تأملی در معناباختگی خانه های نوظهور روستایی با تأکید بر وجوه فضایی- عملکردی (مورد مطالعه: دهستان ئیلاق جنوبی، شهرستان دهگلان)
محورهای موضوعی : مطالعات برنامه ریزی روستایی و عشایریافشین بهمنی 1 , حامد قادرمرزی 2 , لیلا مفاخری 3
1 - دانشجوی دکتری دانشگاه تهران
2 - استادیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی روستایی دانشگاه خوارزمی
3 - دانشگاه خوارزمی
کلید واژه: مسکن روستایی, مسکن, معناباختگی, شهرستان دهگلان, دهستان ئیلاق جنوبی,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر، بررسی ابعاد معناباختگی مساکن جدید روستایی بویژه از بعد فضایی- عملکردی می باشد. جامعه آماری تحقیق، شهرستان دهگلان و نمونه مورد بررسی دهستان ئیلاق جنوبی بوده که تعداد 24 دهیار و کارشناس حوزه مسکن به عنوان نمونه انتخاب گردید. داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی گردآوری شد. در بخش مطالعه میدانی از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بهره گرفته شد.هدف پژوهش حاضر، بررسی ابعاد معناباختگی مساکن جدید روستایی بویژه از بعد فضایی- عملکردی می باشد. جامعه آماری تحقیق، شهرستان دهگلان و نمونه مورد بررسی دهستان ئیلاق جنوبی بوده که تعداد 24 دهیار و کارشناس حوزه مسکن به عنوان نمونه انتخاب گردید. داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی گردآوری شد. در بخش مطالعه میدانی از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی(میانگین و فراوانی) و آمار استنباطی(آزمون کای اسکوئر، مان ویتنی، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن) استفاده گردید. یافته های حاصل از آزمون کای اسکوئر(خی دو) نشان می دهد که در بعد کالبدی، مساکن نوظهور موجب تغییر در معنای حقیقی معماری بومی و کاهش سطح زیربنا شده اند که با مقدار خطای آلفای 000/0 معنادار می باشد. از بعد اقتصادی، نوسازی بر معیشت محوری خانه های روستایی تاثیر گذاشته و به نوعی در حذف عملکرد معیشتی خانه روستایی موثر می باشد. پدیدار شدن مساکن نوظهور در روستاها تغییراتی را در مفهوم اجتماعی مسکن ایجاد نموده و موجب شکل گیری مساکن تک خانواری با مقدار کای اسکوئر 750/19 و سطح معناداری کمتر از 05/0 شده است.
MethodologyThe purpose of this study is to investigate the dimensions of the construction of new residential buildings, especially the spatial-functional dimension. The statistical population of the study was Dehgolan city and the sample was Eilagh e Jonoubi District. A sample of 50 dignitaries and an expert in the field of housing was selected as the sample. Data were collected by means of documentary and survey methods. In the field study, questionnaires, interviews and observations were used. For data analysis, descriptive statistics (mean and frequency) and inferential statistics (Chi-square, Mann-Whitney, Kruskal-Wallis and Spearman correlation) were used.MethodologyThe purpose of this study is to investigate the dimensions of the construction of new residential buildings, especially the spatial-functional dimension. The statistical population of the study was Dehgolan city and the sample was Eilagh e Jonoubi District. A sample of 50 dignitaries and an expert in the field of housing was selected as the sample. Data were collected by means of documentary and survey methods. In the field study, questionnaires, interviews and observations were used. For data analysis, descriptive statistics (mean and frequency) and inferential statistics (Chi-square, Mann-Whitney, Kruskal-Wallis and Spearman correlation) were used.Results and discussionThe findings of the Chi-square test show that, in the physical dimension, emerging residential buildings have changed the true meaning of native architecture and reduced the surface of the infrastructure, which is significant with an error value of 0/000. From an economic point of view, modernization affects the livelihoods of rural houses and is in some way effective in eliminating livelihoods in rural homes.ConclusionThe emergence of emerging housing in villages has changed the social concept of housing and led to the formation of single-family housing with a kayak value of 9/89 and a significant level of less than 0/05.
_||_