اولویت بندی بخش های اقتصادی استان فارس با تاکید بر بخش کشاورزی بر اساس جدول داده- ستانده
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزیزهرا دانشور 1 , حمید رضا میرزایی 2 , محمدرضا پورابراهیمی 3
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان
2 - استادیار بخش اقتصاد کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان
3 - دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان
کلید واژه: جدول داده- ستانده, استان فارس, اشتغال, بخش¬کشاورزي,
چکیده مقاله :
در مقاله ی حاضر سعی شده تا با استفاده از اطلاعات جدول داده- ستانده ی استان فارس(1386) و با اتکا به تلفیق شاخص های ارتباطات بین بخشی و اشتغال زایی، بخش ها ی دارای اولویت استان مشخص گردد. همچنین نقش بخش کشاورزی از لحاظ ارتباط با سایر بخش ها و اشتغال در میان دیگر بخش های اقتصاد استان تبیین می گردد. با بررسی روابط بین بخشی می توان گفت که برای جهش اقتصاد استان باید به ترتیب در بخش های عمده فروشی، خرده فروشی، تعمیر وسایل نقلیه و کالاها، زراعت و باغداری و حمل و نقل، رونق بیشتری ایجاد شود. همچنین بخش های رستوران، ساخت پوشاک و محصولات غذایی قابلیت آن را دارند که تقاضا برای تولیدات واسطه ای سایر بخش ها را بیش از بخش های دیگر افزایش دهند و در مجموع بخش های عمده فروشی، خرده فروشی، تعمیر وسایل نقلیه و کالاها، زراعت و باغداری و حمل و نقل جاده ای به لحاظ ارتباط با سایر بخش ها، از شدت بیشتری برخوردارند. پیوند پسین در بخش-های نفت، آموزش و بهداشت و درمان و پیوند پیشین بخش های وسایل نقلیه، آموزش و اداره امور عمومی و خدمات شهری از ارتباط بیشتری با سایر بخش های اقتصادی برخوردارند. بر اساس بررسی های مبتنی بر جدول داده- ستانده ی سال 1386 استان، بخش کشاورزی تامین کننده ی کالاهای واسطه ای سایر بخش ها و وابستگی آن به تولیدات واسطه ای بخش های دیگر کمتر است و در ردیف بخش های تقریباً خودکفا طبقه بندی می شود. بخش کشاورزی، پس از بخش های ساختمان و اداره ی امور عمومی می تواند در ایجاد اشتغال جدید در استان بیشترین اثر را داشته باشدکه برای رفع تنگنای بیکاری می توان تقاضای نهایی این بخش را افزایش داد.
In this paper we try to specify the sections which have priority by the information of input-output table of Fars province (1386) and relying on integration of the index of communications between sections and employment. Also the role of agriculture section considering its relation with other sections and employment in other economic sections is specified. By studying the intersection relations we can say to improve and lunge the economics of province it must juice up “the wholesale, retailer, repairing the vehicle and goods”, “agriculture and horticulture” and “transportation sections” respectively. Also “restaurant”, “clothing manufacturing” and “food products” have the capability to increase the demand for intermediate products more than other sections and finally “the wholesale, retailer, repairing the vehicle and goods”, “agriculture and horticulture” and “rood transportation sections” considering the relation with other sections, have more intensity. The later combination in “oil”, “teaching” and “hygiene and treatment” and former combination in “vehicles”, “teaching” and “public affairs and municipal services management” have more relationship with other economic sections. Base on the studies according to the input-output table of 1386 the agriculture section is the supplier of the intermediate goods of the other sections is less and its dependency on intermediate products of other sections is less and it's almost self-sufficient. After “building” and “public affairs and municipal services management”, the agriculture section can have more effects on developing new employment. We can increase the final demand of this section to resolve unemployment.
1- اسفندياري ع. ترحمي ف. 1389. رتبه¬بندي پتانسيل¬هاي توليدي و اشتغالزايي بخش¬هاي اقتصاد ايران. پژوهش¬هاي اقتصادي.3 (10) :267-286
2- بيدآباد ب. 1383. ارتباطات بين بخشي و هدف¬گذاري افزايش اشتغال كشور. فصلنامه اقتصاد كشاورزي و توسعه.46 (12) 107-135
3- ترحمي ف. 1389. تحليل آثار بخش خدمات مالي در اقتصاد ايران. مجله دانش و توسعه30 (7) :215-245
4- توفيق ف. 1371. تحليل داده- ستانده در ايران و کاربردهاي آن در سنجش. پيش¬بيني و برنامه¬ريزي. انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي. تهران.
5- جهانگرد ا. 1381. شناسايي فعاليت¬هاي كليدي صنعتي ايران. فصلنامه پژوهش¬ها و سياست¬هاي اقتصادي. 21(6) :45-70
6- خوش خلق ر. دهقاني زاده م. 1385. بررسي نيازمندي¬هاي بخش¬هاي اقتصادي استان يزد به نيروي کار با استفاده از جدول داده-ستانده. مجله دانش و توسعه 18 :127-154
7- سادات باريکاني ح. ايران¬نژاد ب. اقوامي م. 1391. شناسايي پيوندهاي بين بخشي فعاليت¬هاي اقتصاد ايران با تأکيد بر فعاليت¬هاي بخش کشاورزي. مجله تحقيقات اقتصاد کشاورزي. 2 (4) :99-119
8- کشاورز حداد غ. 1383. ارزيابي پتانسيل¬هاي اشتغالزايي بخش¬هاي مختلف اقتصادي ايران. فصلنامه پژوهش-هاي اقتصاد ايران.18 (5) :39-56
9- ميرزايي خليل آبادي ح. 1391. جايگاه بخش آب در اقتصاد استان کرمان. مجله تحقيقات اقتصاد کشاورزي. 2(4) :69-82
10- نوروزي ع. 1386. اولويت¬بندي بخش¬هاي اقتصادي بر اساس جدول داده- ستانده. مجله روند.54،55 :154-184
11- Cadarso A. Gomez N. and lopez L. 2007. The Eu enlargement and the impact of outsourcing on industrial employment in spain, 1993-2003. structural change and economic dynamics. (19).
12- Koller W. Luptacik M. 2007. Measuring the Economic Importance of an Industry: an Application to the Austrian Agricultural Sector". 16th International Input-output Conference.
13- Neuwahl F and Loschel A. 2008. Employment impact of Eu biofuels Policy: Combining bottom-up technology information and sectoral Ecological Economics. 68.
