اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر خلاقیت دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر تهران: مطالعه موردی
محورهای موضوعی : خلاقیت و نوآوری از جنبه‏های روان‏شناختی، علوم شناختی، علوم تربیتی و آموزشی (خلاقیت شناسی روان‏شناختی، خلاقیت شناسی پرورشی)نرگس رحمتی 1 , رضا رستمی 2 , محمدرضا زالی 3 , جمیله زارعی 4
1 - دانشگاه تهران، کارشناس ارشد مدیریت کارآفرینی، تهران، ایران (نویسندة مسئول) n_rahmati@ut.ac.ir
2 - دانشگاه تهران، دانشیار گروه روانشناسی، تهران، ایران rrostami@ut.ac.ir
3 - دانشگاه تهران، استادیار گروه کارآفرینی، تهران، ایران Mrzali@ut.ac.ir
4 - دانشگاه تهران، دانشجوی دکتری روانشناسی، تهران، ایران jamileh.zarei@gmail.com
کلید واژه: خلاقیت, انعطافپذیری, مقطع ابتدایی, ابتکار, آموزش نوروفیدبک,
چکیده مقاله :
زمینه: کودکان به مثابة آیندهسازان هر کشوری باید بتوانند نقشآفرینی نوینی در فنّاوری و صنعت داشته باشند. با توجه به مطالعات مختلف میتوان از نوروفیدبک برای پرورش خلاقیت کودکان بهره برد. براین اساس نهادها و سازمانهای مجری آموزش کودکان میتوانند این آموزش را در برنامههای ویژه کودکان بگنجانند؛ چراکه کودکان با دریافت آموزشهای لازم برای تفکر خلاق در سن مناسب، میتوانند تا آخر عمر از آن بهرة فراوانی ببرند. هدف: مطالعة حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر خلاقیت در دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی در قالب طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل بود. به این منظور شصت دانشآموز به شیوة هدفمند انتخاب شدند. در مرحله پیشآزمون تمام آزمودنیها با نوار مغزی کمّیشده و آزمونهای تفکر خلاق تورنس ارزیابی شدند و بر اساس نمرههای همتاسازی در دو گروه سینفره جایگزین شدند. یکی از گروهها بهتصادف گروه آزمایش و دیگری گروه کنترل در نظر گرفته شد. در این مطالعه دانشآموزان گروه آزمایش بیست جلسه تحت آموزش نوروفیدبک قرار گرفتند و همزمان گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پس از گذشت دو ماه، تمام دانشآموزان با آزمونهای تفکر خلاق تورنس، فرم تصویری دوباره ارزیابی شدند. تحلیل دادهها با نرمافزار اِسپیاِساِس 21 از طریق آزمون تحلیل واریانس تک متغیره انجام شد. یافتهها: یافتهها نشان داد، بین گروه آزمایش و کنترل در مؤلفههای سیالی، انعطافپذیری، ابتکار و خلاقیت کل تفاوت معناداری وجود دارد. بحثونتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان گفت نوروفیدبک بر خلاقیت دانشآموزان تأثیر دارد؛ بنابراین، از آموزش نوروفیدبک برای بالابردن خلاقیت در دانشآموزان میتوان استفاده کرد.
Objective: This study investigated the effectiveness of neurofeedback training on creativity among primary school students in Tehran. Method: Some 60 students with an average IQ between 90 – 119 were chosen, using available method. All the students were assessed by equated Quantitative Electro Encephalograph (QEEG), and The Torrance Tests of Creative Thinking (TTCT), then they were equated according to the gained grades and placed into two groups. One of the group was chosen as experimental accidentally and the other as control. In this experimental study, students received neurofeedback for 20 sessions while control group received no experiment. At the end of the experiment all the students of both groups were reassessed by Torrance Tests of Creative Thinking. Findings/Result: The neurofeedback group had meaningful change in creativity. Creativity was defined by the four most readily agreed upon divergent thinking abilities: (a) fluency (the ability to generate numerous ideas), (b) flexibility (the ability to see a given problem from multiple perspectives), (c) originality (the ability to come up with new and unique ideas) and (d) Elaboration (making details). Conclusion: Neurofeedback training can be used for increasing the levels of creativity in students.