بررسی «پادآرمان» در اشعار نیما یوشیج و عبدالوهاب البیاتی
محورهای موضوعی : شعر
1 - استادیار فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشکده علوم انسانی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
آرمانشهر یا مدینه فاضله (یوتوپیا) در اندیشه بشری از قدمت دیرینهای برخوردار است؛ به صورت رسمی اولین بار توسط افلاطون در رسالۀ جمهور مورد بررسی قرار گرفت. در مقابل آن پادآرمان است که در آن جامعه ویژگیهای منفی به ویژگی های مثبت برتری داده می شود. فیلسوفان، جامعهشناسان و شعرای فراوانی در این میدان به نظریهپردازی پرداختهاند. آنچه کمتر مورد بررسی قرار گرفته، اندیشه های پادآرمانی شاعران برجسته، به صورت تطبیقی بوده است. بر این اساس در این تحقیق برآنیم با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوایی اشعار شاعرانی چون نیما یوشیج و عبدالوهاب البیاتی را به عنوان ارکان شعر معاصر ایران و عراق در باب موضوع پادآرمانی بررسی کنیم. داده های این تحقیق بیانگر آن است که هر دو شاعر در اشعار خود ضمن آرزوی رهایی از رنج و ناگواری دنیای کنونی و سکون و دلمردگی آن، تلاش می کنند چهره¬ی حقیقی و زشت و منفور جامعه خود را به نمایش بگذارند و از بیهودگی دنیا و انسانها و حاکمانی که در لجنزار روزمرگی، ابتذال و مسخ شدگی به سر می برند با زبان برنده و برآشوب خود پرده بر دارند و بدین گونه نفرتشان را از تمام سیاهی ها و تباهی های محیط پیرامون بیان دارند.
The utopia or "Madine Fazele" has a long history in human thought; Many philosophers, sociologists and poets have theorized in this field and described their ideal city, and many researchers have criticized their utopian ideas. In the meantime, what has been less considered is comparative study on the dystopian ideas of the international distinguished poets. Accordingly, in this study the researcher will investigate the dystopian ideas in the poems of Nima Yoshij and Abdul Wahab Al-Bayati as the pillars of contemporary Iranian and Iraqi poetry. The results of this research show that both of poets in their poems, not only wishing to be free from the suffering and misery of the current world and its torpidily and despondency, but also represent the real, unpleasant and hated face of their society and reveal futility of the world and the rulers who live in the mud of everyday life, vulgarity and metamorphosis by their caustic wit. And hereby express their hatred of all the darkness and ruin of their environment.