14- Valadkhani A.2005. Cross-Country Analysis of High Employment-Generating Industries. Applied Economic Letters.12 :865-869
اولويتبندي بخشهاي اقتصادي استان فارس با تأکيد بر بخش کشاورزي بر اساس جدول داده- ستانده
دانشور، زهرا1 daneshvar_zahra85@yahoo.com
میرزایی خلیل آبادی، حمیدرضا2 Mirzaei_hr @yahoo.com
تقی زاده رنجبری، حسین3 htaghizadeh87@gmail.com
چكيده:
در مقالهي حاضر سعي شده تا با استفاده از اطلاعات جدول داده- ستاندهي استان فارس (1386) و با اتكا به تلفيق شاخصهاي ارتباطات بين بخشي و اشتغالزايي، بخشهاي داراي اولويت استان مشخص گردد. همچنين نقش بخش كشاورزي از لحاظ ارتباط با ساير بخشها و اشتغال در ميان ديگر بخشهاي اقتصاد استان تبيين ميگردد. با بررسي روابط بين بخشي ميتوان گفت که براي جهش اقتصاد استان بايد به ترتيب در بخشهاي "عمده فروشي، خرده فروشي، تعمير وسايل نقليه و كالاها"، "زراعت و باغداري" و "حمل و نقل"، رونق بيشتري ايجاد شود. همچنين بخشهاي "رستوران"، "ساخت پوشاک" و "محصولات غذايي" قابليت آن را دارند كه تقاضا براي توليدات واسطهاي ساير بخشها را بيش از بخشهاي ديگر افزايش دهند و در مجموع بخشهاي "عمدهفروشي، خردهفروشي، تعمير وسايل نقليه و كالاها"، "زراعت و باغداري" و "حمل و نقل جادهاي" به لحاظ ارتباط با ساير بخشها، از شدت بيشتري برخوردارند. پيوند پسين در بخشهاي "نفت"، "آموزش" و "بهداشت و درمان" و پيوند پيشين بخشهاي "وسايل نقليه"، "آموزش" و "اداره امور عمومي و خدمات شهري" از ارتباط بيشتري با ساير بخشهاي اقتصادي برخوردارند. براساس بررسيهاي مبتني بر جدول داده- ستاندهي سال 1386 استان، بخش کشاورزي تأمينکنندهي کالاهاي واسطهاي ساير بخشها و وابستگي آن به توليدات واسطهاي بخشهاي ديگر کمتر است و در رديف بخشهاي تقريباً خودکفا طبقهبندي ميشود. بخش کشاورزي، پس از بخشهاي "ساختمان" و "ادارهي امور عمومي" ميتواند در ايجاد اشتغال جديد در استان بيشترين اثر را داشته باشدکه براي رفع تنگناي بيکاري مي توان تقاضاي نهايي اين بخش را افزايش داد.
طبقهبندي JEL : D57 ,C67 ,O19
واژههاي کليدي: جدول داده- ستانده، استان فارس، اشتغال، بخشکشاورزي
مقدمه:
مقولهي كميابي منابع و امكانات توليد از طرفي و احتمال بروز ضعف و كاستي در مديريت يكپارچه و اثربخش در مسير توسعهي متوازن در تمامي بخشهاي اقتصادي يك كشور يا منطقه، همواره مورد چالش اقتصاددانان توسعه بوده است. بنابراين با توجه به رويكرد حاكم و ناظر بر اين مطالعه و در نظر گرفتن مطالب ذکر شده بهعنوان مفروضات اساسي اقتصاد منطقه، لزوم تجزيه و تحليل بخشهاي اقتصادي و تعيين بخشهاي استراتژيك مسجل ميگردد(نوروزي،1386).
در اين خصوص كشاورزي كليديترين بخش در هر اقتصادي به شمار ميآيد که ميتوان ادعا کرد ساير بخشهاي اقتصادي به تدريج و با توجه به نيازهاي بخش كشاورزي به وجود آمدهاند. نياز به ابزار و آلات كشاورزي در توسعهي صنعت و همچنين مبادلهي محصولات، در توسعهي بخش خدمات نقش مهمي بازي كردهاند. با اينكه پس از انقلاب صنعتي، بخش صنعت از اهميت نسبي بيشتري در توليد برخوردار گرديد، اما امروزه همچنان از بخش كشاورزي به عنوان محور رشد و توسعهي اقتصادي نام ميبرند. درجه كاربري بالاي بخش كشاورزي در مقايسه با ديگر بخشها و امكان كسب درآمد، راهبردي بودن برخي از محصولات اين بخش و فراهمآوري برخي دادههاي مورد نياز براي بخشهاي صنعت و خدمات از جمله دلايل اهميت بخش كشاورزي در اقتصاد است(اسفندياري و ترحمي،1389).
يكي از ابزارهاي مناسب جهت ارزيابي روابط بينبخشي و تعيين بخشهاي اولويتدار، فنون استفاده از جداول داده - ستانده ميباشد. اين جداول توانايي ارائهي تابلوي جامعي از وضعيت بخشهاي اقتصادي استان را دارند و با طراحي مدلهاي رياضي و تلفيق نتايج آنها ميتوانند شبيهسازيهاي مناسبي براي تحليل سياستگذاريهاي اقتصادي ارائه دهند(بيدآباد،1383).
ولدخاني (2005) در تحقيقي به بررسي صنايع سه كشور استراليا، ژاپن و آمريكا پرداخته است كه بيشترين اشتغال را ايجاد ميكنند. نتايج تحقيق وي نشان ميدهد كه صنايعي كه بيشترين و كمترين اشتغال را در سالهاي 1980 و 1990 ايجاد ميكنند، همانند سال (1997) است. ضمن اينكه چهار بخش محصولات غذايي و تنباكو، محصولات شيميايي و نفت، زغال سنگ، محصولات لاستيكي، فلزات اساسي بيشترين اشتغالزايي را در بين سه كشور ايجاد كردهاند. كولر و لاپچيك (2007) با استفاده از جدول داده- ستانده(2002) كشور اتريش به اين نتيجه رسيدهاند كه توليدات در زيربخشهاي كشاورزي از لحاظ ايجاد اشتغال و ارزشافزوده بر بخش جنگل برتري دارد. کادرسو و همکاران (2007) با استفاده از جدول داده- ستانده، اثر استفاده از منابع خارجي (به ويژه کشورهاي اروپاي شرقي و مرکزي) بر سطح اشتغال در اسپانيا را مورد تحقيق قرار دادند. نيوال و همکاران(2008) تأثير سياست سوخت اروپا بر اشتغال را در چهارچوب داده- ستانده مورد بررسي قرار دادند. نتايج نشان دادند که اين سياستها حدود 15- 10 درصد بر اشتغال تأثير گذارند.
جهانگرد (1381) با استفاده از جدول داده- ستاندهي سال 1370 مركز آمار ايران و شاخصهاي پيشين و پسين و كشش داده- ستاده، اشتغالزايي بخشهاي مختلف اقتصاد ايران را بررسي کرده است. يافتههاي اين پژوهش نشان ميدهد كه بخشهاي ساختمانهاي مسكوني، وسايل نقليهي موتوري و پوشاك از نظر شاخص كشش در بالاترين رتبهي اشتغالزايي قرار دارند. بيدآباد (1383)، با استفاده از جدول داده - ستانده سال 1370 به بررسي وضعيت بخش كشاورزي از نظر اشتغال پرداخته است. وي از شاخصهاي پيشين، پسين، يكپارچگي و قدرت و حساسيت انتشار استفاده نموده و جدول 78 بخشي سال 1370 را در 22 بخش تجميع نموده است. نتايج تحقيق نشان داد كه بخش كشاورزي پس از بخش خدمات مالي ميتواند در ايجاد اشتغال در كشور بيشترين اثر را داشته باشد. حداد (1383) در مطالعهي خود به بررسي پتانسيل اشتغالزايي در بخشهاي مختلف اقتصاد ايران پرداخته است. وي با به کارگيري تکنيک داده- ستانده پتانسيل اشتغالزايي در 41 بخش اقتصادي را با استفاده از شاخصهاي پيوند پيشين و کشش تقاضاي نهايي اشتغال مورد بررسي قرار داده است. در اين مطالعه 15 بخش از فعاليتهاي اقتصادي کشور به عنوان بخشهاي کليدي در اشتغالزايي شناخته شده است. خوشاخلاق و دهقانيزاده (1385) در مقالهاي با عنوان بررسي نيازمندي بخشهاي اقتصادي استان يزد به نيروي کار به بررسي تحولات بازار کار ميپردازد. در نهايت نيز صنايع کليدي استان تعيين گرديدند. ترحمي و اسفندياري (1389) با بكارگيري شاخصهاي مختلف در چارچوب جدول داده- ستانده1380، پتانسيلهاي توليدي و اشتغالزايي اقتصاد ايران را در قالب ده بخش رتبهبندي نمودند. در ميان بخشهاي اقتصاد ايران، صنعت، كشاورزي و ساختمان از جمله بخشهايي هستند كه ميتوانند در فراهم ساختن فرصتهاي شغلي نقش کليدي داشته باشند. ترحمي (1389) در مقالهاي تحت عنوان تحليل آثار بخش خدمات مالي در اقتصاد ايران با استفاده از تکنيک داده- ستانده به بررسي اشتغال اين بخش ميپردازد. نتايج تحقيق حاكي از آن است كه با انتخاب الگوي لئونتيف، اگر آثار پيوندهاي پيشين بخش خدمات مالي حذف شود، كاهش اشتغال معادل 215.814 نفر است در حالي كه با انتخاب الگوي گش، ميزان كاهش اشتغال 687.038 نفر برآورد شده است. سادات باريکاني، ايراننژاد و اقوامي (1391) به شناسايي پيوندهاي بين بخشي فعاليتهاي اقتصاد ايران با تأکيد بر فعاليتهاي بخش کشاورزي پرداختند و به اين نتيجه رسيدند که رشد و توسعهي فعاليتهاي دامپروري و صنايع غذايي به رشد و توسعهي کل اقتصاد کمک خواهد نمود.
