شخصیت مجموعهای از صفات روانشناسی است و صفات روانشناسی ویژگیهایی هستند که تفاوتها و شباهتهای روان افراد با یکدیگر را بیان میکند. شاهنامۀ فردوسی از آثاری است که در آن به شخصّیت توجه فراوان شده است. آنچه فردوسی را از دیگر داستاننویسان متمایز میکند توجه به ویژگیه چکیده کامل
شخصیت مجموعهای از صفات روانشناسی است و صفات روانشناسی ویژگیهایی هستند که تفاوتها و شباهتهای روان افراد با یکدیگر را بیان میکند. شاهنامۀ فردوسی از آثاری است که در آن به شخصّیت توجه فراوان شده است. آنچه فردوسی را از دیگر داستاننویسان متمایز میکند توجه به ویژگیهای روانی و کنشی شخصّیتها متناسب با موضوع حماسه است. بهرهگیری خودآگاهانه از نمادها نشاندهندۀ یک کنش مربوط به روانشناسی بسیار مهم است و افزون بر آن انسان نمادهای ناخودآگاه و خودانگیخته را نیز میآفریند که اگر بخواهیم کارکرد ذهن بشر را بهتر بفهمیم ناگزیر باید به آن دستیابیم. این پژوهش به روش(توصیفی _تحلیلی_ تطبیقی) و استفاده از دادههای کتابخانهای تدوین یافته است. در این پژوهش برآنیم که با بهرهگیری از نظریۀ روانشناسی یونگ به تحلیل شخصیتهای نمادین داستان نبرد بزرگ کیخسرو بپردازیم و از آنجا که شاهنامه فردوسی حماسه ملی ایرانیان است و ریشه در ناخودآگاه قومی و ملی آنها دارد این ویژگی قابلیت مناسبی به آن میدهد که از دیدگاه یونگ تحلیل شود. میتوان مهمترین نتیجه پژوهش حاضر را چنین برشمرد: سایه، بخش شیطانی، ناسازگار و فرومایه روان انسان است. گرفتار شدن در تیرگیهای درون، به منزلۀ تحقق بخشیدن به سایه است و برای رهایی از سایه باید با تامل بر درون خویش، از ابعاد تیرۀ شخصیت خود باخبر شد که در فرآیند فردیتیافتگی (خودشکوفایی فرد) با آگاهی از خود واقعی تیرگیهای سایه کنار رود و فرد به خود واقعی برسد.
پرونده مقاله