظم درآمده است، داستانی است با اصل کهن –عهد اشکانی– و به دلیل همین قدمت، میتوان نمودهایی از کهنالگوهای یونگ را در آن به نظّاره نشست. در پژوهش پیش رو، با نگاهی متفاوت به این منظوم چکیده کامل
منظومۀ ویس و رامین، سرودۀ مشهور فخرالدّین اسعد گرگانی، که در حدود سال446 به نظم درآمده است، داستانی است با اصل کهن –عهد اشکانی– و به دلیل همین قدمت، میتوان نمودهایی از کهنالگوهای یونگ را در آن به نظّاره نشست. در پژوهش پیش رو، با نگاهی متفاوت به این منظومه، داستان بر اساس نظریۀ لیبیدوی فروید یا سائقه جنسی1 او و فرایند فردیّت یونگ مورد تحقیق قرار گرفت که نتیجۀ حاصل آن، از تبدیل شدن یک عشق ابتدایی و زمینی به عشقی متعالی و والا حکایت دارد و این همان خودشناسی است که در ادیان مختلف به آن توصیه شده است. کهنالگوهای اصلی که یونگ در رسیدن به تعادل و تکامل روانی از آنها نام میبرد، در این داستان مورد بررسی قرار گرفت که از جمله آنها پرسونا، سایه، آنیما و خود است و در کنار این صور مثالی، اشارهای شده است به نماد ماندالا، که یونگ آن را رمزی از عدد هفت و نشانۀ به فردیّت رسیدن میداند. این داستان حکایت رسیدن رامین به آنیمای مثبت و پادشاهی است که این هر دو آغازی است برای فرایند فردیّت او.
پرونده مقاله
نشانهشناسی رویکردی است که از زبانشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی، نقد ادبی و ... بهره گرفته، برای تحلیل آثار ادبی یکی از روشهای نو و بسیار مناسب است و کمک بسیاری به خواننده در جهت آشنایی با سبک نویسنده و عمیقتر شدن فهم او از متن آثار ادبی میکند. با توجه به این که د چکیده کامل
نشانهشناسی رویکردی است که از زبانشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی، نقد ادبی و ... بهره گرفته، برای تحلیل آثار ادبی یکی از روشهای نو و بسیار مناسب است و کمک بسیاری به خواننده در جهت آشنایی با سبک نویسنده و عمیقتر شدن فهم او از متن آثار ادبی میکند. با توجه به این که در نشانهشناسی متون ادبی، تفسیر و نظرات شخصی جایی ندارد و این امر به نوبۀ خود زمینه را برای بررسی روشمند متن فراهم میکند، و همچنین به دلیل آن که شعر سیمین بهبهانی از جهات مختلفی، قابلیت بررسی نشانهشناسانه را داراست، پژوهش پیشِ رو شکل گرفته، و با بهرهگیری از روش استقرایی- تحلیلی، کوشیدهایم به بررسی نشانههای خالق اثر، زیباییشناختی، احساسی و اجتماعی در اشعار سیمین بهبهانی بپردازیم. دستاوردهای پژوهش گویای این است که شعر این شاعر، مملو از نشانههاست؛ به خصوص نشانههای اجتماعی بسامد بالایی دارد. در میان نشانههای احساسی نیز، احساسات غمانگیز نمود بیشتری دارد که این امر با نشانههای خالق اثر در ارتباط است. شاعر از طریق نشانهها و روابط حاکم میان آنها، معنا را به خواننده منتقل میکند. این مقاله میتواند راهی به روی پژوهشگران در آشنایی روشمند با شعر سیمین بهبهانی بگشاید.
پرونده مقاله