بررسی تحلیلی مبانی حق اعتصاب کارگران با رویکردی برآموزه¬های فقهی و نظام حقوقی ایران
محورهای موضوعی :
محسن عمارلو
1
(
گروه حقوق، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی ، ساری، ایران
)
علی بابایی مهر
2
(
استادیار گروه حقوق، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بابل، بابل، ایران
)
رضا نصیری لاریمی
3
(
استادیار، گروه حقوق، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ساری، ساری، ایران
)
کلید واژه: حق اعتصاب, مبانی حق اعتصاب, مبانی فقهی حق اعتصاب کارگری.,
چکیده مقاله :
اتحادیههای کارگری، نوعی جنبش کارگری هستند که به منظور دستیابی به اهداف اقتصادی و آزادیهای اساسی، بین کارگران مزد بگیر، در صنعت و تجارت، پدیدار گشتهاند. این سازمانها، ابتداء، از طریق مذاکره با گروههای کارفرمایی می¬کوشند تا به اهداف و حقوق تعیین شده¬ی اعضای خود دست یابند و در صورت عدم حصول نتیجه¬ی مطلوب، از آخرین و مهمترین حربه¬ی خود، که همان حق اعتصاب است، تحت شرایطی ویژه، بهره میگیرند؛ مقاله¬ی پیش¬رو، درصدد است تا با گردآوری اطلاعات و بررسی ادبیات موضوع، به روش توصیفی و تحلیلی و بهره¬مندی از اسناد و منابع کتابخانه¬ای، به این پرسش پاسخ دهد که جایگاه و مبانی حق اعتصاب کارگران در آموزه-های فقهی و حقوق موضوعه ایران چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسش، مبانی فقهی و نظام حقوقی ایران بررسی می¬شود. یافتهها، ازیک طرف، از رابطه¬ی معناداری میان بروز اعتصاب و ضعف قدرت اتحادیهها، نشان دارد و از طرف دیگر، پذیرش چنین حقی، مستلزم ایجاد و به رسمیت شناختن سازمانهای سندیکایی است. کارآمدی نیز زمانی حاصل می¬شود که منطبق با شیوهنامههای بین المللی و با محوریت اتحادیههای کارگری مستقل و آزاد باشد؛ لکن شواهد نشان می¬دهد که حقوق موضوعه با نگرانی و عدم صراحت به این حق می¬نگرد و مواجه¬ی دولتها و از جمله، نظام حقوقی ایران، متفاوت با آموزه¬های فقه اسلامی است که جواز اعتصاب و اعتراض را مبتنی بر اصولی چون: حلیت و آزادی، تأیید میکند.