فهرست مقالات علی محمد مؤذنی


  • مقاله

    1 - جایگاه تمثیل در رباب نامۀ سلطان ولد
    تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی , شماره 4 , سال 12 , پاییز 1399
    رباب‌نامه، در آسمان ادب و عرفان اسلامی همچون ماهِ تابان است که نور و تراوش خود را از خورشیدِ مثنوی مولانا وام می‌گیرد و شب‌های تیره نو سفران را روشن می‌کند. سلطان ولد همچون پدر، عشق را فراتر از همه پدیده‌های هستی می‌بیند و آن را همانند رهبری معرفی می‌کند که بر تمامی عنا چکیده کامل
    رباب‌نامه، در آسمان ادب و عرفان اسلامی همچون ماهِ تابان است که نور و تراوش خود را از خورشیدِ مثنوی مولانا وام می‌گیرد و شب‌های تیره نو سفران را روشن می‌کند. سلطان ولد همچون پدر، عشق را فراتر از همه پدیده‌های هستی می‌بیند و آن را همانند رهبری معرفی می‌کند که بر تمامی عناصر هستی از ملک تا ملکوت فرمانروایی دارد. سلطان ولد فرزند مولانا جلال الدین از جمله شخصیّت‌هایی بود که اراده کرد تا شعر صوفیه را پس از مولانا به گونه‌ای زنده و پویا پاسداری کند. او ضمن برخورداری از آموزش‌های پدر، از دانش‌های زمان نیز بهره مند شد و به پیروی از آن عارف ارجمند دیوانی همسنگ کلیات شمس تبریزی سرود، سپس به موازات آن، به تقلید از مثنوی معنوی، رباب نامه را با یاری از حضرت باری، برای پیروان پدر و یاران خود به رشته نظم کشید. رباب نامه یک مثنوی تعلیمی است که در روزگار مولانا تناقض و دوگانگی‌های میان مولانا و برخی مریدانش را با زبانی ساده برطرف کرده است. سلطان ولد در انتقال مفاهیم عرفانی و فلسفی همواره از تمثیل استفاده کرده است. تمثیل حاصل ارتباط دوگانه میان مشبه و مشبه به می‌باشد که چون تمثیل معنای درونی داستان است سلطان ولد مراد از ظاهر حکایت را به صورت تمثیلی روایت کرده است. این پژوهش به روش (توصیفی- تحلیلی) و با مراجعه به اسناد و منابع معتبر کتابخانه‌ای به مقوله تمثیل در رباب نامه پرداخته است. همان گونه که مولانا با تفسیری سمبولیک نی را به عنوان عاشق دور از معشوق معرفی می‌کند. سلطان ولد توضیح می‌دهد که رباب، ساز محبوب مولانا می‌باشد و البته نوایش دل سوخته‌تر و جانگذارتر از ناله نی است. در نی یک ناله بیش نیست اما در رباب، ناله‌های بسیار از یارانی به گوش می‌رسد که هریک از وطن و جنس خود جدا گشته‌اند. حاصل پژوهش این که: تمثیل در رباب نامه‌ی سلطان ولد از جایگاهی بلند برخوردار است. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - رویکرد مقایسه ای تمثیلی «بلبل»، «باد صبا» و «گل» در اشعار خاقانی، حافظ و بیدل دهلوی
    تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی , شماره 2 , سال 14 , تابستان 1401
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رویکرد مقایسه ای تمثیلی بلبل، باد صبا و گل در اشعار خاقانی، حافظ و بیدل دهلوی صورت پذیرفته است. واژه های بلبل، باد صبا و گل اضلاع یک رابطه احساسی و عاشقانه هستند. هر سه واژه بکارگرفته شده در اشعار این شاعران دارای رویکردی تمثیلی درباره نمادهای مخ چکیده کامل
