گسترش روابط دولت صفوی با کشورهای اروپایی، به تدریج کشور لهستان را که در شمال اروپا واقع شده بود به گذرگاه و میزبان هئیت های اروپایی و ایرانی که عازم کشورهای یکدیگر بودند، تبدیل کرد. در این دوره ایران اگر چه از لحاظ جغرافیایی با لهستان فاصله ی زیادی داشت، اما به دلایل سی چکیده کامل
گسترش روابط دولت صفوی با کشورهای اروپایی، به تدریج کشور لهستان را که در شمال اروپا واقع شده بود به گذرگاه و میزبان هئیت های اروپایی و ایرانی که عازم کشورهای یکدیگر بودند، تبدیل کرد. در این دوره ایران اگر چه از لحاظ جغرافیایی با لهستان فاصله ی زیادی داشت، اما به دلایل سیاسی و اقتصادی برای آن کشور اهمیت بیشتری پیدا می کرد.
همسایگی لهستان با عثمانی، و نگرانی از قدرت رو به رشد این امپراتوری، لهستان را متوجه ایران صفوی نمود که در معرض تهدید عثمانی قرار داشت. گر چه درسدة یازدهم هجری / هفدهم میلادی و پس از انعقاد پیمان صلح زهاب دولتمردان صفوی بیشتر خواهان حفظ وضع موجود در روابط خود با عثمانی بودند تا یک رویارویی و نبرد دیگر که به مصالح جهان اسلام نیز نمی نمود.
اما سالها پیش از اینکه نخستین نمایندگان سیاسی لهستان به دربار صفوی راه یابند، نام سرزمین کهن پارسی به وسیله بازرگانان و تجار به لهستان رسیده بود. بنابراین توسعه روابط بازرگانی یکی دیگر از اهداف افزایش مناسبات دو کشور به شمار می رفت. یکی دیگر از انگیزه های اصلی برقراری روابط لهستان با ایران، ترویج آیین مسیحیت بود و از این رو بود که میسیونرهای مذهبی فعالیت های خود را در ایران گسترش دادند.
مقاله حاضر نگاهی است نو و روشمند بر زمینه های برقراری روابط سیاسی و بازرگانی ایران و لهستان در عصر صفوی و به ویژه در نیمه دوم سدة یازدهم هجری/ هفدهم میلادی و در عصر سلطنت شاه سلیمان صفوی که اوج مبادلات دیپلماتیک و تجاری بین دو کشور است و بررسی موانعی که در راه توسعه بیشتر این روابط وجود داشت.
پرونده مقاله
سرزمین خراسان بزرگ که در سدههای اولیه اسلامی و به خصوص در قرن سوم و چهارم هجری/ نهم و دهم میلادی دوران رشد و ترقی خود طی میکرد، سرزمینی ثروتمند و حاصلخیز بود، که همواره چشم طمع قدرتمندان منطقه را به سوی خود جلب میکرد. پس از آن که مواهب و امتیازات این سرزمین محمود بن چکیده کامل
سرزمین خراسان بزرگ که در سدههای اولیه اسلامی و به خصوص در قرن سوم و چهارم هجری/ نهم و دهم میلادی دوران رشد و ترقی خود طی میکرد، سرزمینی ثروتمند و حاصلخیز بود، که همواره چشم طمع قدرتمندان منطقه را به سوی خود جلب میکرد. پس از آن که مواهب و امتیازات این سرزمین محمود بن سبکتگین غزنوی را به سوی خود کشاند، باعث شد که وفاداری ظاهری او نسبت به سامانیان بهسلطه طلبی و استقلال خواهی تبدیل شود. اما دیگر دولت ترک منطقه نیز که در فروپاشی امارت سامانیان نقش داشت، در پی فرصت مناسبی برای دست انداختن و تسلط بر این ناحیه بود. از این رو بود که تهاجماتی از سوی قراخانیان گاه به صورت یکپارچه و گاه پراکنده از ماواءالنهر به این سرزمین صورت گرفت. غزنویان نیز در مقابل برای مواجهه با تحرکات قراخانیان در خراسان، گهگاه به لشکرکشی به ماوراءالنهر میپرداختند. بنابراین پژوهش حاضر قصد بررسی این سوال اساسی را دارد که دلایل اصلی رقابت و درگیری قراخانیان و غزنویان یعنی اولین دولتهای ترک مسلمان منطقه که حکومت ایرانی سامانی را بین خود تقسم نموده بودند، در خراسان چه بوده است و چه عواملی موجب درگیری این دو دولت در خراسان میگردید؟ یافتههای تحقیق حاکی از آن است که سیاست توسعه طلبی دو دولت ترک مسلمان علت اصلی این رقابت و درگیری بوده است. هر دوی آنها خود را وارث سامانیان در منطقه میدانست که خراسان جزیی از قلمروی آن دولت محسوب میشد. ضمن آن که وسعت قلمروی غزنویان و توجه بیشتر آنها به موضوع لشکرکشی و غزوات هندوستان، و مسائل متعدد دیگری که در دوره سلطان مسعود مزید بر آن شد، فرصت مناسبی را برای تعقیب سیاست قراخانیان برای توسعه قلمروی خود به این سوی جیحون فراهم میآورد. عدم یکپارچگی این دولت نیز زمینه اقدامات خودسرانه برخی از حکام نظیر علی تگین حاکم بخارا را موجب میگردید.
پرونده مقاله