تحلیل گفتمان اندیشه های محوری اقبال لاهوری با تأکید بر«اجتهاد، تفکر خودی و حکومت اسلامی»
محورهای موضوعی : مجله پژوهش های سیاسی و بین المللی
کلید واژه: مدرنیسم, تحلیل گفتمان, اقبال لاهوری, حکومت اسلامی, فلسفه خودی,
چکیده مقاله :
ع تحلیل گفتمان اندیشه های محوری اقبال لاهوریبا تأکید براجتهاد، تفکر خودی و حکومت اسلامی علی ضامنی پور[1]- محمدمهدی زاده[2] چکیده: ظهور دوران مدرن و نفوذ استعمار درکشورهای شرقی هم خواری بود و هم نعمت. خواری از آن جهت،که به از دست دادن سرمایه های گذشته و رفتن به زیر یوغِ کشورهای غرب انجامید، انجامی نیک بود از آن رو که باعث شد به سکوت و رکودِ چندصد ساله خود پی ببرند. پیشتاز این بیداری در میان مسلمانان سیدجمال اسدآبادی بود و بعد از آن صدای آزادی از گوشه گوشه کشورهای اسلامی شنیده شد. مسلمانِ هندی دیرتر از دیگر هم کیشانِ خود به مبارزه با استعمار رفتند. استعماری که تا رگ و پی آنها نفوذ کرده بود. اقبال لاهوری شاعر، نویسنده و فیلسوف در مبارزه با استعمار ازهمه خوشنام تر و پرآوازه تر است. او در پی بنا نهادن حکومتی، با معیارهای قرآنی است، هرچند تفسیر او از هستی به طور مطلق تفسیر درون متنی نیست و بنیان هایِ اندیشه اش را با نوشته هایِِ فیلسوفانِ غربی به محک آزمایش می گذارد، اما بر این باور است که این آغازی است که با هیچکدام از آن اندیشه ها هم سنخی ندارد. اقبال در بزنگاهِ زمانی ای پا به میدان گذاشت که رگه های بیدارگری مسلمانان پیدا شده بود و با الگو قرار دادن سیدجمال الدین اسدآبادی درپی وحدت دوباره مسلمانان بوده است؛ وحدتی نه زیرِ پرچمِ خلافت، که در میدان قانون اسلامیِ مبتنی بر اجتهاد به وجود آید. اقبال با ردِ فلسفه یونانی و اندیشه های ناکارآمدِ اندیشمندانِ مسلمانانِ سده های پیشین، فلسفه خودی را مطرح کرد، فلسفه ای که به زعم او نه تنها روش هستی شناسانه، آینه ای است که می بایست هستی در آن پیدا شود [1]- دانش آموخته کارشناسی ارشد، علوم ارتباطات اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران. (نویسنده مسئول) ali.zamenipoor@yahoo.com [2]- دانشیار و عضو هیئت علمی، گروه مطالعات ارتباطی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران mehdizadeh@gmail.com
The emerge of modern era and influence of colonialism in East countries was either contempt or endowment. Contempt because of dismissing last capitals and going under the yoke of western countries. But, endowment for its role in awakening from one hundred silence and stagnancy. The vanguard of this awakening among Muslims was Seyyed Jamalaldin Assadabadi, after that the voice of freedom has been heared from all corners of the Islamic countries. Hindi Muslims later than the other fellow Muslims went to fight colonialism, which influence on them seriously. Iqbal Lahori, poet, writer and philosopher is the most famous figure in fighting against colonization. He sought to establish a state according to Koranic standards, although his interpretation of the existence is not of the insightful interpretation absolutely and he tested foundations of his thought with writings of Western philosophers, but he believes that this is beginning that hasn’t homogenization with none of those ideas. Iqbal stepped into the ground, while the layers of awakener were found and utilizing the pattern of Seyyed Jamalaldin Asadabadi following the reunification of Muslims; Not unity under the banner of the Caliphate, which was created in Islamic law based on Ijtihad. Iqbal rejected Greek philosophy and ideas of previous inefficient Muslim scholars, put "spontaneous philosophy", a philosophy which he believes not only has ontological way, but a mirror that existence can be found in it
_||_