بررسی جایگاه «تجربهگر» در نظام فکری اشراقی بر مبنای فرانقش اندیشگانی (مطالعه موردی: رسائل لغت موران و صفیر سیمرغ)
محورهای موضوعی : اسطورهعباسعلی وفایی 1 , فرشته میلادی 2 *
1 - استاد زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه علامه طباطبائی
2 - دانشآموخته دکتری زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه علامه طباطبائی
کلید واژه: تجارب عرفانی, فرانقش اندیشگانی, تجربهگر, رسائل سهروردی,
چکیده مقاله :
چکیده عارف در جریان سلوک و دستیابی به کشف و شهود، میان خود، طبیعت و خدا، رابطه و پیوند برقرار میکند و امری ماورای استدلال و عقل، بر او منکشف میشود. حصول چنین امری را تجربة عرفانی مینامند. این تجارب زمانی که در قالب زبان درمیآیند، پوششی از ابهام به خود میگیرند و باعث ایجاد شیوههای متفاوت روایتِ راویان، از تجربهای واحد، میشوند. در متون رمزی صوفیه، مؤلف نه تنها برای ابلاغ اندیشة خود تلاش میکند، بلکه قصد وی بیشتر معطوف به پنهانکردن اسرار از نااهلان میشود. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی به مطالعة جایگاه تجربه گر در نظام فکری اشراقی، بر مبنای فرانقش اندیشگانی میپردازد. گرفتاری و غربت نفس، برداشتن موانع سلوک و دیدار با پیر مهمترین درونمایههای رسائل سهروردی هستند و او بر سلوک به عوالم نوری بالاتر و رهایی از زندان مادی متمرکز شده است. یافتهها نشان می دهد که غلبة جهانبینی اشراقی، باعث شکلگیری سیر مشخصی از تغییر فرایندهای زبانی از رابطهای به ذهنی شده است. نویسنده ابتدا با هدف ایجاد فضایی ملموس، به توصیف مفاهیم رمزی پرداخته، سپس از طریق گفتوگوی مشارکان، آنها را تفسیر میکند و در نهایت در جایگاهِ پیر، به بیان مفاهیم انتزاعی میپردازد.
During his/her suluk (spiritual journey) and intuition, a mystic establishes a relationship between himself/herself and nature and God, revealing something beyond reason. It is called "mystical experience". This experience is ambiguity when it comes in the form of language; in this way, different narrators create different narrations from "a single experience". In mystical texts, on one hand, the author tries to convey her/his thoughts, and on other hand, to "hide the secrets from strangers (na-ahlān)". By using descriptive-analytical method and based on the ideational metafunction, the present article tries to study the role of "experiencer" in the philosophy of illumination (Falsafeh Eshraq). In his treatises, Suhrawardi, as the founder of this school of thought, refers to themes like separation from higher world, spiritual nostalgia, removing barriers to suluk and meeting the old wise man, and focuses on spiritual journey (suluk) to the world of light and releasing from the worldly prison. The findings show that by overcoming the illuminate (Eshraqi) worldview, the relational processes have become mentalistic processes in the verbal sphere. Suhrawardi, first, describes the symbolic concepts with the aim of creating a tangible space, and then, interprets them by creating a space for dialogue. Finally, as the old wise man, he expresses the abstract concepts.