طبق آمار ارائه شده توسط مرکز آمار ايران در سال 1386، از کل شاغلان 10 ساله و بيشتر استان، 23 درصد در بخش کشاورزي،30 درصد در بخش صنعت و 47 درصد در بخش خدمات به کار اشتغال داشتهاند. از کل ارزشافزودهي بخشهاي اقتصادي در محصول ناخالص داخلي بخش کشاورزي به همراه شکار، جنگلداري و ماهيگيري 17 درصد، بخش صنعت و معدن 15 درصد، ساختمان 13 درصد و خدمات 55 درصد را به خود اختصاص دادهاند. از طرفي استان فارس به دليل گستردگي و تنوع اقليم و حاصلخيزي خاک، از قطبهاي کشاورزي کشور بشمار ميآيد و سهم قابل توجهي از توليد محصولات و فرآوردههاي کشاورزي کشور را به خود اختصاص داده است، بطوري که در بسياري از محصولات در زير بخشهاي مختلف بخش کشاورزي جايگاه خوبي را دارا ميباشد. بنابراين در اين مقاله به منظور نيل به اهداف سياستگذاران اقتصادي ضمن شرح برخي از شاخصهاي مرتبط با جدول داده- ستانده، جايگاه بخشها به ويژه بخش کشاورزي در اقتصاد استان فارس در ارتباط با يکديگر بررسي ميگردد.
مواد و روشها:
به منظور شناسايي و تحليل كم و كيف ارتباط بين بخشهاي اقتصادي استان و تعيين بخشهاي اولويتدار، از نتايج جدول داده- ستاندهي استان فارس، كه توسط مهندسان مشاور آمايش و توسعهي البرز با استفاده از اطلاعات مرکز آمار ايران و براي سال 1386 تهيه و تنظيم گرديده، استفاده شده است.
فعاليتهاي کليدي در هر اقتصاد، شامل فعاليتهايي ميباشند که بيشترين ارتباطات بين بخشي را با ساير فعاليتهاي اقتصادي داشته باشند. با اولويت قرار دادن رشد و توسعهي اين فعاليتها، زمينهي رشد و توسعهي ساير فعاليتها نيز فراهم ميشود. روش تحليلي جدول داده- ستانده، يکي از ابزارهاي مناسب براي ارزيابي روابط بين بخشي در اقتصاد ميباشد(سادات باريکاني، ايراننژاد و اقوامي، 1391).
براي بررسي ارتباط بين اشتغال و توليد در جدول داده- ستانده فرض ميشود كه تقاضاي نيروي كار در هر بخش با سطح توليد آن بخش در مقطع زماني مورد نظر متناسب است. اگر فرض شود Li تعداد شاغلان بخش iام و Xi كل ستاندهي بخش i در دورهي مورد بررسي باشد، ضريب اشتغال4 بخش iام (ei) را ميتوان به صورت زير نشان داد:
Ei= i=1,2,…,n (1)
بنابراين، ضريب اشتغال از تقسيم اشتغال هر بخش به ستاندهي كل آن بخش به دست ميآيد. ضريب اشتغال به اين مفهوم است كه به ازاي يك واحد توليد بخش iام به چه ميزان شغل نياز است. اگر هر يک از ei در قطر اصلي يك ماتريس n×n نوشته شوند و ديگر عناصر اين ماتريس برابر صفر منظور شوند، ماتريس ضرايب اشتغال ايجاد ميشود، لذا خواهيم داشت:
e=
با ضرب ماتريس ضرايب اشتغال در ماتريس معكوس لئونتيف، ماتريس معكوس اشتغال (L) به دست ميآيد.
L = e(I − A)−1 (2)
براي محاسبهي توان بالقوهي بخشهاي مختلف اقتصاد، ماتريس معكوس اشتغال (L) در بردار تقاضاي نهايي(Y) ضرب ميشود، به بيان ديگر خواهيم داشت:
P=L.Y (3)
مجموع ستوني عناصر ماتريس معكوس اشتغال، ضريب فزايندهي اشتغال را نشان ميدهد. اين شاخص مبين حجم اشتغال افزايش يافته در اقتصاد در صورت افزايش يك ميليون ريال در تقاضاي نهايي بخش j است(توفيق،1371).
شاخص پيوند پيشين5 براي هر بخش از نسبت تقاضاي واسطهاي بخش به کل تقاضاي آن بخش محاسبه ميشود. يعني:
(4) FLij = =
در اينجا برابر با جمع افقي کل ستاندههاي همهي بخشهاي توليدي از فرآوردههاي بخش i، Xj توليد بخش j و حاصل جمع ضرايب فني بخش i ميباشد(ميرزايي خليلآبادي، 1391).
شاخص پيوند پسين6 هر بخش عبارت است از ثبت دادههاي واسطهي مورد نياز آن بخش به توليدات بخش مذکور. يعني:
(5) BLj= =
در اينجا برابر با جمع عمودي کل ستاندههاي همهي بخش j از فرآردههاي ديگر بخشها است، Xj توليد بخش j و حاصل جمع ضرايب فني بخش j ميباشد(ميرزايي خليلآبادي، 1391).
شاخصهاي پيشين و پسين مكمل يكديگرند. براي به دست آوردن برآوردي صحيح از ميزان يكپارچگي يك بخش در تعامل با اقتصاد استان ميتوان از ميانگين دو شاخص مزبور استفاده كرد که همان شاخص يکپارچگي7 است. در فرمول زير BL پيوند پسين و FL پيوند پيشين است(بيدآباد،1383).
DBFL = (6)
شاخص قدرت انتشار8 شدت انتشار مستقيم و غير مستقيم اثر افزايش يك واحد تقاضاي نهايي هر بخش را بر توليد ساير بخشهاي اقتصاد اندازهگيري ميكند. از آنجا كه ميانگين اين ضريب براي تمام بخشهاي استان عدد يك ميباشد، هر چه شاخص بزرگتر از يك باشد، به اين مفهوم است كه تأثيرگذاري اين بخش بر ساير بخشها از ميانگين بخشهاي اقتصادي استان بيشتر و پايينتر از يك بودن آن بيانگر كمتر بودن اثر بخش مزبور نسبت به ميانگين ساير بخشها ميباشد(بيدآباد،1383).
