کیستی حکمران در حکومت ایران باستان
محورهای موضوعی : تحولات سیاسی در ایرانروح اله اسلامی 1 , وحید بهرامی 2
1 - استادیار علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
2 - دکترای علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
کلید واژه: انگارههای عینی و ذهنی, داریوش, کتیبه بیستون, واژگان کلیدی: شاه آرمانی,
چکیده مقاله :
اندرزنامهنویسی میراث ارزشمندی است که به بازنمایی خرد سیاسی ایرانیان میپردازد. محتوای اندرزنامهها، همانگونه که از نامش پیداست، اندرزهای اخلاقی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی نخبگان و مصلحان نسبت به شهریار زمان است. خطابوارگی اندرزنامهها، ترسیمکننده شاه ایدئال و آرمانی نخبگان ایرانی است. در اندرزنامههای انگاشتهشده به عنوان تبلور یکی از مهمترین صُور دانایی، میتوان یکی را که دارای دو ریشه ایرانی و باستانی شاه آرمانی است، شناسایی کرد. در این نوشتار انگارهها و سازههای داریوششاه با مطالعه کتیبه بیستون، آداب حکمرانی شاه آرمانی مورد واکاوی قرار میگیرد. در اینجا سازههای شهریار آرمانی کتیبه بیستون با استفاده از روش پدیدارشناسی و با توجه به چارچوب تئوریک نخبهگرای پارهتو، در دو بُعد ذهنی و عینی مورد بررسی قرار میگیرد و درصدد پاسخگویی به این سؤال است که بایستههای شاه آرمانی در کتیبه بیستون چیستند؟ و این شهریار باید دارای چه ویژگیهایی باشد تا علاوه بر کسب صلاحیت فرمانروایی، به عنوان شهریار آرمانی نیز شناخته شود؟واژگان کلیدی: شاه آرمانی، کتیبه بیستون، داریوش، انگارههای عینی و ذهنی
The art of inscription writing represents a valuable legacy that delves into the political wisdom of Iranians. The content of these inscriptions, as implied by their name, comprises ethical, religious, political, and social admonitions from the elite and statesmen of the time to the sovereign. The epistolary style of the inscriptions paints a portrait of the ideal king and the aspirations of Iranian elites. By considering them as a crystallization of one of the most important forms of wisdom, one can identify a ruler who possesses both Iranian and ancient roots as the ideal king. This paper explores the concepts and structures of Darius the Great's rule by studying the Behistun Inscription. Here, the structures of the ideal ruler in the Behistun Inscription, using the phenomenological method and within the theoretical framework of Parato Elitism, are examined in both the mental and tangible dimensions. It seeks to answer the question: What are the attributes of the ideal ruler in the Behistun Inscription? What characteristics should this ruler possess to be recognized as the ideal sovereign, beyond obtaining the competence of governance?.
_||_