هدف از پژوهش حاضر بررسی الگوی ذهنی متخصصان روان شناسی و جامعهشناسی در خصوص علل و آسیب های فرهنگی کودک همسری در دختران بود. جامعه آماری شامل کلیه متخصصان روان شناسی و جامعه شناسی می باشد. نمونه مورد پژوهش16 مصاحبهشونده از متخصصان روان شناسی و جامعه شناسی بود که به روش چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر بررسی الگوی ذهنی متخصصان روان شناسی و جامعهشناسی در خصوص علل و آسیب های فرهنگی کودک همسری در دختران بود. جامعه آماری شامل کلیه متخصصان روان شناسی و جامعه شناسی می باشد. نمونه مورد پژوهش16 مصاحبهشونده از متخصصان روان شناسی و جامعه شناسی بود که به روش نمونهگیری گلوله برفی دادههای گردآوریشده به اشباع نظری رسیدند. روش پژوهش توصیفی پیمایشی و از نوع پژوهشهای آمیخته (کیفی-کمی) بود. در پژوهش حاضرجهت گرد آوری دادهها از تکنیک روش شناسی کیو(Q)استفاده شد.مجموعة عبارات کیو(Q)در 29 آیتم از بین مصاحبه های عمیق با متخصصین و پیشینة پژوهش به دست آمد. روایی محتوا و صوری نمودار کیو و آیتم ها به تأیید متخصصین رسید. یافته ها نشان داد که ذهنیت متخصصان به ترتیب اولویت در شش الگوی ذهنی مختلف اعتقاد گرایان، کلان گرایان، خانواده ‎گرایان، اجتماع گرایان، مذهب گرایان و فرد گرایان طبقه بندی شد. هم چنین علت اصلی کودک همسری دختران را افرادی که الگوی ذهنی اعتقاد گرایان را داشتند مسائل اعتقادی ، کلان گرایان مسائل کلان ،خانواده ‎گرایان مسائل درون خانواده‎ای، اجتماع گرایان مسائل اجتماعی، مذهب گرایان مسائل مذهبی و فرد گرایان مسائل فردی را گزارش کردند. طبق نظر روان شناسان و جامعه شناسان، فرهنگ سازی نقش اصلی و اساسی در پیشگیری از کودک همسری دختران را ایفا میکند و لازم است در این زمینه فعالیتهای بیشتری صورت گیرد. استفاده از ظرفیتهای رسانهها برای نشان دادن عواقب و پیامدهای ناشی از کودک همسری دختران به صورتهای مختلف میتواند در انتقال پیامها و ممانعت از این عمل موثر واقع شود.
پرونده مقاله