تحلیل تطبیقی دیدگاه متنبّی، فردوسی و ناصرخسرو درباره حکمت
محورهای موضوعی : شعرملیحه زینلی محمودآبادی 1 , ابوالقاسم امیراحمدی 2 * , علی عشقی سردهی 3
1 - گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد سبزوار ، دانشگاه آزاد اسلامی، سبزوار، ایران
2 - گروه زبان و ادبیات فارسی. واحد سبزوار. دانشگاه آزاد اسلامی. سبزوار. ایران.
3 - گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد سبزوار ، دانشگاه آزاد اسلامی، سبزوار، ایران.
کلید واژه: ادبیات فارسی, تصوف, دیدگاههای ادبی, فلسفه اسلامی, معرفتشناسی.,
چکیده مقاله :
در طول تاریخ بشریت، حکمت به عنوان موضوعی جذاب برای تفکر و بررسی علمی عمل کرده است. محققان و فیلسوفان از فرهنگهای گوناگون دیدگاههای متمایزی را در مورد این مفهوم پایدار ارائه کردهاند. این پژوهش به دنبال تحلیل و کنار هم قرار دادن دیدگاه متنبّی، فردوسی و ناصرخسرو در باب حکمت است. این تحقیق با استفاده از روش تحلیل تطبیقی، از منابع اولیه و ثانویه استفاده میکند تا باورهای فلسفی این شخصیتهای برجسته را روشن کند. یافتهها نشان میدهد که متنبّی بر تأثیر دگرگونکننده حکمت که از طریق دروننگری و جستوجوی حقیقت به دست میآید، تأکید میکند. در مقابل، فردوسی بر اهمیت یادگیری تجربی و استخراج آموزه های اخلاقی از رویدادهای تاریخی تأکید میکند و حکمت را با رفتار اخلاقی و رفاه اجتماعی مرتبط میکند. از سوی دیگر، ناصرخسرو حکمت را فرآیندی مداوم از رشد و روشنگری شخصی میداند. این مطالعه با ارائه یک بررسی جامع از این دیدگاهها و زمینهسازی بینشهای آنها در محیطهای فرهنگی و فلسفی مربوطه، به تحقیقات موجود عمق میبخشد و راهنماییهای ارزشمندی را برای افراد و جوامعی که برای درک عمیقتری از هستی تلاش میکنند، ارائه میکند.
Throughout the annals of human history, wisdom has served as a captivating topic for contemplation and scholarly investigation. Scholars and philosophers from diverse cultures have offered distinct perspectives on this enduring concept. This study seeks to analyze and juxtapose the viewpoints of Mutnabi, Ferdowsi, and Nasir Khusraw regarding wisdom. Employing a comparative analysis methodology, the research draws on primary and secondary sources to elucidate the philosophical beliefs of these eminent figures. The findings reveal that Mutnabi underscores the transformative influence of wisdom achieved through introspection and the quest for truth. In contrast, Ferdowsi places emphasis on the significance of experiential learning and the extraction of moral lessons from historical events, associating wisdom with ethical conduct and societal welfare. On the other hand, Nasir Khusraw perceives wisdom as an ongoing process of personal growth and enlightenment. By offering a comprehensive examination of these perspectives and contextualizing their insights within their respective cultural and philosophical milieus, this study adds depth to existing scholarship and provides valuable guidance for individuals and communities striving for a more profound understanding of existence.
ابراهیمی آتانی، امرالله (1383). مقایسه اشعار حکیم متنبّی و فردوسی. کرمانشاه: انتشارات بینا.
زینی وند، تورج، و خزلی، مسلم (1393). بررسی تطبیقی حکمت در شعر متنبی و ناصر خسرو. ادبیات تطبیقی (ادب و زبان نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی کرمان)، 6(11)، 161-187.
فردوسی، ابوالقاسم ( 1374 ) شاهنامه . به تصحیح محمد علی فروغی. تهران: انتشارات جاویدان.
قبادیانی، ناصرخسرو (1370). دیوان شعر. تصحیح مجتبی مینوی و مهدی محقق. چاپ هفتم. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
---------------- (1363). جامع الحکمتین. به کوشش محمد معین ، هانری کربن. چاپ دوم. تهران: انتشارات طهوری.
متنبّی، ابوالطیب (1364). دیوان، ج. 1 و 2. شرح مصطفی ثابتی. بیروت: دارالکتب العلمی.
منوچهری، زینب، شجاعپوریان، ولی اله، و جوکار، منوچهر(1399). بررسی تطبیقی مفاهیم و موضوعات حکمی و اخلاقی در شاهنامه فردوسی و دیوان متنبی. ادبیات تطبیقی (ادب و زبان نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی کرمان)، 12(22 )، 267-289.
نظری، فرهاد(1399). بررسی شیوه های حکمت سرایی و بیان پند در شاهنامه. ششمین همایش ملی پژوهشهای نوین در حوزه زبان و ادبیات ایران. تهران.