آثار تجزیه ناپذیری دعوا در امر استرداد، در فرض تعدّد طرفین در قانون آیین دادرسی مدنی و فقه امامیه
محورهای موضوعی : فقه و حقوق اسلامیایرج جمشیدی 1 , مسعود البرزی ورکی 2 * , عبدالله کیایی 3
1 - دانشجوی مقطع دکتری حقوق خصوصی، گروه حقوق ، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران.
2 - گروه حقوق، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران.
3 - استادیار، گروه حقوق، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان،ایران.
کلید واژه: تعدّد طرفین, تجزیه¬ناپذیری دعوا, استرداد دعوا,
چکیده مقاله :
در فرض تعدّد طرفین دعوا در دعاوی اصلی و طاری، در مواردی که احتمال دارد اقدامات بعضی در دعاوی قابل تجزیه یا غیر قابل تجزیه نسبت به حقوق و منافع دیگران اثر منفی یا مثبت داشته باشد در قانون آییندادرسی ما راهکاری پیشبینی نشده، تعریف و معیاری از این نوع دعاوی نیز ارایه نگردیده است. در حالیکه آثار این اقدامات در امر استرداد دعوا، به طریق اولی نسبت به دعوای تجزیه ناپذیر در فروض مختلف متفاوت است. گرچه در فقه، نظریه تجزیه ناپذیری تعهّدات در انحلال عقد مطرح شده و در مباحث قانون مدنی، در مواردی مد نظر بوده، امّا احکام آن جامع نیست. دعوای غیر قابلتجزیه از مصادیق دعاوی میان طرفین متعدّد با حقوق و نفع مشترک است و در فرض تعدّد بدهکار، استرداد نسبت به برخی از خواندگان قابل استماع نمیباشد؛ و در مرحله اقامه دعوا، باید دعوا به طرفیت همه خواندگان مطرح شود. و در فرض تعدّد طلبکار، پذیرش درخواست استرداد از جانب برخی خواهانها، قابل ترتیب اثّر نخواهد بود؛ مگر بصورت جمعی درخواست نمایند. دعوای تجزیهناپذیر که به صدور حکم ختم شده، اثّر آن به اشخاصی که در مرحله منتهی به صدور حکم، حضور نداشتهاند تسّری مییابد. در پژوهش حاضر به مفهوم و مصادیق این نوع دعاوی و آثار حقوقی آنها در امر استرداد خواهیم پرداخت.
Abstract Assuming that there are multiplicity litigants in a litigation, our Procedure Code law does not explicitly provide a solution in cases where the actions of some litigants in divisible or indivisible litigation may have a negative or positive effect on the rights and interests of others. There is no definition or criterion for this type of litigation by the legislator, while its effects on the extradition of the litigation is different in the type of court decision and the rights of the litigants indivisible litigation is one of examples of litigation between various litigants with common rightsand interests. An indivisible litigation with assuming multiplicity of the debtor or defendant, causes that extradition cannot be heard by some of the defendants, and at the stage of filing a litigation, the litigation must be filed on behalf of all the defendants. Assuming the multiplicity of creditors or plaintiffs, the acceptance of extradition by some of them will not be effective, unless they act collectively. In indivisible litigation that has led to the issuance of a verdict, its effect extends to persons who were not present at the stage leading up to the verdict. In the present study, we will deal with the concept and examples of divisible and indivisible litigations and its legal effects on extradition.
1. احمدی، خلیل، (1394). «اثر رأی غیر قابل تجزیه و تفکیک در مراحل مختلف شکایت از رأی»، فصلنامه تحقیقات حقوقی دانشگاه شهید بهشتی، دوره 18، شماره 69.
2. افتخار جهرمی، گودرز؛ السان، مصطفی، (1393).آیین دادرسی مدنی، ج دوم، چاپ اول، بهار
3. پور استاد، مجید؛ اقبال اسگویی، ندا، «تجزیه پذیری و تجزیه ناپذیری دعوای مدنی با مطالعه تطبیقی در حقوق فرانسه»، مطالعات حقوق تطبیقی، دوره 8، ش 2، (1396). صفحات 499-519.
4. جعفری لنگرودی، محمد جعفر، (1369). حقوق تعهدات، چاپ دوم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
5. جنیدی، لعیا، (1375). «تضامن و آثار و اوصاف آن»، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، صفحات 7-47.
6. خوئی، سید ابوالقاسم، (1417ق). مصباح الفقاهه، جلد4، نشر قم موسسه انصاریان.
7. رحیمی، حبیب اله؛ کریمی، زهره، (1391). «مبانی تجزیه قرارداد در حقوق ایران»، فصلنامه پژوهش حقوق خصوصی، سال اول، شماره 2.
8. رزمی، محسن، (1390). «قاعده انحلال عقد به عقود متعدد در فقه و حقوق موضوعه»، فصلنامه تخصصی فقه و تاریخ تمدن، شماره 28، تابستان .
9. زند، منیر؛ علیرضا، حسنی، (1393). «استرداد دعوا در ایران و فرانسه»، پژوهشهای علوم انسانی دانشگاه اصفهان، سال ششم، شماره سی وسه، ص188-169.
