بررسی عناصر مشترک در شاهنامه و سرودنیبلونگن
محورهای موضوعی : اسطوره
1 - استادیار زبان و ادبیات آلمانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهرانمرکز
کلید واژه: اسطوره, شاهنامه, حماسه, ادبیات جهان, سرود نیبلونگن,
چکیده مقاله :
حماسه شاید قدیمی ترین گونه روایی نباشد، اما به یقین، مسلط ترین گونه در تمام دوره های باستان و سده های میانی بوده است. حماسه و اسطوره در تمام فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها، چه به صورت شفاهی و چه به صورت نوشتاری، دیده می شود. حماسه از اسطوره تغذیه می کند و در بعضی فرهنگ ها ادامه آن است. ادبیات جهان سرشار از عناصر حماسی- اسطوره ای است. این عناصر در دو اثر برجسته در ادبیات ایران و آلمان، شاهنامه و سرود نیبلونگن، نیزبه روشنی دیده می شود؛ عناصر مشترکی چون پهلوانان اسطوره ای، وجود حیوانات مافوق طبیعی، جنگ و نبرد و کین خواهی و... . در این جستار، نگارنده ضمن بیان پیشینه تاریخی هر دو اثر، به طور مفصل، به بررسی و مقایسه اَبرقهرمان- پهلوان (رستم و زیگفرید)، جهانبینی، تفاوت دیدگاه، ویژگیهای مشترک حماسی و تاریخی، و مضمون های مشترک این دو اثر جاودان در ادبیات حماسی ایران و آلمان پرداخته است.
Although epic isn’t the oldest narrative genre but it is the most prevailing one in the ancient time and middle ages. Epic and myth, oral or written, can be found in all cultures and sub-cultures. Myths provide the raw material for the epics and in some cultures epics are continuation of them. The world's literature is full of epic-mythical themes. We can see these themes in two prominent books of Persian and German literature, namely Nibelungenlied and Shāhnāmeh. The common subjects such as mythical heroes, super-natural animals, war, battle, revenge and the like can be seen in these works. In the present article, after presenting the backgrounds of two epics, the two super-heroes, Siegfried and Rostam, are compared and common themes and common historical and epic features in these two prominent masterpieces are entertained.