بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی در افزایش خلاقیت کودکان دبستان
محورهای موضوعی : خلاقیت و نوآوری از جنبه‏های روان‏شناختی، علوم شناختی، علوم تربیتی و آموزشی (خلاقیت شناسی روان‏شناختی، خلاقیت شناسی پرورشی)محمود اعظمی 1 , علیرضا جعفری 2 , ناهید کریمی 3
1 - نویسنده مسئول
2 - نویسنده
3 - نویسنده
کلید واژه: خلاقیت, مهارتهای زندگی, تفکر واگرا, آزمون تورنس,
چکیده مقاله :
زمینه: خلاقیتدربالاترینسطحفعالیتهایشناختی انسانقراردارد. خلاقیتپتانسیلوتواناییاستکهدرفکر، اندیشه،قلم، رفتار و عملانسانجلوهپیدامیکند و مستلزم حل کردن مسائلی است. افراد خلاق قبل از آنکه مسائل را حل کنند آنها را می آفرینند یا بر پیچیدگی آن می افزایند. پس تنها از راه ایجاد این توانایی هاست که می توان افراد را برای مقابله با شرایط متغیر زندگی و موقعیتهای جدیدی که مرتباً با آنها روبرو می شوند آماده کرد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی در افزایش خلاقیت کودکان دبستانی صورت گرفت. روش: 86 نفر از دانش آموزان دوره ابتدایی دبستان های استان زنجان به صورت تصادفی خوشهای چند مرحلهای و تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابتدا آزمون تفکر خلاق تورنس در هر دو گروه اجرا شد و سپس مهارت های زندگی در مدت 20 جلسه (40 ساعت) به گروه آزمایش آموزش داده شد. پس از پایان جلسات آموزشی و سه ماه بعد در هر دو گروه، آزمون تفکرخلاقیت تورنس دوباره اجرا گردید. تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده با روشهای t مستقل و وابسته و تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه جهت مقایسه گروهها انجام شد. یافتهها: تفکر واگرا از کلاس سوم به چهارم و همچنین از کلاس سوم به پنجم، دارای تفاوت معناداری بود ولی بین نمرات تفکر خلاق کودکان کلاس سوم و پنجم تفاوت معناداری (01/0>P) مشاهده نشد. نتیجهگیری: با آموزش مهارتهای زندگی میتوان خلاقیت کودکان دبستانی را افزایش داد.
Abstract Background: Creativity is at the highest level of human cognitive activities. Creativity is potential and ability that thought, writing, behave and practice of man can make, and it involves solving problems. Creative people solve problems before they create or add to its complexity. So, the only way to make these capabilities, individuals can be prepared to deal with changing conditions of life and new opportunities. Purpose: Study the effect of life Skills training on primary school pupils' creativity increasing. Method: Among primary school pupils in Zanjan province, 86 people were selected using multi-phase random cluster method and simple random method and assigned into two control and experimental groups. Initially Torrance Tests of Creative Thinking in both groups was used. Then, life skills for 20 sessions (40 hours) were taught to the experimental group. After the training sessions, and three months later, both groups were tested by Torrance Creative Thinking. After data gathering, it was analyzed via t-test, variance analysis and Sheffe’s follow-up test statistics. Result (s): The results showed that there was a significant difference between divergent thinking of grade 3 to 4 and also of grade 3 to 5. However, there was not found any significant difference between pupils creative thinking in grade 3 and 5. Alpha Conclusion: Accordingly, it can be concluded that through teaching life skills to children, their creativity may enhance.