ﻣﺬﻫﺐ، ﻓﺮﻗﻪ ﮔﺮاﯾﯽ و ﻣﻨﺎزﻋﻪ در آﺳﯿﺎی ﺟﻨﻮب ﻏﺮﺑﯽ
محورهای موضوعی : فصلنامه مطالعات سیاسی
1 - ﻋﻀﻮ ﻫﯿﺎت ﻋﻠﻤﯽ و ﻣﺮﺑﯽ ﮔﺮوه ﻋﻠﻮم ﺳﯿﺎﺳﯽ داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﯽ واﺣﺪ ﭼﺎﻟﻮس
کلید واژه: فرقه گرایی, رئالیسم, موازنه قوا, ارزشهای پسینی, ارزشهای پیشینی, مذهب گرایی,
چکیده مقاله :
امروزه پژوهش گران به نقش مذهب در شکلدهی جریانها، روابط و تحولات سیاسی در جهان و بالاخص آسیای جنوب غربی اذعان دارند. به ویژه اینکه نقش مذهب را در حل و فصل و یا تشدید منازعات نمیتوان نادیده گرفت. مذهب عامل مهمی در شکل دهی به ارزش های فردی و اجتماعی است و میتواند در شیوه تعیین و تنظیم سیاست در حوزههای داخلی و خارجی نقش تعیینکنندهای داشته باشد. وفاداریهای مذهبی اگرچه گهگاه نقش مثبتی در افزایش تعاملات منطقهای داشته، اما در اکثر موارد تقویت گفتمانهای مبتنی بر تعهدات مذهبی و فرقه ای موجب دور شدن کشورها از هم و تنش آلود شدن روابط در سطح منطقه شده لذا بهعنوان یکی از مهمترین موانع شکلگیری ساختارهای نهادی و کارگزاریهای منطقهای در جنوب غرب آسیا شناخته میشود. ارزشهای مذهبی دارای چارچوبهای غیر منعطفی هستند و همچنین در مورد ارزشها نمیتوان چانهزنی نمود، لذا هرچه گفتمانهای مذهبی و فرقهای در منطقه تقویت شود زمینههای نزاع و نا امنی تقویت شده و امکان شکلگیری ساختارهای منطقهای محدود میشود.
Nowadays, researchers support the notion that religion plays significant role in formulation of governmental policies, generation of factions and political development in the world in general and Southwest Asia in particular. Based on our historical experiences, religious role in exacerbation and/or resolution of conflicts cannot be denied. Religious royalties even though in some occasions have been instrumental in furthering regional cooperation,, however, quite often has led to the distancing of nations from each other and increased tensions among nations of this region. That is why religious royalty considered as obstacle to the formation of structural and administrative institutionalization which could provide grounds and opportunities for negotiation and peaceful resolution of conflicts. Religious principles and values are fixed and as such leaves no room for bargaining. Thus, increased religious and sectarian discourses in the region would lead to more conflict and insecurity, hence, limits the development of regional structures to further cooperation among the nations of region.
_||_