بررسی انگیزش در مدیریت اسلامی از دیدگاه دانشمندان اسلامی
محورهای موضوعی : آینده پژوهی
1 - ندارد
کلید واژه:
چکیده مقاله :
اگر انگیزش را آن عامل درونی بدانیم که همچون موتور محرکه ای انسان را وادار به حرکت و تلاش در جهت رسیدن به هدف یا اهدافی خاص می نماید، ایجاد این انگیزش در انسان موضوع بحث همه علمای مدیریت می باشد چرا که توجه به آن در افزایش کارایی و حل مسائل مدیریت نقش اساسی و مهم دارد. مقاله حاضر شکل جامع تر و کامل تر مقاله ای است که تحت عنوان انگیزش در مدیریت اسلامی قبلاً در شماره 33 مجله اقتصاد و مدیریت به چاپ رسیده است. در این مقاله ابتدا دیدگاه ها و روش های علمای مدیریت در غرب مورد بحث قرار گرفته است. این دیدگاه ها بیشتر عوامل مادی و روان شناسی را بررسی کرده و به عوامل معنوی کمتر توجه نموده است. آنگاه به دیدگاه های علمای اسلامی در دو گروه متقدمین و متأخرین پرداخته شده است. در گروه متقدمین به نظرات کندی، فارابی، ابن سینا، غزالی، ابن رشد، صدرالمتأهین و سهروردی و در گروه متأخرین به دیدگاه های علامه طباطبایی، شهید مطهری، امام خمینی، علامه جعفری، مکارم شیرازی، مصباح یزدی، جوادی آملی و ... پرداخته شده است. وجه مشترک تمامی علمای اسلامی در زمینه انگیزش، توجه بیشتر به عامل معنوی به عنوان یک اصل مهم در ایجاد انگیزه و استفاده از آن برای موفقست در مدیریت می باشد که به اختصار مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. طبقه بندی انگیزه ها و نتیجه گیری بحث ها، آخرین مطلبی است که در این مقاله ارائه شده است.
The formation of the expediency council was a new and innovate development which had not been foreseen in the ratified constitution of November 1979, perhaps the legislators of the constitution at that time, had anticipated in all good will, that all responsible executive and legislative authorities of all ranks and responsibilities, would while addressing specific demands inherent in any given era, always refrain from carnal desires, share common views, and abide by the same divine laws as the original legislators, distinguishing the “raison d’etre”, and in other words, be “fond of serving the public rather than gaining power” as the late martyr Ayatollah Beheshti put it. Therefore at that time, they did not see the need to devise a mechanism, by which the differences of the executive, judicial, and legislative, bodies could be resolved. Ten years after the implementation of the Constitution however, showed, that belief is subject to change and prone to dogmatism, and personal bias, and that humans, are as Alexis Carl put it “unknown beings” which are not infallible (excluding holy figures) and this could lead to the development of legislative difficulties. Thus, in july 1989, the constitution was amended and ratified by the Iranian nation in order that, a predictable and suitable mechanism would be ordaines, by which, problems arising from controversial issues, and differences of opinion between the Islamic Consultative Assembly and the Council of guardians, could be resolved. This article attempts to explain the principles and the attributes of the Expediency Council from the stand point of the Constitution, the Islamic Republic system of government, and the bylaws.