الگوی معادلات ساختاری در رابطه بین گرایش به طلاق با مهارت های ارتباطی و سلامت خانواده اصلی با نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی
محورهای موضوعی : تکتونواستراتیگرافی
آناهیتا نبیئی
1
,
سعیده السادات حسینی
2
*
,
کیوان کاکابرایی
3
,
حسن امیری
4
1 - دانشجوی دکتری روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
2 - استادیار گروه روانشناسی و مشاوره، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
3 - دانشیار گروه روان شناسی و مشاوره، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
4 - استادیار گروه روانشناسی و مشاوره، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
کلید واژه: مهارت های ارتباطی, صمیمیت زناشویی, سلامت خانواده اصلی, گرایش به طلاق,
چکیده مقاله :
مقدمه و هدف: جامعه ایران نیز در مسیر تحولات فزاینده ناشی از فروپاشی توافقی پیوندهای زناشویی و افزایش میزان طلاق های توافقی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی معادلات ساختاری در رابطه بین گرایش به طلاق با مهارت های ارتباطی و سلامت خانواده اصلی با نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی شهر کرمانشاه انجام شد.
روش: جامعه آماری این پژوهش، کلیه زوجین شهر کرمانشاه می باشد. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای می باشد و از بین نواحی 8 گانه شهرداری، ناحیه 8 انتخاب و از بین زوجین 200 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های صمیمیت زناشویی واکر و تامپسون(1993)، سلامت خانواده اصلی هاوستات و همکاران (1985)، مقیاس مهارت های ارتباطی کویین دام (2001)، مقیاس گرایش به طلاق روزولت و همکاران(1986) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار IBM AMOS 24 استفاده شد. نتایج پس از برازش مدل ارائه گردید.
یافتهها: یافته ها نشان داد سلامت خانواده اصلی از طریق صمیمیت زناشویی با گرایش به طلاق رابطه دارد. همچنین نتایج نشان داد مهارت های ارتباطی از طریق صمیمیت زناشویی با گرایش به طلاق رابطه دارد. همچنین صمیمیت زناشویی با گرایش به طلاق نیز به صورت مستقیم در ارتباط است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که توجه به متغیرهای زوجی و رضایت زناشویی از جهت سلامت فردی و سلامت عمومی جامعه در کاهش میزان طلاق بسیار حایز اهمیت می باشد.
Introduction and aim:Iranian society is also on the path of increasing changes due to the consensual collapse of marital ties and the increase in the number of consensual divorces. The aim of this study was to provide a model of structural equations in the relationship between the tendency to divorce with communication skills and the health of the main family with the mediating role of marital intimacy in Kermanshah.
Methods:The statistical population of this study is all couples in Kermanshah. The sampling method is cluster sampling and out of 8 municipal districts, District 8 was selected and 200 couples were selected as sample members. The instruments used in this study were Walker and Thompson (1993) Marital Intimacy Questionnaire, Hawstat et al.'s (1985) Main Family Health Questionnaire, Queen Dam (2001) Communication Skills Scale, Roosevelt et al.'s Divorce Tendency Scale (1986). IBM AMOS 24 software was used for data analysis. The results were presented after fitting the model.
Findings: Findings showed that the health of the main family is related to the tendency to divorce through marital intimacy. The results also showed that communication skills are related to the tendency to divorce through marital intimacy. Marital intimacy is also directly related to the tendency to divorce.
Conclusion: The results of this study showed that attention to marital variables and marital satisfaction is very important in terms of individual health and public health in reducing the divorce rate.
_||_