ارائه مدل ساختاری متغیرهای مکنون عدالت سازمانی، اعتماد سازمانی، تعهد مستمر و تعهد عاطفی متغیر خودکارآمدی در دو گروه اعضای هیات علمی و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران
محورهای موضوعی : مدیریت نوآوری های آموزشیایرج سراج 1 , مهدی کلانتری 2 , شراره حبیبی 3
1 - دانشجوی دکتری، مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، رودهن، ایران
2 - استادیار، دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، رودهن، ایران
3 - استادیار، دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، رودهن، ایران
کلید واژه: تعهد سازمانی, اعتماد سازمانی, عدالت, خودکارآمدی مدیران,
چکیده مقاله :
ا این پژوهش که با هدف ارائه مدل ساختاری متغیرهای مکنون عدالت سازمانی، اعتماد سازمانی، تعهد مستمر و تعهد عاطفی متغیر خودکارآمدی در دو گروه اعضای هیات علمی و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران می باشد، این تحقیق در زمره پژوهش های همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی علّی قرار می گیرد. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه اعضای هیات علمی تمام وقت و نیمه وقت واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران بوده و برای برآورد حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر برآورد شد. ابزار تحقیق پرسشنامه های عدالت سازمانی مورمان (1991)، تعهد مستمر و تعهد عاطفی آلن و میر (1991)، اعتماد اسکات (2003) و گستردگی خودکارآمدی پارکر (1998) استفاده شد. نتایح تحقیق نشان داد که مدل ساختاری پژوهش به صورت متفاوتی با داده های دو گروه کارکنان و اعضای هیات علمی برازش دارد و این تفاوت ساختاری ناشی از تفاوت در دو مسیر ساختاری است. مسیر بین متغیر اعتمادسازمانی و تعهد عاطفی و مسیر بین عدالت توزیعی و خودکارآمدی. بطوری که عدالت رویه ای در کارکنان قوی تر از اعضای هیات علمی تعهد عاطفی را پیش بینی می کند و عدالت توزیعی در اعضای هیات علمی قوی تر از کارکنان خودکارآمدی را پیش بینی می کند. ضریب مسیر بین متغیرهای عدالت سازمانی، اعتمادسازمانی و تعهد عاطفی و ضریب مسیر بین متغیر تعهد عاطفی و خودکارآمدی تنها در کارکنان معنادار است. باقی ضرایب مسیر در دو گروه کارکنان و اعضای هیات علمی در سطح 01/0 یا 05/0 معنادار است.
This study aims to provide a structural model of the latent variables of organizational justice, organizational trust, continuous commitment and emotional commitment of the self-efficacy variable in two groups of faculty members and staff of Islamic Azad University of Tehran. Causal modeling. The statistical population included all full-time and part-time faculty members of Islamic Azad University of Tehran and 384 people were estimated to estimate the sample size based on Cochran's formula. The research tools were Morman (1991) Organizational Justice Questionnaire, Allen and Meyer (1991) Continuous Commitment and Emotional Commitment, Scott (2003) Trust, and Parker (1998) Extent of Self-Efficacy. The results showed that the structural model of the research fits differently with the data of the two groups of staff and faculty members and this structural difference is due to differences in the two structural paths. The path between organizational trust and emotional commitment and the path between distributive justice and self-efficacy. Procedural justice predicts emotional commitment in staff stronger than faculty members, and distributive justice in staff members stronger than staff predicts self-efficacy. The path coefficient between the variables of organizational justice, organizational trust and emotional commitment and the path coefficient between the variables of emotional commitment and self-efficacy are significant only in employees. The rest of the path coefficients in both groups of staff and faculty members are significant at the level of 0.01 or 0.05.
_||_