احتیاج معلول به علت در اندیشه ابن سینا
محورهای موضوعی : پژوهشهای معرفت شناختی
1 - *دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
کلید واژه: علت, معلول, محدَث, واجب بالغیر, عدم,
چکیده مقاله :
ابن سینا با اینکه مناط احتیاج را امکان می داند، اما از امکان، تساوی نسبت به وجود و عدم را اراده نمی کند، بلکه از آن به واجب بالغیر یا امری که در تحقق وابسته به غیر است، یاد می کند. براین مبنا معتقد است که نه تنها حدوث نمی تواند نیاز به علت را در بقاء و دوام وجودی معنادار سازد، بلکه در پیدایش و حدوث اولیه نیز، ناتوان از تبیین نیاز خواهد بود. لذا با صراحت در برخی آثار، وجود را امر محتاج به علت تلقی می کند، اما وجودی که ضرورت خود را از ناحیه غیر دریافت می کند و این بسیار به امکان وجودی یا فقری ملاصدرا نزدیک بلکه عین آن است.
From Avicenna’s viewpoint, the contingency is the cause of effect’s need for a cause. But he has not meant the contingency which is equally related to existence and non-existence. Instead, by the contingency he has meant the contingent whose existence becomes necessary upon the existence of its cause. So he believed that not only inception (huduth) is not able to justify effect’s need for a cause in the continuance, but it cannot make clear its need in coming to existence. Therefore, he insists on existence strictly as an essential factor of effect’s need for a cause, the existence which acquires its necessity through its cause. This expression is very close to Mulla Sadra’s viewpoint on existential contingency even both are the same.