10. سبزواری، عباسعلی، (1435ق). قواعد الفقهیه فی فقه الامامیه، جلد1، چاپ اول، قم: موءسسه نشر اسلامی.
11. سیفی زیناب، غلامعلی؛ شریفی، حامد؛ بهرامپوری، رسول، (1399). «تجزیه پذیری تعهدات در حقوق ایران و فقه امامیه»، فصلنامه علمی دیدگاه های حقوق قضایی، دوره 25، شماره 92، صفحات 179 تا 197
12. شمس، عبدالله، (1384). آیین دادرسی مدنی، جلد سوم، چاپ سوم، تهران: دراک.
13. شهیدی، مهدی، (1383). حقوق مدنی 6، تهران: انتشارات مجد.
14. صفایی، سید حسین؛ عبدالهی، عارف، (1395). «تضامن طلبکاران وآثارآن میان طلبکاران با بدهکاران و با یکدیگر»، حقوق اسلامی، سال13، شماره 50، پاییز.
15. صفایی، سید حسین و همکاران، (1400). «تأثیر پرداخت بخشی از دین بر فک جزئی رهن؛ تحلیل حقوقی و اقتصادی»، فصلنامه تحقیقات حقوقی، دوره 24، شماره 94، تیر.
16. صدرزاده افشار، محسن، (1390). آیین دادرسی مدنی و بازرگانی، چاپ 11، تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی.
17. طوسی، محمد بن حسن، (1400ق)، النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوی، چاپ 2، بیروت، دارالکتاب عربی.
18. طهماسبی ، علی، (1395). «قواعد استرداد دادخواست ودعوای بدوی در فرض تعدد اصحاب دعوا»،دو فصلنامه دیدگاه های حقوق قضایی ،شماره 73 و74 ، بهار وتابستان، صفحات 45 تا 72 ،
19. عبده بروجردی، محمد، (1380). حقوق مدنی، چاپ اول، تهران، انتشارات گنج دانش.
20. عاملی، سید جواد بن محمد، (1419ق). مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه، جلد 12، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
21. کاتوزیان، ناصر،(1393). حقوق مدنی، نظریه عمومی تعهدات، چاپ 7، تهران: نشر میزان.
22. کاتوزیان، ناصر، (1391). نظریه عمومی تعهدات، چاپ ششم، تهران: نشر میزان.
23. کاتوزیان، ناصر، (1394). دوره حقوق مدنی قواعد عمومی قراردادها، ج4، چ9، شرکت سهامی انتشار.
24. گرجی، ابوالقاسم، (1370). قاعده تبعیت از قصد و قاعده انحلال، دو فصلنامه تحقیقات اسلامی، شماره 1.
25. متین دفتری، احمد، (1388). آیین دادرسی مدنی و بازرگانی، جلد 2، چاپ سوم، تهران:انتشارات مجد.
26. محسنی، حسن، (1391). «دعاوی مرتبط» و ناکارآمدی مقررات مرتبط، مجله حقوقی دادگستری، سال 76، شماره 77، صفحات 69تا 98
27. مراغی، سید میر عبدالفتاح، (1417ق). العناوین الفقهیه، ج2، چ اول، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
28. مکارم شیرازی، ناصر، (1400). دفتر استفتائات حضرت آیت الله العظمی، مکارم شیرازی، شماره (660633).
29. موسوی بجنوردی، سیدحسن بن آقا بزرگ، (1419ق). القواعدالفقهیه، ج3، بی جا: نشر الهادی.
30. مولودی، محمد، (1381). دعوای اضافی، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره 58.
31. مهاجری، علی، (1397). دوره جدید مبسوط در آیین دادرسی مدنی، جلد 2، چاپ اول، تهران: انتشارات فکر سازان.
31. نجفی، محمد حسن، (1404ق). جواهرالکلام فی شرائع الاسلام، دار اءحیاء التراث العربی، جلد22، بیروت، لبنان
33. نجفی، محمد حسن، (1412ق). جواهر الکلام، جلد 8، چاپ اول، بیروت دارالمورخ العربی.
34. هاشمیان، سکینه، (1394). «تأثیر زوال دعوای اصلی بر دعاوی طاری»، پایان نامه کارشناسی ارشد، موسسه آموزش غیر انتفاعی عالی، دانشگاه علامه محدث نوری، پژوهشکده امور اقتصادی.
35. هرمزی، خیرالله، (1396). جمع وتفکیک بین دعاوی ومقایسه آن با تجزیه یک دعوی به چند دعوی در حقوق ایران و فرانسه، فصلنامه پژوهش حقوق خصوصی، سال ششم، شماره 23، صفحات 191 - 217
36. یزدانیان، علیرضا، (1399). تجزیه ناپذیری موضوع تعهدات قراردادی و غیر قراردادی در حقوق اسلام، ایران و فرانسه، دو فصلنامه حقوق اسلامی، سال 21، شماره اول (پیاپی51)، صص،21-52
منابع خارجی:
37. Cadiet, Loic- jeuland, Emmanuel, Droit judiciare privé, 8 édition, (lexi Nexis, 2013).
38. Lefort, Cristophe (2009), Procedure Civil, 3e Edition, Paris: Dalloz.