مطالعه موردی رابطه مؤلفه مشارکت مداری مدیریت کیفیت فراگیر با تعهد سازمانی می یر ـ آلن در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه
محورهای موضوعی : مدیریت بازرگانیعلی عطایی فر 1 , محمود دانیالی ده حوض 2 *
1 - دانشیار دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
2 - دانشجوی دکترای مدیریت بازرگانی دانشگاه اصفهان/ مدرس واحد ایذه، دانشگاه آزاد اسلامی،ایذه،ایران
کلید واژه: تعهد سازمانی, تعهد هنجاری, تعهد عاطفی و تعهد عقلانی, مشارکت محوری,
چکیده مقاله :
امروزه به منظور نیل به پیشرفت روزافزون سازمان ها از جنبه های مدیریت و نیروی انسانی، افزایش کارایی و کاهش ضایعات، پیروزی در میدان رقابت و موارد این گونه ، مشارکت صحیح و موفقیت آمیز کارکنان در تصمیم گیری ها و امور سازمان امری ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان وجود شاخص مشارکت محوری و رابطه ی آن با تعهد سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی می باشد. از فرضیات اساسی این پژوهش این است که: بین میزان وجود مشارکت محوری و تعهد سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه رابطه معنی داری وجود دارد.جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان رسمی و اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه می باشد. نمونه آماری 114 نفر می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته شاخص مشارکت محوری مدیریت کیفیت فراگیر با پایایی حدود 955/0 و پرسشنامه تعهد سازمانی می یر ـ آلن(با پایایی 91/0) استفاده شده است. آزمون های آماری t گروه های مستقل، آزمون t (one sample T.test) و ضریب همبستگی برای تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه از نظر مشارکت محوری از وضعیت مطلوبی برخوردار است. بین شاخص مشارکت محوری و تعهد عاطفی و نیز بین مشارکت محوری و تعهد عقلانی، همچنین بین مشارکت محوری و تعهد هنجاری کارکنان و استادان دانشگاه آزاد اسلامی رابطه معنی وجود دارد.
Nowadays, in order to achieve sustainable development regarding management and human resources, such considerations as increasing efficiency, reducing waste material, winning the competitions and the like, proper and successful contribution of the staff in the organization’s affairs and decision-makings seem necessary. The purpose of the present research is to study the rate of participation index and its relationship with organizational commitment in Islamic Azad University. The main hypothesis of the research is that there is a significant relationship between the rate of participation and organizational commitment. The statistical population includes all the staff and faculty members of Izeh Branch, Islamic Azad University. The research sample consists of 114 subjects, chosen by stratified random sampling. For data collection, a researcher-made questionnaire of total quality management with the reliability of 0.955 and Alen–Mayer questionnaire of organizational commitment with the reliability of 0.91 have been used. For data analysis, T-test of independent groups, One-sample T-test, and correlation coefficient have been applied. The results indicated that regarding the rate of contribution, the Izeh Branch of Islamic Azad University is in a favorable state. Also, the results showed a significant relationship between the rate of participation and emotional commitment, between the rate of participation and rational commitment, and the rate of participation and norm commitment of the staff and faculty members in the university under study.