فهرست مقالات مصطفی خانزاده


  • مقاله

    1 - اثر استفاده از رسانه‌ها بر گرایش به مصرف لوازم آرایشی در زنان: یک مدل ساختاری با توجه به میانجیگری متغیرهای روانشناختی
    نشريه روانشناسی اجتماعی , شماره 5 , سال 9 , زمستان 1400
    شیوع استفاده از مواد آرایشی از ابتدای تولید آنها در زنان بسیار بالاتر از مردان است و محتواهای تولید شده در رسانه‌ها نیز معمولاً به زنان آموزش می‌دهند تا به استانداردهای ساخته شده‌ی اجتماعی از زیبایی برسند. امروزه مصرف افراطی لوازم آرایشی در بین زنان و دختران ایرانی به ی چکیده کامل
    شیوع استفاده از مواد آرایشی از ابتدای تولید آنها در زنان بسیار بالاتر از مردان است و محتواهای تولید شده در رسانه‌ها نیز معمولاً به زنان آموزش می‌دهند تا به استانداردهای ساخته شده‌ی اجتماعی از زیبایی برسند. امروزه مصرف افراطی لوازم آرایشی در بین زنان و دختران ایرانی به یک مسئله مهم روانی-اجتماعی تبدیل شده است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل استفاده از رسانه‌ بر گرایش به مصرف لوازم آرایشی با توجه به نقش میانجیگر درونی‌سازی الگوهای رسانه، باورها در مورد ظاهر و نگرانی از تصویر بدنی انجام شد. بدین منظور 324 دانشجوی دختر دانشگاه اصفهان با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به مقیاس‌های مصرف رسانه (تجدید نظرشده) و باورها در مورد ظاهر، سیاهه نگرانی از تصویر بدنی و پرسشنامه‌های نگرش‌های اجتماعی-فرهنگی در مورد ظاهر (ویراست سوم) و گرایشات و رفتارهای جبرانی برای زیبایی و تناسب اندام پاسخ دادند. مدل پژوهش با استفاده از تحلیل مدلیابی معادلات ساختاری آزمون شد و معناداری اثرات مدل با استفاده از روش بوت‌استراپ مورد بررسی قرار گرفت. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارهای SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون مدل نشان داد که اندازه شاخصهای برازش مدل در حد مطلوبی است و این مدل با داده‌های تجربی برازش مطلوبی دارد. همچنین، بررسی نتایج بوت‌استراپ نشان داد کلیه اثرات مدل معنادارند. به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر از اهمیت نقش درونی‌سازی الگوهای رسانه و نگرانی از تصویر بدنی در گرایش زنان ایرانی به مصرف لوازم آرایشی حمایت می‌کند. این نتایج در بافت پژوهشی و نظری تبیین شد و پیشنهاداتی در این زمینه ارائه شد. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - مقایسه مهارت‌های اجتماعی و اضطراب امتحان در نوجوانان تیزهوش، تیزهوش کاذب و عادی
    آموزش و ارزشیابی , شماره 5 , سال 15 , زمستان 1401
    پژوهش با هدف مقایسه مهارت‌های اجتماعی و اضطراب امتحان در نوجوانان تیزهوش، تیزهوش کاذب و عادی انجام شد. طرح پژوهش توصیفی و از نوع علیّ-مقایسه ای بود. نمونه پژوهش شامل 147 دانش‌آموز (50 تیزهوش، 47 تیزهوش کاذب و 50 عادی) بود که از بین دانش‌آموزان مدارس تیزهوشان و عادی متوس چکیده کامل
    پژوهش با هدف مقایسه مهارت‌های اجتماعی و اضطراب امتحان در نوجوانان تیزهوش، تیزهوش کاذب و عادی انجام شد. طرح پژوهش توصیفی و از نوع علیّ-مقایسه ای بود. نمونه پژوهش شامل 147 دانش‌آموز (50 تیزهوش، 47 تیزهوش کاذب و 50 عادی) بود که از بین دانش‌آموزان مدارس تیزهوشان و عادی متوسطه اول استان اصفهان به صورت دردسترس و با توجه به ملاک های ورود انتخاب شدند. برای تفکیک دانش‌آموزان تیزهوش و تیزهوش کاذب از آزمون هوش ریون استفاده شد. افراد نمونه به صورت آنلاین به فرم دانش‌آموزان دبیرستانی نظام ارزیابی مهارت‌های اجتماعی و مقیاس اضطراب امتحان فریدمن پاسخ دادند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) و آزمون تعقیبی LSD تحلیل شد. نتایج آزمون های چندمتغیری تفاوت کلی و معنادار میانگین مهارت‌های اجتماعی و اضطراب امتحان در بین سه گروه را نشان داد. آزمون اثرات بین آزمودنی نشان داد که اثر خودکنترلی و همکاری از ابعاد مهارت‌های اجتماعی و خطای شناختی از ابعاد اضطراب امتحان معنادارند. نتایج LSD نشان داد میانگین خودکنترلی دانش‌آموزان تیزهوش به طور معناداری بزرگتر از سایرین است. میانگین همکاری دانش‌آموزان تیزهوش کاذب به طور معناداری کمتر از سایرین و میانگین خطای شناختی دانش‌آموزان تیزهوش کاذب به طور معناداری بیشتر از سایر گروه ها است. نتایج این پژوهش، لزوم تفکیک دانش‌آموزان تیزهوش کاذب از دانش‌آموزان تیزهوش در مدارس تیزهوشان ایران را نشان می دهد. پرونده مقاله