مقایسه و تحلیل مفهوم نور در قرآن بر اساس آیۀ 35 سورۀ نور با تأکید بر لطائف الاشارات قشیری و تفسیر صافی فیض کاشانی
صغری رادان
1
(
استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی یادگار امام خمینی (ره) شهرری، تهران، ایران
)
جمشید جلالی شیجانی
2
(
دانشیار گروه ادیان و عرفان، واحد یادگار امام خمینی(ره) شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
)
کلید واژه: تفسیر عرفانی, آیه نور, قشیری, فیض کاشانی, حقیقت محمدیه,
چکیده مقاله :
آیۀ ۳۵ سورۀ نور بهعنوان یکی از پررمز و رازترین آیات قرآن، همواره موضوع مورد تأمل اندیشمندان اسلامی بوده است. پژوهش حاضر با تحلیل تطبیقی تفسیر عرفانی این آیه در دو اثر برجسته، یعنی لطائفالاشارات و تفسیر الصافی ، به بررسی مبانی معرفتشناختی، هستیشناختی و زبانشناختی تفسیر عرفانی در سنتهای اهل سنت و شیعه میپردازد. این مطالعه به روش تحلیلی–توصیفی و رویکرد مقایسهای تلاش دارد تفاوتهای ساختاری، نگرشی و سلوکی این دو مفسر را در مواجهه با آیۀ نور را آشکار سازد. دادههای پژوهش از متن قرآن، دو تفسیر عرفانی منتخب و منابع مکمل در عرفان نظری و حکمت اسلامی گردآوری شدهاند. تحلیلها نشان میدهد که قشیری با تأکید بر صفای قلب، تهذیب نفس و باطنگرایی خراسانی، نور را بهعنوان هدایت باطنی در دل مؤمن تفسیر میکند؛ در مقابل فیض کاشانی با بهرهگیری از حکمت متعالیه و آموزه ولایت، نور را جلوهای از حقیقت وجود و اتصال به انسان کامل میداند. هر دو مفسر بر شهود قلبی و سلوک باطنی تأکید دارند، اما تفاوت در مبانی معرفتشناختی و فلسفی آنها، به تفاوت در درک و تأویل نور در آیۀ مذکور انجامیده است. این مقاله با رویکردی نظاممند و تطبیقی، تلاشی نو در تحلیل ژرفساخت تأویل عرفانی آیات قرآن بهشمار میرود.
چکیده انگلیسی :
Verse 35 of Surah al-Nur, as one of the most enigmatic verses of the Qur’an, has long been a subject of contemplation for Islamic thinkers. The present study conducts a comparative analysis of the mystical interpretation of this verse in two seminal works—Lata’if al-Isharat and Tafsir al-Safi—to examine the epistemological, ontological, and linguistic foundations of mystical exegesis within Sunni and Shi‘i traditions. Employing a descriptive-analytical method and a comparative approach, this research aims to uncover the structural, conceptual, and spiritual differences between these two exegetes in their engagement with the Verse of Light. The data are drawn from the Qur’anic text, the two selected mystical commentaries, and supplementary sources in theoretical mysticism and Islamic philosophy.The analysis reveals that Qushayri, emphasizing purity of the heart, self-discipline, and the inward-looking spirituality of the Khorasanian tradition, interprets “light” as an inner divine guidance in the heart of the believer. In contrast, Fayz Kashani, drawing on the philosophy of Hikmat al-Muta‘aliyah and the doctrine of Wilayah, considers the light as a manifestation of the reality of being and a connection to the PerfectMan. While both exegetes stress inner witnessing and spiritual wayfaring, their differing epistemological and philosophical premises result in distinct understandings and interpretations of the light mentioned in the verse.
قرآن کریم
ابن عربی، محییالدین محمد بن علی. (1400ق). الفتوحات المكية. بيروت: دار الكتب العربية.
ابن فارس، أبو الحسين أحمد. (1416ق). مقاييس اللغة. بيروت: دار صادر.
ابن منظور، جمالالدين محمد. (1414ق). لسان العرب (جلد ۷). بيروت: دار صادر.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد. (1412ق). المفردات في غريب القرآن. بيروت: دار العلم.
راوندی، قطبالدین. (بیتا). عدة الابرار. قم: دارالکتب الاسلامیة.
زاهدی، حسین. (1400). تفسیر آیه نور در کشفالاسرار میبدی و مقایسه با فیض کاشانی. مجله آیین عرفان، شماره 6، صص. 121–145.
زرین کوب، عبدالحسین. (1376). جستوجو در تصوف ایرانی. تهران: انتشارات امیرکبیر.
ساکی، نانسی، بابااحمدی میلانی، زهره. (۱۴۰۲). تفسیر عرفانی آیهی ۳۵ سورهی نور بر اساس «کشفالاسرار و عدةالابرار» میبدی. فصلنامهی عرفان اسلامی، ۲۰(۷۷)، ۱۵۷–۱۷۴.
شلتوت، محمود. (1372). عرفان اسلامی. تهران: انتشارات علم.
صافی، ملا محسن فیض کاشانی. (1380). تفسير الصافي (جلد ۱). قم: مؤسسه پژوهشهای اسلامی.
طباطبائی، سید محمدحسین. (1363). تفسير الميزان (جلد ۱۵). قم: دفتر نشر اسلام.
طبرسی، فضلبن حسن. (1403ق). مجمع البيان في تفسير القرآن (جلد ۳). بيروت: دار إحياء التراث العربي.
فخر رازی، محمد بن عمر. (1361). التفسير الكبير (جلد ۵). تهران: دار الكتب العلمية.
فیض کاشانی، ملا محسن. (1362). تفسير الصافي (جلد ۴). تهران: انتشارات علمیه اسلامیه.
قشیری، ابوالقاسم عبدالكریم. (1420ق). لطائف الاشارات. قاهره: دار الكتب الاسلامية.
قشیری، ابوالقاسم عبدالكریم. (بیتا). الرسالة القشيرية (ترجمه و شرح: ابوعلی حسن بن احمد عثمانی). تهران: انتشارات سروش.
کاف، جورج و جانسون، مارک. (1393). استعارههایی که با آن زندگی میکنیم (ترجمهی حسن افشار). تهران: نشر مرکز.
مراد، سمیه. (1396). تحلیل آیۀ نور در آثار عرفا. پژوهشنامه قرآن و عرفان، 4، 95–112.
مصطفوی، مهدی. (1391). تأثیر حکمت متعالیه بر تفسیر فیض کاشانی. فلسفه اسلامی و حکمت متعالیه، 3، 59–78.
میبدی، احمد بن محمد. (بیتا). کشف الاسرار و عدة الابرار. تصحیح علیاصغر حلبی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
نصر، سید حسین. (1383). سه حکمتاشراق (ترجمه: انشاءالله رحمتی). تهران: نشر هرمس.
نیکنام، زهرا. (1401). بررسی تطبیقی دیدگاه قشیری و راوندی در تأویل آیه نور. فصلنامه معارف قرآنی، سال 15، شماره 2، صص. 80–102.#3یعتیشر، نسرین. (1398). نور در تفسیر عرفانی فیض کاشانی. پژوهشهای تفسیری، 4، 83–97.