شاخص حساسيت9 مكمل شاخص انتشار است. هر چه بخشي براي بخشهاي ديگر، دادهي بيشتري توليد كند شاخص حساسيت آن بيشتر ميشود. اگر بخشي داراي شاخص حساسيت بالا باشد به اين معني است كه آن بخش اساسي بوده و عدم توجه به آن باعث تنگنا در رشد ساير بخشها ميشود. بر اساس شاخصهاي قدرت انتشار (اعم از مستقيم و غيرمستقيم) و شاخص حساسيت ميتوان اولويت بخشهاي مختلف را تعيين نمود. بديهي است بخشهاي با شاخصهاي قدرت انتشار و حساسيت بالا داراي جايگاهي برتر و توانايي بالاتر در دروني كردن نظام توليد و فرآيند توليدي ميباشند(بيدآباد،1383).
بر اساس پيوندهاي پسين و پيشين، اقتصاد به چهار گروه تقسيم ميگردد. اين طبقهبندي چهارتايي شامل بخشهاي اقتصادي با توليدات واسطهي اوليه، بخشهاي اقتصادي با توليدات واسطهاي، بخشهاي اقتصادي با توليدات نهايي و بخشهاي اقتصادي با توليدات نهايي اوليه است.
گروه اول: آن بخشهاي اقتصادي هستند كه افزايش تقاضاي نهايي براي توليدات آنها، بيشترين اثر را بر تقويت توليد ساير بخشهاي بالادستي آنها خواهد گذاشت، ضمن اينكه سهم نسبتاً بالاي توليدات اين گروه بعنوان كالاي واسطه مورد مصرف بخشهاي پايين دستي قرار ميگيرد. از اين رو اين بخشها به شدت مصرفكننده كالاهاي توليدي بخشهاي پسين به صورت كالاي واسطه بوده و عمده محصولات آنها بعنوان واسطه مورد مصرف بخشهاي پيشين قرار ميگيرد.
گروه دوم: آن بخشهاي اقتصادي هستند كه افزايش تقاضاي نهايي براي توليدات آنها، بيشترين اثر را بر تقويت توليد ساير بخشهاي بالادستي آنها خواهد گذاشت، ضمن اينكه سهم نسبتاً بالاي توليدات اين گروه بعنوان كالاي نهايي و در مقابل سهم نسبتاً پايين توليداتشان بعنوان كالاي واسطه، مورد مصرف بخشهاي پايين دستي قرار ميگيرد. از اين رو اين بخشها به شدت مصرف كننده كالاهاي توليدي بخشهاي پسين به صورت واسطه بوده، درحالي كه عمده محصولات آنها بعنوان كالاي نهايي مورد مصرف بخشهاي پيشين قرار ميگيرد.
گروه سوم: آن بخشهاي اقتصادي هستند كه افزايش تقاضاي نهايي براي توليدات آنها، كمترين اثر را بر تقويت توليد ساير بخشهاي بالادستي آنها خواهد گذاشت، ضمن اينكه سهم نسبتاً بالاي توليدات اين گروه بعنوان كالاي واسطه مورد مصرف بخشهاي پايين دستي قرار ميگيرد. از اين رو اين بخشها كمتر مصرفكننده كالاهاي توليدي بخشهاي پسين بوده و عمده محصولات آنها بعنوان واسطه مورد مصرف بخشهاي پيشين قرار ميگيرد .
گروه چهارم: آن بخشهاي اقتصادي هستند كه افزايش تقاضاي نهايي براي توليدات آنها، كمترين اثر را بر تقويت توليد ساير بخشهاي بالادستي آنها خواهد گذاشت، ضمن اينكه سهم نسبتاً بالاي توليدات اين گروه بعنوان كالاي نهايي و در مقابل سهم نسبتاً پايين توليداتشان بعنوان كالاي واسطه، مورد مصرف بخشهاي پايين دستي قرار ميگيرد. از اين رو اين بخشها كمتر مصرفكننده كالاهاي توليدي بخشهاي پسين بوده و عمده محصولات آنها بعنوان كالاي نهايي مورد مصرف بخشهاي پيشين قرار ميگيرد.
شاخصهاي پسين نرمال (قدرت انتشار) و پيشين نرمال (حساسيت) ميتوانند بزرگتر از يك باشند، اما پيوندهاي مزبور ممكن است در نتيجه ارتباط يك بخش با شمار اندكي از بخشها حاصل شده باشند. شاخصهاي زير براي رفع اين نقص ارائه شده اند. شاخص تغييرات براي پيوند پيشين نرمال:
FVi= (7)
همچنين شاخص تغييرات براي پسين نرمال به صورت زير محاسبه ميشود:
FVi= (8)
bijعناصر ماتريس معکوس لئونتيف و n تعداد بخشهاست.
حال اگر اين شاخصها را بر ميانگين آنها تقسيم نماييم خواهيم داشت. شاخص پراكندگي پيشين10 :
FVi= (9)
شاخص پراكندگي پسين11 :
BSj= (10)
هر چه شاخصهاي پراكندگي پيشين و پسين كوچكتر باشند، بخش مورد نظر از وضعيت مستحكمتري در ارتباط با بخشهاي بعد از خود و قبل از خود دارد. هر چهBS كوچكتر از يك باشد، نشانگر آن است كه پيوند پسين اين بخش با ديگر بخشهاي اقتصادي به طور نسبتاً مساوي توزيع شده است و برعكس. هر چه FS كوچكتر از يك باشد حكايت از آن دارد كه پيوند پيشين بخش مورد نظر به طور متوازن و نسبتاً مساوي توزيع شده است و برعکس(نوروزي،1386).
نتايج و بحث:
مطابق جدول شمارهي يک و شاخص شمارهي (3)، بخشهاي عمده فروشي، خرده فروشي، تعمير وسايل نقليه و كالاها، زراعت و باغداري، حمل و نقل، دامداري...، منسوجات، گاز، محصولات غذايي، بانک و بيمه، ساخت کک، برق، مواد شيميايي، محصولات کاني غيرفلزي، خدمات واحدهاي مسکوني، از نظر بيشترين ضرايب پيوستگي پيشين ضمن اينکه بالاتر از ميزان متوسط استان قرار گرفتهاند، به ترتيب در مکانهاي اول تا سيزدهم جاي دارند و بقيه بخشها بر اساس مقاديرشان در رتبهي چهاردهم تا چهلم قرار گرفتهاند. با توجه به شاخص شمارهي (1)، ساخت ساير محصولات کاني غيرفلزي با 51.83 درصد ضريب پيوستگي مستقيم پيشين، داراي بيشترين ضريب ميباشد، يعني به طور مستقيم از هر 100 واحد تقاضاي نهايي براي محصولات اين بخش، حدود 52 درصد به عنوان مصرف واسطه مورد استفاده(تقاضا) ساير بخشهاي اقتصادي استان قرار ميگيرد.