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رویکرد مقایسه ای تمثیلی بلبل، باد صبا و گل در اشعار خاقانی، حافظ و بیدل دهلوی صورت پذیرفته است. واژه های بلبل، باد صبا و گل اضلاع یک رابطه احساسی و عاشقانه هستند. هر سه واژه بکارگرفته شده در اشعار این شاعران دارای رویکردی تمثیلی درباره نمادهای مختلف هستند. اهمیت و ضرورت این تحقیق از آنجا ناشی می شود که شناخت بهتر اضلاع تشکیل دهنده این رابطه می تواند کمک موثری به ما در شناخت ویژگی های شعری شاعرانی چون خاقانی، حافظ و بیدل دهلوی نماید. این تحقیق با استفاده از روش گردآوری کتابخانه ای و با بررسی دیوان اشعار این شعرا و منابع پیرامونی صورت گرفته است. یافته ها نشان داد که بلبل، تمثیل عاشق، باد، نسیم، صبا یا باد صبا تمثیل یک رابط و پیغام رسان در حال تردد میان عاشق و معشوق و گل به عنوان مظهر زیبایی طبیعی تمثیلی از معشوق جلوه می نماید. با بررسی اشعار شاعران مورد نظر عناصر فراوانی از طبیعت اعم از باد، حیوانات و گیاهان به چشم می خورد که همراه با کنایه، استعاره، تشبیهات و ترکیبات زیبایی هستند. این رویکرد تمثیلی در اشعار و غزلیات حافظ از برجستگی بیشتری نسبت به خاقانی و بیدل دهلوی برخوردار است. این پژوهش در صدد است تا با بررسی رویکرد تمثیلی این نمادها به مقایسه کارکردهای آن ها در اشعار این شاعران بپردازد. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - تحلیل شخصیت های تمثیلی شاهنامه از منظر گفتمان انسان شناسانه فردوسی
    تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی , شماره 1 , سال 14 , بهار 1401
    شاهنامه فردوسی در نگاه اول شاید به قول محمود حدیث رستم و داستان همآوردی ها باشد اما اندکی آشنایی با بیان تمثیلی ـ اسطوره ای و گفتمانی که فردوسی در آن، شاهنامه را سروده، باعث پرسش هایی می شود: فردوسی از بیان تمثیلی در شاهنامه چگونه و چرا استفاده می کند؟ و آیا رستم به صور چکیده کامل
    شاهنامه فردوسی در نگاه اول شاید به قول محمود حدیث رستم و داستان همآوردی ها باشد اما اندکی آشنایی با بیان تمثیلی ـ اسطوره ای و گفتمانی که فردوسی در آن، شاهنامه را سروده، باعث پرسش هایی می شود: فردوسی از بیان تمثیلی در شاهنامه چگونه و چرا استفاده می کند؟ و آیا رستم به صورت تمثیلی از منظر گفتمان انسان شناسی فردوسی می تواند نمونه ی اعلای یک هویت انسانی باشد که در روح جمعی و توانش فرهنگی جامعه ایران تأثیر داشته است ؟ یا این هویت انسانی به صورت تمثیل های متنوع در مجموعه ای از شخصیت های شاهنامه نمود یافته است؟ این پژوهش با هدف پاسخ به این سؤالات و فهم آنچه فردوسی رمز و معنای(تمثیل) شاهنامه گفته، انجام شد. شناخت معماری تمثیل های فردوسی که نشان دهنده ذهن و زبان اوست، ضروری می نماید. این پژوهش ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ـ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﻣﻨﺎﺑﻊ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای، در ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮﯾﻪ تحلیل گفتمان انجام شد و یافته ها نشان داد که فردوسی با بیانی تمثیلی جهان بینی و اندیشۀ انسان‌شناسانۀ خود را به نصویر کشیده است. تمثیل های شاهنامه هویت انسان ایرانی ـ اسلامی را بیان کرده است، فردوسی در پردازش شخصیت های داستان های شاهنامه آگاهانه دو نوع شخصیت خیر و شر را مبتنی با گفتمان های دوره معرفی می کند. هر یک از شخصیت ها می توانند به صورت تمثیلی نموداری از چهره های منفی و مثبتی باشند که به سبب جهان‌بینی طبقاتی و روابط قدرت حاکم پدیدار شده اند. رستم و افراسیاب کلان تمثیل دو گروه از شخصیت های خوب و بد در گفتمان فردوسی هستند که زوایای دیگر آن در شخصیت‌هایی مانند ضحاک ماردوش، سیاوش، گردآفرید، سودابه، پیران ویسه و... نمودار می شود. تمثل نه تنها به متن شاهنامه مفهومی چندلایه و گسترده می بخشد بلکه آن را به متنی نشانه ای ـ نمادین بدل می کند. پرونده مقاله