شفاعت از مجموعه مباحث تفسیری، کلامی و فلسفی و یکی از مسلمات و ارکان عقاید اسلامی است. که همۀ مسلمانان با الهام گیری از آیات قرآن، اصل شفاعت و واسطه بودن انبیا و اولیا الهی بین خدای سبحان و خلق را پذیرفته اند. به طور اجماعی برخورداری انبیا و اولیا از مقام شفاعت در روز قی چکیده کامل
شفاعت از مجموعه مباحث تفسیری، کلامی و فلسفی و یکی از مسلمات و ارکان عقاید اسلامی است. که همۀ مسلمانان با الهام گیری از آیات قرآن، اصل شفاعت و واسطه بودن انبیا و اولیا الهی بین خدای سبحان و خلق را پذیرفته اند. به طور اجماعی برخورداری انبیا و اولیا از مقام شفاعت در روز قیامت مورد وفاق همه مذاهب اسلامی بوده است. غزالی قسم دیگری را بدان افزوده و علما را نیز شایسته شفاعت دانسته است. مقاله حاضر با روشی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای ضمن بیان مفهوم، ماهیت شفاعت و گستره آن در نظام توحیدی و معادی پس از تبیین مستندات قرآنی و موضع مکتب های مختلف کلامی در موضوع شفاعت به بررسی آرا غزالی و مولانا در مثنوی پرداخته است. با نگاهی به مثنوی، می توان دریافت گسترهای که مولانا برای شفاعت قائل بوده، وسیع تر از معتقدات بیشتر اندیشمندان هم عصر اوست؛ اشاعره و معتزله پیامبر اسلام (ص) را شفاعت کننده می دانند و در مورد سایر شفعاء نظریه خاصی ارائه نکرده اند. معتزله شفاعت را در ازدیاد نعمت های مومنان بهشتی و اشاعره آن را در کاستن عذاب فاسقان و ظالمان می دانند. از دیدگاه آنان هر پیامبر شفاعت کننده امت خویش است. اما از نگاه توحیدی مولانا حق تعالی رحمتش بر غضبش پیشی دارد و معیار خداوند در آفرینش و معاد، بر شفاعت، کَرَم و رحمت است.
پرونده مقاله