شاخص شمارهي 7، حاکي از آن است که بخشهاي رستوران، ساخت پوشاک، محصولات غذايي، دامداري، دباغي و پرداخت چرم، ساخت مبلمان، ساخت فلزات اساسي، هتل و خوابگاه، ساخت کاغذ، ساير حمل و نقل، ساخت وسايل نقليه، منسوجات، ماهيگيري، ساخت ساير محصولات کاني غيرفلزي، ساختمانها، پست و مخابرات، چوب ضمن دارا بودن ضرايب پيوستگي پسين بيشتر از ميانگين استان، به ترتيب در مکانهاي اول تا هفدهم جاي دارند و ساير بخشها بر اساس مقاديرشان در مکانهاي هجدهم تا چهلم قرار گرفتهاند. با توجه به شاخص شمارهي (5)، ساخت پوشاک با 47.91 درصد ضريب پيوستگي مستقيم پسين در مکان اول قرار دارد. مطابق جدول شمارهي 2 و شاخص شمارهي (1)، بر اساس ضرايب پيوستگي پسين و پيشين، ضريب يکپارچگي براي بخشهاي مختلف محاسبه شده است. همانگونه که ملاحظه ميشود بخشهاي عمده فروشي، خرده فروشي، تعمير وسايل نقليه و كالاها، زراعت و باغداري، حمل و نقل جادهاي، دامداري...، محصولات غذايي، منسوجات، رستوران، پوشاک، گاز، ساخت ساير محصولات کاني غيرفلزي، برق، ساخت مواد شيميايي، دباغي...، ساخت کک، ساخت مبلمان از نظر بيشترين تعاملات اقتصادي با ساير بخشها ضمن دارا بودن ضريب يکپارچگي بيشتر از ميانگين استان به ترتيب در مکانهاي اول تا پانزدهم قرار دارند و ساير بخشها بر اساس مقاديرشان در مکانهاي شانزدهم تا چهلم قرار دارند
نتايج جدول شمارهي (4) حاکي از آن است که از لحاظ شاخص پراکندگي پيشين، بخشهاي ساخت وسايل نقليه، آموزش، اداره امور عمومي و خدمات شهري، رستوران، بهداشت و درمان داراي کمترين مقدار بوده و نشانگر آن است که پيوند پيشين اين بخشها با ديگر بخشهاي اقتصادي به طور نسيتأ مساوي توزيع شده است و برعکس بخشهاي دامداري...، خدمات پشتيباني و انبارداري، ساخت کانيهاي غيرفلزي، ساختمانهاي مسکوني، جنگلداري داراي بيشترين مقدار بوده و نشانگر آن است که پيوند پيشين بخش مزبور در ارتباط با شمار اندکي از بخشها است. همچنين از لحاظ شاخص پراکندگي پسين، بخشهاي نفت، آموزش، بهداشت و درمان، ساير معادن و کرايه و خدمات کسب و کار به ترتيب داراي کمترين مقدار بوده و حکايت از آن دارد که پيوند پسين بخشهاي موردنظر به طور متوازن و نسبتأ مساوي در مقايسه با ساير بخشها توزيع شده است. در مقابل بخشهاي پوشاک، رستوران، جنگلداري، محصولات غذايي و دباغي داراي شاخصي بزرگتر از يک ميباشند و حکايت از آن دارند که پيوند پسين بخش به صورت نامتوازن توزيع شده و ارتباط اين بخشها با تعداد اندکي از بخشهاي بالادستي برقرار است.
نتايج جدول شمارهي (5)، حاکي از آن است که بخشهاي ماهيگيري، نفت، کاغذ، مواد شيميايي، خدمات عمومي، گاز، ساير ساختمانها، عمده فروشي، خرده فروشي، تعمير وسايل نقليه و كالاها، حمل و نقل جادهاي، ساير حمل و نقل، بانک و بيمه به لحاظ متوازن بودن در پيوندهاي پسين(تقاضا) و پيشين(عرضه) خود از اولويت اول برخوردار ميباشند. پس از آنها، بخشهاي جنگلداري، ساير معادن، چوب، کک، ساخت محصولات از لاستيک و پلاستيک، محصولات کاني غيرفلزي، ماشينآلات و آب به لحاظ متوازن بودن در پيوندهاي پسين خود در اولويت دوم و بخشهاي محصولات غذايي، پوشاک، منسوجات، دباغي، وسايل نقليه، مبلمان، برق، هتل و خوابگاه، واحدهاي مسکوني و رستوران به لحاظ متوازن بودن در پيوندهاي پيشين در اولويت سوم جاي دارند. بالأخره بخشهاي زراعت و باغداري، دامداري، ساخت فلزات اساسي، پست و مخابرات به لحاظ عدم توازن در پيوند پسين و پيشين خود با ساير بخشها در اولويت آخر قرار گرفتهاند.
همانگونه كه قبلا نيز عنوان شد چنانچه در يك بخش شاخص قدرت انتشار بزرگتر يا مساوي يك و شاخص پراكندگي پسين كوچكتر از يك باشد، بخش مزبور از نظر پيوند پسين، بخش مطلوب يا كليدي به شمار ميآيد. همچنين اگر شاخص حساسيت بزرگتر يا مساوي يك و شاخص پراكندگي پيشين كوچكتر از يك باشد بخش مورد نظر از نظر پيوند پيشين بخش مهم و كليدي
به شمار ميآيد اكنون با توجه به اين نكته و تلفيق جداول(3) و (5)، جدول شماره (6) حاصل ميگردد. مطابق نتايج، بخشهاي محصولات غذايي، منسوجات، مواد شيميايي، عمده فروشي، خرده فروشي، تعمير وسايل نقليه و كالاها، حمل و نقل جادهاي، بانک و بيمه، واحدهاي مسکوني از لحاظ پيوند پيشين و بخشهاي ماهيگيري، چوب، کاغذ، ساير محصولات کاني غيرفلزي، ساير ساختمانها و ساير حمل و نقل از لحاظ پيوند پسين، بخشهاي مطلوب و کليدي ميباشند.
جدول شمارهي (7)، حاکي از آن است که بخشهاي ساختمان، ادارهي امور عمومي، کشاورزي، شکار و جنگلداري، آموزش، ساير خدمات عمومي با دارا بودن اثر اشتغالزايي بالا جزء بخشهاي پيشرو بوده و در اولويت ميباشند. آنگونه که مشاهده ميشود بخش ساختمان داراي بيشترين ضريب فزايندهي اشتغال ميباشد. بر اين مبنا براي رفع تنگناهاي بيکاري ميبايست تقاضاي نهايي بخش ساختمان استان را افزايش داد. به تناسب اين افزايش اشتغال در کل استان نيز افزايش خواهد يافت. همچنين بخشهاي صنعت، حمل و نقل انبارداري و ارتباطات، عمده فروشي، خرده فروشي، تعمير وسايل نقليه و كالاها، اجاره و مالي جزء بخشهايي هستند که کمترين آثار اشتغالزايي را دارا بوده و در اولويتهاي آخر قرار دارند.
نتيجهگيري:
نتايج مهم استخراج شده از بررسيهاي انجام شده كه در تصميمگيري سياستگذاران و مسئولين توسعهي استان حائز اهميت ميباشد، عبارتند از:
با توجه به شاخص پيوند پيشين ميتوان گفت كه با شروع جهش اقتصادي استان بايد به ترتيب بخشهاي، عمده فروشي، خرده فروشي، تعمير وسايل نقليه و كالاها، زراعت و باغداري، حمل و نقل، فعاليت بيشتري پيدا كنند تا نياز به توليدات واسطهاي محصولات آنها در اقتصاد مرتفع گردد. باقي بخشها در اين جهت از اولويت كمتري برخوردارند. بنابراين همزمان با رشد و توسعهي اقتصاد استان بايد کوشيد تا از طرق مختلف اين بخشها نيز توسعه يابند تا نيروي محرکهاي براي به راه انداختن ساير بخشهاي اقتصاد استان باشند. در ارتباط با شاخص پيوند پسين فعاليت بخشهاي رستوران، ساخت پوشاک و محصولات غذايي قابليت آن را دارند كه تقاضا براي توليدات واسطهاي ساير بخشها را بيش از بخشهاي ديگر افزايش دهند. شاخص يكپارچگي نشان ميدهد كه بخشهاي عمده فروشي، خرده فروشي، تعمير وسايل نقليه و كالاها، زراعت و باغداري و حمل و نقل جادهاي از لحاظ ارتباط با ساير بخشها، اعم از پسين و پيشين از شدت بيشتري برخوردارند.
