مطالعه پدیدارشناسانه معیارهای دانشجویان در انتخاب استاد راهنمای پایان نامه (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد)
محورهای موضوعی : علوم تربیتیجواد اسدی 1 , بهرنگ اسماعیلی شاد 2
1 - گروه علوم تربیتی، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامی، بجنورد، ایران
2 - استادیار گروه علوم تربیتی، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامی، بجنورد، ایران
کلید واژه: دانشجویان تحصیلات تکمیلی, استاد راهنما, پایان نامه,
چکیده مقاله :
هدف از انجام پژوهش حاضر واکاوی معیارهای انتخاب استاد راهنما از نظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی می باشد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و به شیوه توصیفی انجام شد. پژوهش با رویکرد پدیدارشناسانه و کمی-کیفی در 2 مرحله انجام شد. جامعه آماری شامل 673 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد بود که بر اساس فرمول کوکران 254 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. پرسشنامه محقق ساخته و بر مبنای رویکرد پدیدار شناسانه بر اساس مصاحبه با جامعه آماری با 11 معیار و 24 زیر مقیاس طراحی شد. بر اساس تحلیل داده ها با استفاده از آزمون فریدمن در نرم افزار spss 21 دانشجویان بیشترین اهمیت را به آگاهی و کمترین آن را به نفوذ داده اند. همچنین دانشجویان دختر بیشترین اهمیت را به تعهد و کمترین آن را به نفوذ داده اند و دانشجویان پسر، بیشترین اهمیت را به آگاهی و کمترین اهمیت را به موقعیت داده اند.
The purpose of this study was to review the criteria for choosing a supervisor professor from the viewpoint of M.A students of Islamic Azad University, Bojnourd Branch. The research was applied in a purposeful and descriptive manner. The research was conducted with a phenomenological and quantitative qualitative approach in two stages. The statistical population consisted of 673 M.A students. Based on Cochran's formula, 254 person were selected through stratified random sampling. A researcher-made questionnaire was designed based on a phenomenological approach based on interviews with the statistical population with 11 criteria and 24 sub-scales. Based on data analysis, using Fridman test, by SPSS 21, M.A Students have given the most importance to "awareness" and have given the least importance to "influence" of supervisor. Also, female M.A students had the most importance for "commitment" and least important "influence", and the male M.A students had the most importance for "awareness" and least important for "position" of supervisor.
_||_