نسبت سنجی مفهوم حکمرانی خوب در اندیشه سیاسی نوصدرائیان
محورهای موضوعی : حکمرانی اسلامیمحمد پورقربان 1 , حمیدرضا تبشیری 2 *
1 - گروه علوم سیاسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
2 - گروه علوم سیاسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
کلید واژه: سیاست, آزادی, عدالت, حکمرانی خوب, حکمت متعالیه,
چکیده مقاله :
امروزه حکمرانی خوب به عنوان یکی از موضوعات محوری است که مورد توجه اندیشمندان سیاسی و نهاد های بین الملل قرار گرفته است. به طوری که بسیاری از نهادهای بین المللی از جمله صندوق بین المللی پول و سازمان ملل اقدام به نوشتن شاخص های در جهت این امر کرده اند و آن را به کشورها به عنوان برنامه معرفی می کنند. از همین رو، این پژوهش در پی پاسخ به این سوال می باشد که چه نسبتی بین حکمرانی خوب در اندیشه سیاسی نوصدرائیان با شاخص های نهادهای ذکر شده وجود دارد. فرضیه اصلی پژوهش حاضر آن است که، در اندیشه سیاسی نوصدرائیان شاخص های یاد شده جزء مبانی بنیادین فکری آنها یاد شده و از اصول اساسی در تشکیل حکومت در اندیشه آنها می باشد. یافته های این تحقیق نشان از آن دارد که اندیشه سیاسی نوصدرائی که در دهه های40و50 ش ظهور و بروز یافته و با پیروزی انقلاب اسلامی در قانون اساسی تجلی پیدا نمود به موضوع حکمرانی خوب و اصول آن به جهت زیربنایی بودن آنها در منابع فقهی و تفکری پیشتر مورد توجه بوده است. باید اشاره داشت پژوهش حاضر به صورت توصیفی، تحلیلی و با استفاده از روش کتابخانه ای تهیه شده است
Today, good governance is one of the central issues that has attracted the attention of political scholars and international institutions. Many international institutions, including the International Monetary Fund and the United Nations, have written indicators to this and introduce it to countries as a program. Therefore, this study seeks to answer the question of what is the relation between the good governance in the political thought of the Neshi and the indicators of the institutions mentioned. The main hypothesis of the present study is that, in the political thought of the Nasdra'i, these indicators are among the fundamental foundations of their intellectual and are essential principles in the formation of government in their thoughts. The findings of this study indicate that the political thought that emerged in the 40s and 50s and was manifested with the victory of the Islamic Revolution in the constitution on the subject of good governance and its principles for their infrastructure in jurisprudential and thought sources earlier. It has been the attention. It should also be noted that the present study is descriptive, analytical and used using a library method.
_||_