شاخص پراكندگي براي پيوند پسين نشان ميدهد كه پيوند پسين بخشهاي نفت، آموزش و بهداشت و درمان در ارتباط با شمار بيشتري از بخشها ميباشند. شاخص پراكندگي براي پيوند پيشين نشان ميدهد كه پيوند پيشين بخشهاي وسايل نقليه، آموزش و اداره امور عمومي و خدمات شهري در ارتباط با شمار بسياري از بخشهاي اقتصادي در تأمين محصولات واسطهاي آنها قرار دارند.
ضميمه:
به منظور تسهيل در نوشتن و خواندن، زيربخشها به صورت زير معرفي شدهاند.
1 | زراعت و باغداري | 2 | دامداري، مرغداري، پرورش كرم ابريشم و زنبور عسل و شكار |
3 | جنگلداري | 4 | ماهيگيري |
5 | نفت خام و گاز طبيعي | 6 | ساير معادن |
7 | ساخت محصولات غذايي و انواع آشاميدنيها | 8 | ساخت منسوجات |
9 | ساخت پوشاك، عمل آوري و رنگ كردن خز | 10 | دباغي و پرداخت چرم و ساير محصولات چرمي |
11 | ساخت چوب و محصولات چوبي | 12 | ساخت كاغذ و محصولات كاغذي و نشر |
13 | ساخت كك، فراوردههاي حاصل از تصفيه نفت و سوختهاي هسته اي | 14 | ساخت مواد شيميايي و محصولات شيميايي |
15 | ساخت محصولات از لاستيك و پلاستيك | 16 | ساخت ساير محصولات كاني غير فلزي |
17 | ساخت فلزات اساسي | 18 | ساخت محصولات فلزي فابريكي بجز ماشين آلات و تجهيزات |
19 | ساخت ماشينآلات | 20 | ساخت وسايل نقليه موتوري، تريلر و نيم تريلر |
21 | ساخت مبلمان و مصنوعات طبقه بندي نشده در جاي ديگر | 22 | برق |
23 | توزيع گاز طبيعي | 24 | آب |
25 | ساختمانهاي مسكوني | 26 | ساير ساختمانها |
27 | عمده فروشي، خرده فروشي، تعمير وسايل نقليه و كالاها | 28 | هتل و خوابگاه |
29 | رستوران | 30 | حمل و نقل جاده اي |
31 | ساير حمل و نقل | 32 | خدمات پشتيباني و انبارداري |
33 | پست و مخابرات | 34 | بانك و بيمه |
35 | خدمات واحدهاي مسكوني و دلالي | 36 | كرايه و خدمات كسب و كار |
37 | اداره امور عمومي، و خدمات شهري | 38 | آموزش |
39 | بهداشت و درمان | 40 | ساير خدمات عمومي، اجتماعي شخصي وخانگي |
جدول شماره 1- ضرايب پيوند پيشين و پسين بر اساس جدول داده- ستانده استان فارس 1388.
رتبه (8) | پيوستگي غيرمستقيم پسين(7) | رتبه (6) | پيوستگي مستقيم پسين(5) | رتبه (4) | پيوستگي غيرمستقيم پيشين(3) | رتبه (2) | پيوستگي مستقيم پيشين(1) | بخش |
27 | 1.1702 | 27 | 0.1445 | 2 | 2.2372 | 12 | 0.2906 | 1 |
4 | 1.5501 | 3 | 0.4353 | 4 | 1.6331 | 3 | 0.4592 | 2 |
26 | 1.1843 | 26 | 0.1515 | 22 | 1.1228 | 10 | 0.324 | 3 |
13 | 1.2826 | 13 | 0.2339 | 36 | 1.0228 | 28 | 0.1195 | 4 |
40 | 1.0033 | 40 | 0.0027 | 30 | 1.0676 | 37 | 0.0156 | 5 |
37 | 1.0795 | 37 | 0.0663 | 17 | 1.1752 | 16 | 0.2223 | 6 |
3 | 1.5839 | 4 | 0.43 | 7 | 1.4478 | 30 | 0.0827 | 7 |
12 | 1.2829 | 14 | 0.2269 | 5 | 1.6058 | 22 | 0.1726 | 8 |
2 | 1.6045 | 1 | 0.4791 | 39 | 1.003 | 33 | 0.0606 | 9 |
5 | 1.5409 | 5 | 0.4019 | 40 | 1.0012 | 34 | 0.0527 | 10 |
17 | 1.2716 | 15 | 0.2265 | 25 | 1.1125 | 2 | 0.4807 | 11 |
9 | 1.3154 | 9 | 0.2633 | 34 | 1.0355 | 4 | 0.4127 | 12 |
25 | 1.1965 | 24 | 0.1739 | 9 | 1.3287 | 9 | 0.3314 | 13 |
20 | 1.2386 | 20 | 0.1992 | 11 | 1.3055 | 15 | 0.2679 | 14 |
29 | 1.1490 | 30 | 0.1238 | 15 | 1.2306 | 13 | 0.2787 | 15 |
14 | 1.2776 | 12 | 0.2353 | 12 | 1.3020 | 1 | 0.5183 | 16 |
7 | 1.3912 | 7 | 1.3912 | 31 | 1.0620 | 6 | 0.4022 | 17 |
33 | 1.1390 | 32 | 1.1390 | 14 | 1.2505 | 23 | 0.1532 | 18 |
24 | 1.2022 | 25 | 1.2022 | 20 | 1.1382 | 29 | 0.1052 | 19 |
11 | 1.2928 | 10 | 1.2928 | 38 | 1.0037 | 39 | 0.0076 | 20 |
6 | 1.4481 | 6 | 1.4481 | 29 | 1.0751 | 25 | 0.1393 | 21 |
19 | 1.2474 | 18 | 1.2474 | 10 | 1.3249 | 18 | 0.2093 | 22 |
35 | 1.1279 | 34 | 1.1279 | 6 | 1.4685 | 17 | 0.2182 | 23 |
23 | 1.2143 | 23 | 1.2143 | 27 | 1.0865 | 20 | 0.1766 | 24 |
18 | 1.2484 | 19 | 1.2484 | 26 | 1.1028 | 26 | 0.1287 | 25 |
15 | 1.2752 | 16 | 1.2752 | 16 | 1.1951 | 31 | 0.0791 | 26 |
30 | 1.1475 | 29 | 1.1475 | 1 | 2.3089 | 19 | 0.1932 | 27 |
8 | 1.3422 | 8 | 1.3422 | 24 | 1.1130 | 14 | 0.2735 | 28 |
1 | 1.6291 | 2 | 1.6291 | 28 | 1.0765 | 32 | 0.0702 | 29 |
28 | 1.1635 | 28 | 1.1635 | 3 | 2.1 | 5 | 0.4044 | 30 |
10 | 1.3013 | 11 | 1.3013 | 21 | 1.1375 | 21 | 0.1735 | 31 |
22 | 1.2242 | 22 | 1.2242 | 33 | 1.0441 | 7 | 0.3902 | 32 |
16 | 1.2747 | 17 | 0.2169 | 19 | 1.1611 | 24 | 0.149 | 33 |
31 | 1.1461 | 31 | 0.1213 | 8 | 1.3646 | 8 | 0.3749 | 34 |
36 | 1.1240 | 36 | 0.1002 | 13 | 1.2976 | 35 | 0.0333 | 35 |
32 | 1.1398 | 33 | 0.1160 | 18 | 1.1667 | 11 | 0.2976 | 36 |
34 | 1.1353 | 35 | 0.1118 | 37 | 1.0142 | 40 | 0.0045 | 37 |
39 | 1.0702 | 40 | 0.0576 | 32 | 1.0569 | 38 | 0.0149 | 38 |
38 | 1.0732 | 39 | 0.0613 | 35 | 1.0301 | 36 | 0.0168 | 39 |
21 | 1.2372 | 21 | 0.1961 | 23 | 1.1161 | 27 | 0.1258 | 40 |
- | 1.2578 | - | 0.6292 | - | 1.2581 | - | 0.2057 | متوسط کل استان |
منبع: محاسبه نگارنده
جدول شماره 2- شاخص يكپارچگي، قدرت انتشارو حساسيت بخشهاي اقتصاد استان بر اساس جدول داده- ستانده استان فارس – 1388.
