هدف پژوهش حاضر مقایسه نگرشهای ناکارآمد و انعطاف پذیری شناختی در زنان با و بدون سابقه طلاق بود. جامعه آماری شامل تمام زنانی است که در سال 1395 به علت مواجهه شدن با رویداد آسیبزای طلاق و نداشتن بضاعت مالی تحت حمایت کمیته امداد شهرستان گیلان غرب بودند. از این میان تعداد چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر مقایسه نگرشهای ناکارآمد و انعطاف پذیری شناختی در زنان با و بدون سابقه طلاق بود. جامعه آماری شامل تمام زنانی است که در سال 1395 به علت مواجهه شدن با رویداد آسیبزای طلاق و نداشتن بضاعت مالی تحت حمایت کمیته امداد شهرستان گیلان غرب بودند. از این میان تعداد 40 نفر به عنوان نمونه آماری، و 40 نفر نیز از میان افراد بدون سابقه طلاق به عنوان گروه مقایسه به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع علی- مقایسه-ای بود. ابزارهای پژوهش مقیاس نگرشهای ناکارآمد (وایسمن و بک، 1978) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس، وندر، وال، 2010) بود. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه افراد مطلقه در متغییر نگرشهای ناکارآمد (66/12=f؛ 001/0>p) به طور معنیداری بالاتر از افراد بدون سابقه طلاق است، اما در انعطاف پذیری شناختی (94/8=f؛ 01/0>p) و زیرمؤلفههای آن یعنی ادراک کنترل (12/14=f؛ 001/0>p)، ادراک چندین راه حل (21/6=f؛ 01/0>p) و ادراک توجیحات (81/3=f؛ 05/0>p)، میانگین نمرات افراد مطلقه به طور معنیداری پایینتر از افراد بدون سابقه طلاق است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل علی خشونت خانگی براساس ذهنخوانی از طریق چشم و بدرفتاری روانشناختی دوران کودکی با میانجیگری کیفیت رابطه زناشویی در زنان آسیبدیده بود. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی زنان متأهل آسیبدیده از خشونت خانگی شهر اردبیل در سال 1400 تشکیل دادند. تع چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل علی خشونت خانگی براساس ذهنخوانی از طریق چشم و بدرفتاری روانشناختی دوران کودکی با میانجیگری کیفیت رابطه زناشویی در زنان آسیبدیده بود. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی زنان متأهل آسیبدیده از خشونت خانگی شهر اردبیل در سال 1400 تشکیل دادند. تعداد آزمودنیها300 نفربود که به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب و به صورت آنلاین در پژوهش شرکت کردند. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سنجش خشونت نسبت به زنان حاج یحیی (2002)، آزمون ذهن-خوانی از طریق چشمها بارون- کوهن (2005)، مقیاس بدرفتاری روانشناختی دوران کودکی کواتس و مسمنمور (2014) و مقیاس کیفیت زناشویی باسبی و همکاران (1995) استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که متغیرهای ذهنخوانی از طریق چشم، بدرفتاری روانشناختی دوران کودکی با خشونت خانگی در زنان آسیبدیده اثر مستقیم دارد؛ و این متغیرها از طریق کیفیت رابطه زناشویی با خشونت خانگی در زنان آسیبدیده اثر غیرمستقیم دارند. همچنین برازش مدل علی خشونت خانگی در زنان آسیب-دیده با استفاده از شاخصهای مختلف مورد تأیید قرار گرفت.
پرونده مقاله