نقش دانشگاه در ایجاد سرمایه اجتماعی بهمنظور ارائه الگوی پیشنهادی برای ارتقای نظام آموزش عالی کشور
محورهای موضوعی : پژوهش در برنامه ریزی درسیمحمود قنادان 1 , ویدا اندیشمند 2
1 -
2 -
کلید واژه: سرمایه اجتماعی, الگو, نظام آموزش عالی,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دانشگاه در ایجاد سرمایه اجتماعی بهمنظور ارائه الگویی برای ارتقای نظام آموزش عالی کشور است و با روش توصیفی پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش اعضای هیأت علمی تماموقت دانشگاههای آزاد استان کرمان در سال تحصیلی 88 ـ87 (620 نفر) بودند که 175نفر بهصورت نمونهگیری تصادفی طبقهای از بین آنها انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، دو پرسشنامه محققساخته بود. از بررسی متون و پیشینه پژوهش 54 متغیر و زیرمؤلفه استخراج شد و براساس آن، پرسشنامه اول برای تعیین وضع موجود سرمایه اجتماعی تدوین گردید. روایی محتوایی پرسشنامه را صاحبنظران تأیید کردند و پایایی آن پس از اجرای آزمایشی بین تعدادی از اعضای هیأت علمی، از طریق ضریب آلفای کرانباخ 98/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی و ضریب همبستگی) صورت گرفت. پس از انجام تحلیل عاملی، 7 مؤلفه اصلی و 54 زیرمؤلفه شناسایی شد و با هویت سازمانی، توانمندسازی، همکاری و نفع عمومی، تسهیم دانش و خلق سرمایه فکری، اعتماد و همبستگی، مدیریت مشارکتی و آگاهی نامگذاری گردید. نتایج نشان داد که مؤلفه اصلی اعتماد و همبستگی از بالاترین میانگین و مؤلفه مدیریت مشارکتی از کمترین میزان میانگین برخوردار است و زیرمؤلفههای تعهد و تعلق، میزان قدرت رهبری و مدیریت، خیرخواهی و دیگرخواهی برقراری ارتباط بین افراد دارای دانش با افراد نیازمند به دانش آنها، قابلیت دسترسی به افراد و گروههای مورد نیاز، بالاترین میانگین را دارند، ولی زیرمؤلفههای تجلیل و قدرشناسی، عدالت، جهتگیری به سمت هدف جمعی، پرورش نوآوری و خلاقیت، همبستگی در کل سازمان، مدیریت مشارکتی پایینترین میانگین را دارند و نشاندهنده وضعیت نامطلوب در این حوزهها است. نتایج نشان داد که بین نظر پاسخگویان از لحاظ متغیر جنسیت، تحصیلات و سابقه کار تفاوت چندانی وجود ندارد، ولی توزیع نظر پاسخگویان در متغیرهای مرتبه علمی و محل دانشگاهی محل خدمت یکسان نیست، بهطوری که در متغیر مرتبه علمی، بیشترین سرمایه اجتماعی مربوط به استادان و کمترین مربوط به مربیان است. همچنین در متغیر واحد دانشگاهی محل خدمت، شهرستان زرند و کرمان به ترتیب، بالاترین و پایینترین میزان سرمایه اجتماعی را دارند. نتایج نشان داد که جوّ این دانشگاهها پیشنیاز اصلی را برای ایجاد و ارتقای سرمایه اجتماعی ندارد و نقش آنها در این زمینه ضعیف است. براساس یافتههای حاصل از پرسشنامه اول و دوم، شامل 5 بخش (فلسفه و اهداف، مبانی نظری، چهارچوب ادراکی، مراحل اجرایی، نظام ارزشیابی) تدوین گردید و سپس با استفاده از روش امید ریاضی با 96/0 اعتبارسنجی شد.
The aim of the present research carried out by means of a descriptive-measuring method was to review the role of university in creating social capital in order to present a model for improving the State high education system. Statistical universe In this research were full-time faculty members of Islamic Azad University Kerman Branch 2008-09 (N=620). Of them, 175 were selected using a relative random sampling. Tools used in this research were two researcher-made questionnaires. Reviewing the literature and research background, 54 variables and sub-components were extracted accordingly, the first questionnaire was compiled to determine the status quo of social capital. The content validity of the questionnaire was confirmed and approved by clear-sighted people and its reliability was, after performing the test among some of the faculty members, calculated using Kronbach Alpha (98%). Data analysis was done at two descriptive and deductive levels (correlation coefficient and factor analysis). After factor analysis was finished, 7 main components and 54 sub-components (namely organizational identity, capability making, cooperation and public benefit, knowledge sharing and creating intellectual capital, trust and correlation, cooperative management and awareness) were recognized. The Results revealed that the main components of trust and correlation had the highest average and components of cooperative management had the lowest one. The Sub-components of commitment and belonging, leadership power rate and management, benevolence, generosity, creating relationship between knowledgeable people and those who need their knowledge, accessibility to required people and groups had the highest average, while the sub-components of glorification and appreciation, justice, tendency toward collective objective, fostering innovation and creativity, correlation in the entire organization and cooperative management had the lowest average, reflecting undesirable conditions in these areas. The results also showed that there was no significant difference between the respondents' opinions concerning variables of sex, education and working record. There were some differences, however, regarding the variables of scientific rank and university location regarding scientific rank, the highest social capital was related to (professors) and the lowest to teachers. Also, concerning the place of service, Zarand Town and Kerman City had the highest and lowest social capital respectively. According to findings of the first questionnaire, the second one was compiled in 5 parts (philosophy and objectives, theoretical fundamentals, perceptual framework, executive steps and evaluation system). Then, it was valued (96%) using a Mathematical expectation.