رتبه(6) | شاخص حساسيت پراکندگي(5) | رتبه(4) | شاخص قدرت انتشار(3) | رتبه (2) | ضريب يکپارچگي (1) | بخش |
2 | 1.0976 | 27 | 0.9301 | 2 | 1.7037 | 1 |
4 | 1.2293 | 4 | 1.2320 | 4 | 1.5916 | 2 |
22 | 1.1625 | 26 | 0.9412 | 30 | 1.1535 | 3 |
36 | 0.9012 | 13 | 1.0194 | 32 | 1.1527 | 4 |
30 | 0.8141 | 40 | 0.7974 | 40 | 1.0354 | 5 |
17 | 1.0303 | 37 | 0.8579 | 36 | 1.1274 | 6 |
7 | 0.8725 | 3 | 1.2589 | 5 | 1.5159 | 7 |
5 | 0.9638 | 12 | 1.0196 | 6 | 1.4444 | 8 |
39 | 0.8511 | 2 | 1.2752 | 8 | 1.3038 | 9 |
40 | 0.8497 | 5 | 1.2247 | 13 | 1.2710 | 10 |
25 | 1.2526 | 17 | 1.0106 | 24 | 1.1920 | 11 |
34 | 1.2107 | 8 | 1.0455 | 28 | 1.1755 | 12 |
9 | 1.1560 | 25 | 0.9510 | 14 | 1.2626 | 13 |
11 | 1.0700 | 20 | 0.9844 | 12 | 1.2720 | 14 |
15 | 1.1050 | 29 | 0.9132 | 25 | 1.1898 | 15 |
12 | 1.2665 | 14 | 1.0154 | 10 | 1.2898 | 16 |
31 | 1.1557 | 7 | 1.1057 | 19 | 1.2266 | 17 |
14 | 0.9455 | 33 | 0.9052 | 23 | 1.1947 | 18 |
20 | 0.8897 | 24 | 0.9555 | 29 | 1.1702 | 19 |
38 | 0.8039 | 11 | 1.0275 | 34 | 1.1483 | 20 |
29 | 0.9445 | 6 | 1.1509 | 15 | 1.2616 | 21 |
10 | 1.0091 | 19 | 0.9914 | 11 | 1.2861 | 22 |
6 | 1.0177 | 35 | 0.8964 | 9 | 1.2982 | 23 |
27 | 0.9775 | 23 | 0.9651 | 33 | 1.1504 | 24 |
26 | 0.9042 | 18 | 0.9922 | 27 | 1.1756 | 25 |
16 | 0.8673 | 15 | 1.0135 | 17 | 1.2352 | 26 |
1 | 0.9858 | 30 | 0.9120 | 1 | 1.7282 | 27 |
24 | 1.0665 | 7 | 1.0668 | 18 | 1.2276 | 28 |
28 | 0.8646 | 1 | 1.2948 | 7 | 1.3528 | 29 |
3 | 1.2039 | 28 | 0.9248 | 3 | 1.6317 | 30 |
21 | 0.9660 | 10 | 1.0342 | 20 | 1.2194 | 31 |
33 | 1.1876 | 22 | 0.9730 | 35 | 1.1341 | 32 |
19 | 0.9376 | 16 | 1.0131 | 21 | 1.2179 | 33 |
8 | 1.1706 | 31 | 0.9109 | 16 | 1.2553 | 34 |
13 | 0.8287 | 36 | 0.8934 | 22 | 1.2108 | 35 |
18 | 1.1044 | 32 | 0.9059 | 31 | 1.1532 | 36 |
37 | 0.8010 | 34 | 0.9023 | 37 | 1.0747 | 37 |
32 | 0.8108 | 39 | 0.8506 | 38 | 1.0636 | 38 |
35 | 0.8129 | 38 | 0.8529 | 39 | 1.0516 | 39 |
23 | 0.9096 | 21 | 0.9833 | 26 | 1.1767 | 40 |
- | 1 | - | 1 | - | 1.2581 | متوسط کل استان |
منبع: محاسبه نگارنده
جدول شماره 3- ردهبندي نظام توليدي بخشهاي اقتصادي براساس شاخص حساسيت و قدرت انتشار.
1>شاخص حساسيت كالاهاي نهايي | شاخص حساسيت كالاهاي واسطه≤1 | داده-ستانده |
4،9،10،11،12،17،20،21،26،27،28،29،31،33 | 2،7،8،16 | شاخص قدرت انتشار ≤1 كالاي صنعتي |
3،5،6،15،18،19،24،25،32،36،37،38،39،40 | 1،13،14،22،23،30،34،35 | شاخص قدرت انتشار>1 كالاهاي اوليه |
منبع: محاسبه نگارنده
جدول شماره 4- شاخص پراكندگي پيشين و پسين بخشهاي اقتصاد استان بر اساس جدول داده- ستانده استان فارس –1388.
رتبه (4) | شاخص پراکندگي پسين(3) | رتبه(2) | شاخص پراکندگي پيشين(1) | بخش |
34 | 1.329 | 33 | 1.476 | 1 |
38 | 2.081 | 40 | 2.842 | 2 |
21 | 0.930 | 36 | 1.610 | 3 |
9 | 0.683 | 17 | 0.883 | 4 |
1 | 0.118 | 9 | 0.592 | 5 |
4 | 0.367 | 28 | 1.112 | 6 |
37 | 1.992 | 16 | 0.806 | 7 |
30 | 1.137 | 22 | 0.942 | 8 |
40 | 2.882 | 11 | 0.671 | 9 |
36 | 1.645 | 8 | 0.529 | 10 |
23 | 0.976 | 31 | 1.430 | 11 |
19 | 0.849 | 21 | 0.935 | 12 |
13 | 0.751 | 27 | 1.042 | 13 |
11 | 0.747 | 12 | 0.705 | 14 |
10 | 0.684 | 34 | 1.557 | 15 |
18 | 0.835 | 38 | 1.996 | 16 |
29 | 1.134 | 35 | 1.585 | 17 |
16 | 0.819 | 10 | 0.603 | 18 |
25 | 0.982 | 26 | 1.006 | 19 |
31 | 1.192 | 1 | 0.185 | 20 |
26 | 1.055 | 14 | 0.784 | 21 |
33 | 1.271 | 24 | 0.969 | 22 |
35 | 1.433 | 29 | 1.121 | 23 |
14 | 0.756 | 30 | 1.206 | 24 |
24 | 0.979 | 37 | 1.662 | 25 |
22 | 0.950 | 19 | 0.922 | 26 |
12 | 0.749 | 7 | 0.452 | 27 |
28 | 1.080 | 15 | 0.784 | 28 |
39 | 2.095 | 4 | 0.309 | 29 |
17 | 0.834 | 23 | 0.959 | 30 |
20 | 0.869 | 20 | 0.924 | 31 |
15 | 0.801 | 39 | 2.087 | 32 |
32 | 1.214 | 32 | 1.468 | 33 |
8 | 0.600 | 13 | 0.759 | 34 |
27 | 1.070 | 6 | 0.424 | 35 |
5 | 0.439 | 25 | 0.976 | 36 |
6 | 0.542 | 3 | 0.225 | 37 |
2 | 0.249 | 2 | 0.222 | 38 |
3 | 0.304 | 5 | 0.378 | 39 |
7 | 0.578 | 18 | 0.892 | 40 |
- | 1 | - | 1 | متوسط کل استان |
منبع: محاسبه نگارنده
جدول شماره 5- رده بندي نظام توليد از نظر اثر رشد متوازن و غير متوازن.
