مشکلات فلسفی جامعه مدرن از دغدغههای بسیاری از نمایشنامهنویسان بوده است. یکی از علل شهرت اکبر رادی در ادبیات ایران، پرداختن به چنین مسائلی است. در امریکا نیز سم شپرد یکی از فعالان شناختهشده در این امر به حساب میآید. پرسشگری درباره هویت انسان و فردیت وی و نیز در ارتبا چکیده کامل
مشکلات فلسفی جامعه مدرن از دغدغههای بسیاری از نمایشنامهنویسان بوده است. یکی از علل شهرت اکبر رادی در ادبیات ایران، پرداختن به چنین مسائلی است. در امریکا نیز سم شپرد یکی از فعالان شناختهشده در این امر به حساب میآید. پرسشگری درباره هویت انسان و فردیت وی و نیز در ارتباط شخصیت نمایشی با دیگران، رابطه وی با جامعه، آزادی و میل در بدست آوردن تمایلات، ازجمله موضوعاتی است که در نمایشنامههای شپرد و رادی دیده میشوند. این مقاله به بررسی این مفاهیمِ اگزیستانسیالیستی با مقایسه دو نمایشنامه غرب حقیقی و کودک مدفون شپرد و شب روی سنگفرش خیس و لبخند باشکوه آقای گیل رادی میپردازد. در هر گروه از نمایشنامه ها، نویسندگان به بازتاب عدم وجود هویت، اختلال در روابط با دیگران، امیال، مسئولیتهای اجتماعی و آزادی عمل پرداخته اند. با بررسی و مقایسه آثار منتخب این دو نویسنده خواهیم دید که در هر دو جامعۀ کاملاً متفاوت شرقی و غربی، وضعیت اجتماعی در بروز مفاهیم فلسفیِ اشاره شده از جهات گوناگونی مشابه بوده و جز چند مورد استثنای قابل بحث، کاملاً در یک راستا قرار میگیرند. این مقاله بر آن است که با بررسی تطبیقی این دو گروه نمایشنامه با نگرش به فلسفۀ اگزیستانسیالیستی ژان پل سارتر، و در پایان به اثباتِ از بین رفتن مفاهیم هویت، عدم توانایی در ایجاد ارتباط در جامعه، انزوا و از بین رفتن مفهوم آزادی در جامعه موجود در هر دو گروه از نمایشنامهها بپردازد. هدف از نگارش این مقاله بررسی و مقایسه تطبیقی فلسفه اگزیستانسیالیسم در آثار منتخب رادی و شپرد و یافتن مضامین مشترک باوجود تفاوتهای فرهنگی و جغرافیایی در آنها میباشد. این تحقیق بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی صورت گرفته است. استفاده از رویکرد تطبیقی در تحلیل آثار ادبی و نیز دیگر آثار هنری با یکدیگر، منجر به درک عمیقتر آثار و زدودن مرزهای موجود میان آثار ادبی و هنری میگردد.
پرونده مقاله