پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاههای فمنیستی غزاله علیزاده و بررسی سیمای زن در آثار او انجام شده است.نقد فمینیستی به عنوان رویکردی جدی، متمایز و یکپارچه از اواخر دهۀ ۱۹۶۰ در ادبیات اروپا پدید آمد که هدفش شناخت نقش های فرهنگی و دستاوردهای بزرگ در جهت کسب حقوق اجتماعی و سیا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاههای فمنیستی غزاله علیزاده و بررسی سیمای زن در آثار او انجام شده است.نقد فمینیستی به عنوان رویکردی جدی، متمایز و یکپارچه از اواخر دهۀ ۱۹۶۰ در ادبیات اروپا پدید آمد که هدفش شناخت نقش های فرهنگی و دستاوردهای بزرگ در جهت کسب حقوق اجتماعی و سیاسی زنان بود. این شیوه در اوایل دهۀ ۱۳۴۰ با داستان های سیمین دانشور در ایران پا گرفت و با ظهور نویسندگانی چون شهرنوش پارسیپور، زویا پیرزاد و غزاله علیزاده ادامه پیدا کرد. در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی به نقد فمینیستی آثار داستانی غزاله علیزاده پرداخته میشود و شخصیتپردازی زنان از منظر تحلیل محتوایی مورد بررسی قرار میگیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که علیزاده زنان را بیشتر در معرض حوادث سیاسی اجتماعی پس از انقلاب اسلامی قرار داده است. وی با چشماندازی اعتدالگرا به انتقاد از تنهایی زن در جامعه پرداخته و با رویکردی اشراقی و عرفانی، تلاش کرده نقش و سهم زنان را در تاریخ اجتماعی ایران پررنگتر نشان دهد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناخت فضای اجتماعی سال های پیش از انقلاب و تحلیل مسائلی هم چون نقش زنان در اجتماع، مردسالاری، غرب زدگی و حضور استعمار و خانواده با تکیه بر رمان سووشون سیمین دانشور، به روش، توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. جامعهشناسی ادبیات از سویی با ادبیات و از سوی چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناخت فضای اجتماعی سال های پیش از انقلاب و تحلیل مسائلی هم چون نقش زنان در اجتماع، مردسالاری، غرب زدگی و حضور استعمار و خانواده با تکیه بر رمان سووشون سیمین دانشور، به روش، توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. جامعهشناسی ادبیات از سویی با ادبیات و از سوی دیگر با جامعهشناسی در ارتباط است. در این شیوة نقد، ساختار و محتوای اثر ادبی و ارتباط آن با جامعه و تأثیرات متقابل ادبیات و جامعه و چگونگی انعکاس مسائل اجتماعی از دیدگاه خالق اثر مورد بررسی قرار میگیرد. رمان سووشون محصول شرایط اجتماعی سال های وحشت و خشونت پس از کودتای 28 مرداد 1332 است؛ دورهای که آمال و آرزوهای ملتی آزادیخواه و استقلالطلب در اثر دسیسة عوامل بیگانه و داخلی و پارهای اشتباهات رهبران سیاسی و مذهبی بر باد رفت و یأس و ناامیدی، احساس شکست و انزواطلبی، گریبانگیر جامعة ازهمگسیختۀ ایران گردید. نتیجة پژوهش نشان داد که سیمین دانشور با تیزبینی و درایتی متعهدانه تلاش کرده است بخشی از حقایق تلخ اجتماعی و نیز دردها، رنج ها و مصائبی را که در این سال های سیاه بر ملت ایران رفته است، ترسیم نماید. وی به مشکل هویت و جایگاه زن ایرانی در تغییرات و تحولات اجتماعی میپردازد و تلاش برای خودیابی و باید و نبایدها را با انتقاد از جامعۀ مردسالار در هم میآمیزد.
پرونده مقاله