نقد و تحلیل حکایت شیخ صنعان براساس نظریه «فرآیند فردیت» یونگ
محورهای موضوعی : اسطورهسعید بزرگ بیگدلی 1 , احسان پورابریشم 2
1 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس
2 - دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
دانشگاه تربیت مدرس
کلید واژه: آنیما, کهنالگو, حکایت شیخ صنعان, فرآیند فردیت, ولادت مجدد,
چکیده مقاله :
از منظر نقد کهنالگویی، حکایت شیخ صنعان، داستان برخورد خودآگاه پیری زاهد و عناصر فراموششدهای از ضمیر ناخودآگاه اوست، که با نمادهایی از تابوشکنی آشکار میشود. چالشِ پیشآمده، با ایجاد دگرگونی در نگرش و زندگی پیر صنعان، سبب میشود که او به بازشناسی و پذیرش این جنبههای واپسزده بپردازد. جلوة کهنالگوهای آنیما، پیر دانا، قهرمان، و نیز مفاهیم مرتبط با آن همچون سایه، سفر و ولادت مجدد، حکایت شیخ صنعان را از ظرفیت بالای تأویل بر مبنای نظریات روانکاوانة یونگ برخوردار نموده است.در پژوهشِ پیشرو براساس نظریة فرآیند فردیت ـ فرآیندی که به توصیف سیر تکامل شخصیت میپردازد ـ حوادث داستان بررسی و نشان داده میشود که چگونه پیر صنعان از این رهگذر، به بازشناسی بخشی از غرایز فراموششده و تمایلات پنهان در ضمیر ناخودآگاه میپردازد. گذشته از طرح این نظریه، تأویلهای متناسب با منظومه فکری عطار، بیان و به موارد تمایز و هماهنگی توجه میشود.
According to Jungian Archetypes, the story of Sheikh San’ān is the story of confronting conscious and unconscious. Sheikh San’ān was a well-known man of religion, who, after having spent fifty years of his life worshiping God almighty, fell in love with a young beautiful Christian girl. The archetypes of anima, wise old man (pir-e dānā) and hero, and other concepts such as shadow, rebirthing and journey can be explored from Jungian point of view. Considering the Jungian concept of individuation, the present article strives to analyze the story of Sheikh San’ān. .