تبیین ماهیت اعتراضات مدنی از دیدگاه فقه و حقوق ایران
محورهای موضوعی : جامع الفقهیهمحمدامین زکی 1 , سیدحسن عابدیان کلخوران 2 * , نسرین کریمی 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد قم، دانشگاه آزاد اسلامی، قم، ایران.
2 - دانشیار، گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد قم، دانشگاه آزاد اسلامی، قم، ایران. (نویسنده مسئول)
3 - دانشیار، گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد قم، دانشگاه آزاد اسلامی، قم، ایران
کلید واژه: اعتراضات مدنی, حکومت اسلامی, فقه و حقوق ایران ,
چکیده مقاله :
در جوامعی که انسان دارای حق و تکلیف می باشند هر وقت حقوق و آزادیهای انسانی سلب یا محدود شود حقوق شهروندی اقتضا می نماید که فرد نسبت به وضعیت موجود اعتراض نماید بنابراین لازم است این حق اثبات شده و حاکمیت نسبت به اینکه چگونه این اعتراضات مدنی محمل قانونی داشته باشد اقدام نماید بنابراین برآنیم در این نوشتار با اثبات وجود حق اعتراض و تجمع در فقه اسلامی ، حقوق ایران و اسناد بین المللی با روش کتابخانه ای و با استفاده از اسناد تاریخی و مطالعات حقوق عمومی وعلوم سیاسی معایب این نوع تجمعات را با تاکید بر افتراق بین اعتراض مدنی با نافرمانی مدنی را بیان نماییم و بر همین اساس پیشنهاد تدوین یک قانون جامع در خصوص تجمعات را داریم که هم اصل اعتراض به رسمیت شناخته شود و هم عیوب احتمالی مدنظر مخالفین تجمعات برطرف شود تا حق اعتراض شهروندان مخصوصا در اعتراض به تصمیمات مقامات اداری تضمین شود.و به بهانه سوء استفاده از تجمعات حق اعتراض نفی یا محدود نشود.به نظر می رسد تصویب و اجرای این قانون گامی بسیار مهم در توسعه حقوق شهروندی و نهادینه شدن حقوق شهروندان و همچنین گامی بزرگ در پاسخگو دانستن مقامات نظام می باشد.
In societies where individuals have rights and duties, whenever human rights and freedoms are violated or restricted, civic rights necessitate that individuals protest against the existing situation. Therefore, it is essential to establish this right, and the authorities must take action to ensure that such civil protests have a legal basis. In this paper, we aim to demonstrate the existence of the right to protest and assemble in Islamic jurisprudence, Iranian law, and international documents. Using a library-based method and historical documents alongside studies in public law and political science, we will highlight the shortcomings of these types of gatherings, emphasizing the distinction between civil protest and civil disobedience. Accordingly, we propose the drafting of a comprehensive law regarding gatherings that recognizes the principle of protest while addressing the potential concerns of those opposed to such gatherings. This would ensure the right of citizens to protest, particularly against administrative decisions, and prevent the denial or restriction of the right to protest under the pretext of misuse of gatherings. It seems that the approval and implementation of this law would be a significant step in the development of civic rights and the institutionalization of citizens' rights, as well as a major advancement in holding officials accountable. The recent tragic events in the country also call for the swift enactment of such laws.
اعمایی، حسن؛ رضایی، مصطفی (1398). امتناع حکمرانی حزبی؛ آسیبشناسی رابطة نظام حزبی و نظام انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران، فصلنامة علمی رهیافتهای سیاسی و بینالمللی، 11(1)، 11-33.
پوربافرانی، حسن (1390). تحلیل جرم محاربه. مجلة مطالعات حقوقی معاصر، 3(4)، 49- 78.
پیروز، مجید (1397). حزب تراز اسلامی؛ بررسی کارنامه و عملکرد حزب جمهوری اسلامی (66-1357). فصلنامة گفتگو، (78)، 11- 33.
جلالی، علیرضا (1398). اعتراض وجدانی مأموران عمومی در نظام حقوقی ایتالیا. فصلنامة حقوق اداری، (21).
رحیمی، حسین (1378). نقش احزاب در توسعۀ سیاسی و امنیت ملی. فصلنامۀ مطالعات راهبردی، 2(4)، 127- 146.
عالمی، لیاقت علی (1386). افساد فیالارض از نظر مذاهب اسلامی). نشریة طلوع، (23)، تهران: مدرسة عالی امام خمینی، 115- 127.
محسنی، فرید (1389). تحولات مسئولیت کیفری شرکتها از نظر تا عمل. دیدگاههای حقوق قضایی، (51 و 52)، 9 - 32.