بررسی و استخراج عناصر تشکیل دهنده حکمت سازمانی و ارزیابی آن با استفاده از متد MCDM فازی
محورهای موضوعی : مدیریت نوآوری های آموزشیغفور احمدی 1 , فرهاد نژادایرانی 2 , نادر بهلولی 3 , غلامرضا رحیمی 4
1 - دانشجوی دکترای تخصصی مدیریت دولتی گرایش منابع انسانی دانشگاه آزاداسلامی بناب،بناب،ایران
2 - استادیار، عضوهیئت علمی،گروه مدیریت،دانشگاه آزاد اسلامی،واحدبناب،بناب،ایران
3 - استادیار عضوهیئت علمی،گروه مدیریت،دانشگاه آزاد اسلامی،واحدبناب،بناب،ایران
4 - استادیار ،عضوهیئت علمی،گروه مدیریت،دانشگاه آزاد اسلامی،واحدبناب،بناب،ایران
کلید واژه: یادگیری, تفکر, حکمت سازمانی, ارزشها و اعمال اخلاقی, خلاقیت و و ذکاوت,
چکیده مقاله :
چکیده حکمت، این مفهوم نمایان گر رشد قوای فکری و توسعه رفتار انسانی است در پژوهش حاضر براساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی است، و از نظر روش انجام، از نوع تحقیق توصیفی- پیمایشی است. به منظور تهیه و تدوین مبانی نظری بررسی سوابق تحقیق از روش کتابخانهای استفاده می شود، همچنین جهت جمعآوری اطلاعات بمنظور سنجش و شناسایی شاخص ها و ارزیابی از روش میدانی بهرهگیری می گردد. برای تجزیه و تحلیل دادهها ابتدا بعد از شناسایی ابعاد و متغیرهای حکمت سازمانی، برای حذف عوامل نامرتبط و نیز دسته بندی آنها با کمک تحلیل عاملی این کار انجام شد؛ اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته با 34 گویه جمع آوری گردید و اولویت نیز با روش AHP فازی انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که متغیرها و عوامل حکمت سازمانی در شرکت شهرکهای صنعتی استان کرمانشاه عبارتند از: 1- یادگیری (مستمر)، 2- تفکر (سیستمی و خردمندانه)، 3- ارزشها و اعمال اخلاقی، 4- خلاقیت و نوآوری، 5- هوش و ذکاوت (مبتنی بر تجربه). همچنین سطح حکمت سازمانی برابر 3.91 شد که با اطمینان 95 درصد مورد تایید قرار گرفت و مقادیر عوامل 5 گانه نیز با اطمینان 95 درصد مورد تایید قرار گرفتند. نهایتاً با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی برای اولویت بندی عوامل حکمت سازمانی استفاده شد که ترتیب و اولویت هر یک از عوامل 5 گانه بدین شرح است: 1_ یادگیری (مستمر)؛ 2_هوش و ذکاوت؛ 3- خلاقیت و نوآوری؛ 4-ارزشها و اعمال اخلاقی و اولویت 5- تفکر (سیستمی و خردمندانه) می باشد.
Wisdom is one of the most complex and broadest human concepts. This concept reflects the growth of intellectual power and the development of human behavior. Insight and experience do not necessarily indicate wisdom; the reason for the wisdom is that the manager can come up with the best possible solution by making the right decision. Making decisions is one of the most important steps that managers can make prudent and predictable decisions by acquiring the necessary knowledge, empowerment and understanding of the surrounding environment. The purpose of the research is applied and in terms of method, it is a descriptive-survey research. In order to prepare and formulate theoretical foundations, the study records are used in the library method. Data collection is also used to measure and identify indicators and evaluate the field method. In order to analyze the data, after identifying the dimensions and variables of organizational wisdom, this work done to eliminate the unrelated factors and also to categorize them with the help of the factor analysis. Data were collected through a researcher-made questionnaire with 34 items and priority is also given to fuzzy AHP. The results show that the variables and factors of organizational wisdom in the industrial enterprises of Kermanshah are as follows: 1.learning (continuous), 2.thinking (system and wise), 3.values and ethical actions, 4.creativity and innovation and 5.intelligence (based on experience). Also, the level of organizational wisdom was 3.91 which was confirmed with 95% accuracy and the amounts of 5 factors were confirmed with 95% confidence. Finally, the fuzzy hierarchy analysis method was used to prioritize the factors of organizational wisdom. The order and priority of each of the five factors is as follows: 1) Learning (continuous) 2) Humor 3) Creativity and Innovation 4) Ethical values and actions 5) Priority-thinking (system and wisdom).
_||_