1 FSi< كالاهاي نهايي | 1 FSi ≥ كالاهاي واسطهاي | داده-ستانده |
7،8،9،10،20،21،22،28،29،35 | 1،17،33 | 1 BSj ≥ كالاهاي صنعتي |
4،5،12،14،23،40،26،27،30،31،33،34،،37،36،38،39،18 | 3،6،11،13،15،16،19،24،25،32 | 1 BSj< كالاهاي اوليه |
منبع: محاسبه نگارنده
جدول شماره6- رده بندي نظام توليد از نظرشاخص قدرت انتشار و حساسيت و اثر رشد متوازن و غير متوازن.
7،8،14،27،30،34،35 | 1 FSi< و شاخص حساسيت ≤1 |
4،11،12،16،26،31 | 1 BSj< و شاخص قدرت انتشار ≤1 |
منبع: محاسبه نگارنده
جدول شماره7- اولويت بندي بخشهاي اقتصادي استان بر اساس ضريب فزاينده اشتغال.
بخش | اثر کل اشتغالزايي | رتبه |
كشاورزي شكار و جنگلداري | 92109.71 | 3 |
ماهيگيري | 523.335- | 9 |
استخراج معدن و نفت خام و گاز طبيعي | 3578.64- | 10 |
صنعت(ساخت) | 1152340- | 15 |
تامين برق،آب و گاز | 7506.855 | 6 |
ساختمان | 234951.3 | 1 |
عمده فروشي،خرده فروشي و ... | 118675- | 13 |
هتل و رستوران | 1779.731 | 8 |
حمل و نقل،انبار داري و ارتباطات | 202049- | 14 |
مالي | 10228.7- | 11 |
اجاره | 19878- | 12 |
اداره امور عمومي، و خدمات شهري | 105741.6 | 2 |
آموزش | 74381.37 | 4 |
بهداشت و درمان | 6763.479 | 7 |
ساير خدمات عمومي، اجتماعي شخصي و خانگي | 31581.56 | 5 |
منبع: محاسبه نگارنده
منابع:
1- اسفندياري ع. ترحمي ف. 1389. رتبهبندي پتانسيلهاي توليدي و اشتغالزايي بخشهاي اقتصاد ايران. پژوهشهاي اقتصادي.3 (10) :267-286
2- بيدآباد ب. 1383. ارتباطات بين بخشي و هدفگذاري افزايش اشتغال كشور. فصلنامه اقتصاد كشاورزي و توسعه.46 (12) 107-135
3- ترحمي ف. 1389. تحليل آثار بخش خدمات مالي در اقتصاد ايران. مجله دانش و توسعه30 (7) :215-245
4- توفيق ف. 1371. تحليل داده- ستانده در ايران و کاربردهاي آن در سنجش. پيشبيني و برنامهريزي. انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي. تهران.
5- جهانگرد ا. 1381. شناسايي فعاليتهاي كليدي صنعتي ايران. فصلنامه پژوهشها و سياستهاي اقتصادي. 21(6) :45-70
6- خوش خلق ر. دهقاني زاده م. 1385. بررسي نيازمنديهاي بخشهاي اقتصادي استان يزد به نيروي کار با استفاده از جدول داده-ستانده. مجله دانش و توسعه 18 :127-154
7- سادات باريکاني ح. ايراننژاد ب. اقوامي م. 1391. شناسايي پيوندهاي بين بخشي فعاليتهاي اقتصاد ايران با تأکيد بر فعاليتهاي بخش کشاورزي. مجله تحقيقات اقتصاد کشاورزي. 2 (4) :99-119
8- کشاورز حداد غ. 1383. ارزيابي پتانسيلهاي اشتغالزايي بخشهاي مختلف اقتصادي ايران. فصلنامه پژوهشهاي اقتصاد ايران.18 (5) :39-56
9- ميرزايي خليل آبادي ح. 1391. جايگاه بخش آب در اقتصاد استان کرمان. مجله تحقيقات اقتصاد کشاورزي. 2(4) :69-82
10- نوروزي ع. 1386. اولويتبندي بخشهاي اقتصادي بر اساس جدول داده- ستانده. مجله روند.54،55 :154-184
11- Cadarso A. Gomez N. and lopez L. 2007. The Eu enlargement and the impact of outsourcing on industrial employment in spain, 1993-2003. structural change and economic dynamics. (19).
12- Koller W. Luptacik M. 2007. Measuring the Economic Importance of an Industry: an Application to the Austrian Agricultural Sector". 16th International Input-output Conference.
13- Neuwahl F and Loschel A. 2008. Employment impact of Eu biofuels Policy: Combining bottom-up technology information and sectoral Ecological Economics. 68.
14- Valadkhani A.2005. Cross-Country Analysis of High Employment-Generating Industries. Applied Economic Letters.12 :865-869
Prioritize the economic sections of Fars province with the emphasize on agriculture section base on input-output table
Abstract:
In this paper we try to specify the sections which have priority by the information of input-output table of Fars province (1386) and relying on integration of the index of communications between sections and employment. Also the role of agriculture section considering its relation with other sections and employment in other economic sections is specified. By studying the intersection relations we can say to improve and lunge the economics of province it must juice up “the wholesale, retailer, repairing the vehicle and goods”, “agriculture and horticulture” and “transportation sections” respectively. Also “restaurant”, “clothing manufacturing” and “food products” have the capability to increase the demand for intermediate products more than other sections and finally “the wholesale, retailer, repairing the vehicle and goods”, “agriculture and horticulture” and “rood transportation sections” considering the relation with other sections, have more intensity. The later combination in “oil”, “teaching” and “hygiene and treatment” and former combination in “vehicles”, “teaching” and “public affairs and municipal services management” have more relationship with other economic sections. Base on the studies according to the input-output table of 1386 the agriculture section is the supplier of the intermediate goods of the other sections is less and its dependency on intermediate products of other sections is less and it's almost self-sufficient. After “building” and “public affairs and municipal services management”, the agriculture section can have more effects on developing new employment. We can increase the final demand of this section to resolve unemployment.
Key words: Input-output table, Fars province, Employment, Agriculture section
[1] دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان 1
[2] دانشگاه شهید باهنر کرمان استادیار بخش اقتصاد کشاورزی 2
[3] دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان 3
[4] Employment factor
[5] forward linkage
[6] backward linkage
[7] Integration index
[8] Power of Dispersion Index
[9] Sensitivity of Dispersion Index
[10] Former dispersion index
[11] Later dispersion index