اَشی، یکی از مهمترین ایزدبانوان اسطورهای ایران است. در متونی همچون اوستا، یشتها و یسنها از اَشی با صفات مختلفی از جمله، ثروتبخشی به یاران و ایرانیان (ارتباط با ثروت و برکت)، یاریرساندن به دوستان، آوردن اسب و برکت از سرزمینهای بیگانه برای ایرانیان، ارتباط با زنان چکیده کامل
اَشی، یکی از مهمترین ایزدبانوان اسطورهای ایران است. در متونی همچون اوستا، یشتها و یسنها از اَشی با صفات مختلفی از جمله، ثروتبخشی به یاران و ایرانیان (ارتباط با ثروت و برکت)، یاریرساندن به دوستان، آوردن اسب و برکت از سرزمینهای بیگانه برای ایرانیان، ارتباط با زنان و تأثیر بر زنان یاد شده است. ازآنجاکه شاهنامه زیرساختی اسطورهای دارد، میتوان شاهد تجلی کارکردها و خصلتهای شخصیتهای اسطورهای در برخی از شخصیتهای داستانهای شاهنامه بود. از جملۀ این موارد میتوان به تجلی کارکردهای ایزدبانو اَشی در عملکرد زنان برجسته و تأثیرگذار شاهنامه اشاره کرد. ازاینرو، پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفیـتحلیلی، کردار زنانی از جمله فرانک، فرنگیس، جریره، همای چهرآزاد، کنیزک رومی و بوراندخت را با کارکردها و خصلتهای برجستۀ ایزدبانو اَشی بررسی و مقایسه کند. برایند پژوهش حاضر نشان میدهد که کردار این زنان، تکرار اعمال و خویشکاریهای اَشی است؛ در واقع، این زنان تکرار چهرۀ اسطورهای اَشی در متن حماسی شاهنامه هستند. با تأمل بر ویژگیهای زنان نامبرده، مشخص میشود که در میان کردارهای مختلف اَشی، صفت ثروت و برکتبخشی اصلیترین صفتی است که به این زنان رسیده است و اغلب این ثروتبخشی و یاریگری زنان در ارتباط با پادشاهی و بهقدرترسیدن برخی از شهریاران و پهلوانان است.
پرونده مقاله
چکیده
شکوه و گیرایی داستان های شاهنامۀ فردوسی موجب شده تا همواره مورد توجه شاعران محلی باشد. شاعران کُردزبان نیز از این قاعده جدا نیستند و بارها به ترجمه یا بازآفرینی داستان های شاهنامه پرداخته اند. یکی از نمونههای این تأثیرپذیری، منظومۀ سیاوش نامه اثر ارزش مند الماس چکیده کامل
چکیده
شکوه و گیرایی داستان های شاهنامۀ فردوسی موجب شده تا همواره مورد توجه شاعران محلی باشد. شاعران کُردزبان نیز از این قاعده جدا نیستند و بارها به ترجمه یا بازآفرینی داستان های شاهنامه پرداخته اند. یکی از نمونههای این تأثیرپذیری، منظومۀ سیاوش نامه اثر ارزش مند الماس خان کندوله ای به زبان کردی گورانی است که به پی روی از داستان سیاوش سروده شده است. شاعر کُرد کوشیده است تا از ترجمه و تقلید محض دوری کند و به فکر خلاقیت ادبی هم باشد. جهت نیل به این هدف، داستان سیاوش را با تفصیل و ذکر جزئیاتی بیشتر بیان کرده است تا منظومه ای دیگر بیافریند؛ به همین دلیل نسبت به داستان سیاوش در شاهنامه، روابط علت و معلولی دقیق تر و طرح و پیرنگی مستحکم تر در آن دیده می شود؛ از این رو میتواند همچون کلیدی در حلّ برخی از ابهامات داستان سیاوش در شاهنامه بسیار راه گشا باشد و به پارهای از پرسش هایی که تاکنون دربارۀ این داستان بیجواب مانده اند، پاسخی درخور دهد. نگارندگان این مقاله کوشیده اند تا ضمن معرفی الماس خان کندولهای، احوال و آثار او، با روش تطبیقی ـ تحلیلی، نقاط اختلاف سیاوش نامۀ کردی و داستان سیاوش در شاهنامه را از نظر روایت، محتوا و رخ دادهای داستان واکاوی کنند و برای برخی از کنش ها و وقایع داستانی، تحلیلهای اسطورهشناختی شایسته ای ارائه دهند.
پرونده مقاله