در دهههای بیست و سی شمسی، سنگینی بار شکست، رنج از مرور گذشته و احساس دلهره از تصوّر آینده، نویسندگان روشنفکر ایرانی را به انواع گریزها فرا میخواند. نویسندۀ نسل شکست میکوشد با داستانهای تمثیلی و با پناهبردن به روایتهای اساطیری، خوانندگان خود را تسلّی دهد. در این چکیده کامل
در دهههای بیست و سی شمسی، سنگینی بار شکست، رنج از مرور گذشته و احساس دلهره از تصوّر آینده، نویسندگان روشنفکر ایرانی را به انواع گریزها فرا میخواند. نویسندۀ نسل شکست میکوشد با داستانهای تمثیلی و با پناهبردن به روایتهای اساطیری، خوانندگان خود را تسلّی دهد. در این دوره، افسانه به دلیل غرابت و ابهام آن، موردتوجّه نویسندگان قرار میگیرد و اساطیر هم برای بازآفرینی شخصیّت و روحیۀ فروکوفتۀ جامعه، بازروایت و حتّا بازسازی میشود. احسان طبری، از نویسندگان معاصر ایرانی است که غور او در عالم فلسفه و اشتغالش به کنشهای سیاسی، سایه بر آفرینشهای ادبی او افکنده و موجب شده است که آثارش کمتر از منظر نظریههای ادبی تحلیل شود. او که به لحاظ فلسفی تعلّق به نحلۀ رئالیسم دارد، در آثار داستانیش همراه با نشان دادن واقعیت، از طنز نیز بهره برده است. این گرایش به طنز، معلول فضای بستۀ سیاسی در عصر پهلوی است و همین عامل، نحوۀ بیان داستانهای او را نیز تمثیلی میسازد. هرجا که طنز به اثر ادبی تزریق میشود، میتوان حضور نقیضهگویی و نقیضهاندیشی را نیز پیشبینی کرد. نقیضه را میتوان شگردی در میان انواع شیوههای طنزپردازی پرخاشگرانه دانست که در گونههای متنوّع ادبی نمایان میشود. در این مقاله برآنیم که جلوههای نقیضه را در داستان یوشت فریان اثر طبری، بررسی کنیم. یوشت فریان داستانی افسانهای است که در کتاب سفر جادو اثر احسان طبری آمده است. در این اثر، نویسنده با آشناییزدایی از مفاهیم اسطورهای، به نقیضهسازی روی آورده است. هدف نگارندگان در این مقاله آن است که نشان دهند نقیضه در اثر نویسنده چگونه خودنمایی کرده است. از آنجا که این داستان ظرفیّتهای متنوّعی برای خوانش در اختیار قرار میدهد، پس از تعریف نقیضه و ویژگیهای آن، به شیوة تحلیلی، جایگاه این داستان در نظریههای ادبی چون ساختارگرایی، ساختشکنی و همچنین منطق گفتوگویی بررسی میشود.
پرونده مقاله