ساختار روایی ژرار ژنت یکی از الگوهای روایتشناسی است که بیشترین توجه را در میان تمامی الگوهای دیگر به خود جلب کرده است. استفاده از الگوی ژنهای برای تحلیل آثار ادبی امکان بررسی بسیار دقیق اثر را برای پرژوهشگران فراهم میسازد. این دقت در بررسی آثار بهقدری است که گویی نو چکیده کامل
ساختار روایی ژرار ژنت یکی از الگوهای روایتشناسی است که بیشترین توجه را در میان تمامی الگوهای دیگر به خود جلب کرده است. استفاده از الگوی ژنهای برای تحلیل آثار ادبی امکان بررسی بسیار دقیق اثر را برای پرژوهشگران فراهم میسازد. این دقت در بررسی آثار بهقدری است که گویی نویسندگان این آثار ادبی در زمان نگارش آثار خویش ساختاری همانند ساختار روایی ژنت در دست داشتهاند و آثار خود را مطابق قاعدههای موجود در این الگوی روایی تنظیم نمودهاند – که این خود مهر تایید بر جامع بودن تئوری ژنت است. در این مقاله، روایتشناسی ژرار ژنت از زاویه دید نسبتأ متفاوتی و در یکی از آثار برجسته دوران عطوفت در ادبیات بریتانیا به نام سرگذشت تام جونز، کودک سر راهی مورد بحث قرار گرفته است. چیرگی قواعد روایتشناختی ژنهای در این اثر امری است غیر قابل انکار که در این مقاله از طریق خوانشی صورتگرایانه به آن پرداخته شده است. همچنین، در پژوهش حاضر، استفاده از پسنمایی ژنهای برای اولین بار در این برهۀ تاریخی به عنوان نوعی از زمانپریشی و تبدیل آن به پسنمایی کاذب توسط هنری فیلدینگ مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر آن، این مهم که تأثیر زمانپریشی در چنین اثری نمیتواند انکار گردد نیز به اثبات رسیده است. اثر فیلدینگ نهتنها از تکنیک زمانپریشی استفاده میکند، بلکه شاخۀ جدیدی از آن را نیز معرفی مینماید که همان زمانپریشی از نوع پسنمایی کاذب است.
پرونده مقاله