هدف پژوهش حاضر بررسی وجوه اشتراک و افتراق دو نظریه‌ بنگاه کارآفرین و سازمان یادگیرنده از دیدگاه مدیران ادارات ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری و چگونگی مشارکت ابعاد و برساخت‌های اصلی نظریه‌ سازمان یادگیرنده در تکامل نظریه‌ بنگاه کارآفرین است. جامعه‌ آماری پژوهش شامل کلیه‌ مدیران و معاونین ادارات ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری بوده و نمونه‌ مورد مطالعه به دلیل محدود بودن جامعه آماری، برابر با حجم جامعه و تعداد 50 نفر در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که برساخته‌های الگوی کاربردی دوّم و یادگیری دوحلقه‌ای، نقشی با اهمیت در اکتشاف و بهره‌برداری از فرصت‌ها ایفا می‌کنند، از این‌رو در تکامل‌بخشی به نظریه‌ بنگاه کارآفرین نقش با اهمیت داشته و توسعه‌ ورزش را درپی دارد. پرونده مقاله