هدف˸ پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سبکهای ارتباطی و رضایت زناشویی زوجین بود. روش˸ در این مطالعه روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زوجین (۱۱۶ نفر) مراجعهکننده به مراکز مشاوره و ک چکیده کامل
هدف˸ پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سبکهای ارتباطی و رضایت زناشویی زوجین بود. روش˸ در این مطالعه روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زوجین (۱۱۶ نفر) مراجعهکننده به مراکز مشاوره و کلینیکهای خدمات روانشناختی شهرستان بندرانزلی در سال ۱۳۹۷ بود. ابتدا از میان فهرست مراکز مشاوره و کلینیکهای خدمات روانشناختی بهطور تصادفی سه مرکز انتخاب شد. از میان زوجین متقاضی دریافت خدمات روانشناختی، ۶۲ نفر ملاکهای ورود طرح پژوهشی را دارا بودند که بهصورت تصادفی و بهقیدقرعه ۳۲ نفر (۱۶ زوج) انتخاب و مجدداً به شیوه تصادفی ساده، زوجین در دو گروه ۱۶ نفره (۸ زوج) آزمایش و کنترل گمارده شدند. آزمودنی های هر دو گروه پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) کریستنس و سولاوای (۱۹۸۴) و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (۱۹۸۹) را در مرحله پیشآزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای برنامه آموزش گروهی ذهن آگاهی را دریافت کرد، ولی گروه گواه مداخلهای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و یکراهه استفاده شد. یافتهها نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر مثبتی بر سبکهای ارتباطی و رضایت زناشویی زوجین دارد. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان چنین نتیجهگیری نمود که آموزش ذهن آگاهی به زوجین موجب ایجاد سبکهای ارتباطی موثروافزایش رضایت زناشویی میشود. زیرا فرد از طریق توجه به زمان حال و مشاهدهی غیر قضاوتی محتوای درونی خود بهنوعی تمرکززدایی دست مییابد که موجب میشود زمینهی تداعی گری از بین برود. ذهن آگاهی روش مؤثر و قویی برای خاموش کردن فشارهای واقعی و فشارهای ذهنی فرد از طریق ایجاد مدیریت ذهن است. نتیجه گیری˸ بنابراین پیشنهاد میگردد برای پیشگیری از بروز مشکلات و همچنین حل و فصل مشکلات زوجین و دستیابی به ازدواج موفق روش ذهن آگاهی در مراحل مختلف ازدواج بهعنوان مشاوره ازدواج به زوجین آموزش داده شود.
پرونده مقاله
دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی
,
شماره92,سال
24
,
تابستان
1402
هدف از این پژوهش تعیین برازش مدلسازی معادلات ساختاری و بررسی تأثیر طرحواره های ناسازگار اولیه و تعارضات زناشویی با نقش میانجیگری ناگویی هیجانی بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روششناسی در زمرۀ پژوهشهای توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعۀ آمار چکیده کامل
هدف از این پژوهش تعیین برازش مدلسازی معادلات ساختاری و بررسی تأثیر طرحواره های ناسازگار اولیه و تعارضات زناشویی با نقش میانجیگری ناگویی هیجانی بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روششناسی در زمرۀ پژوهشهای توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیۀ افراد متأهل مراجعهکننده به کلینیکهای روانشناسی منطقۀ 2 شهر تهران در بازۀ زمانی بهمن ماه سال 1397 تا تیرماه سال 1398 بود که حداقل یک سال از زندگی زناشویی آنها گذشته باشد. برای نمونهگیری 300 نفر از جامعۀ مذکور به صورت هدفمند و به روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از ابزار پرسشنامۀ تعارضات زناشویی (Sanai, Barati and Boostanipoor, 1996)، طرحواره های ناسازگار اولیه (Young & Brown,2005) و ناگویی هیجانی تورنتو (Bagby, Taylor & Parker, 1994) استفاده شد. دادهها با استفاده از روش آماری مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرمافزار AMOS_22 جمعآوری شد. نتایج نشان داد که شاخصهای برازش، پس از اصلاح مدل از مقادیر مطلوبی برخوردار است و دادههای این پژوهش با مدل پژوهش برازش مطلوبی دارد. کلیۀ حیطه های طرد و جدایی، عملکرد مختل، مرزهای مختل، دیگر جهتمندی و گوش به زنگی با نقش میانجی ناگویی هیجانی بر تعارضات زناشویی تأثیر دارد. نتیجه آنکه میتوان از روابط موجود برای بهبود روابط زناشویی استفاده کرد.
پرونده مقاله
نشريه روانشناسی اجتماعی
,
شماره1,سال
8
,
بهار
1399
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و مدیریت خود به مربیان و والدین کودکان پیش دبستانی بر نظریه ذهن آنان در شهر تهران در سال 1398 انجام شد. پژوهش حاضر، از نوع پژوهش کاربندی تصادفی کنترل شده با دو گروه آزمایشی و پیگیری و با استفاده از گمارش تصادفی آز چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و مدیریت خود به مربیان و والدین کودکان پیش دبستانی بر نظریه ذهن آنان در شهر تهران در سال 1398 انجام شد. پژوهش حاضر، از نوع پژوهش کاربندی تصادفی کنترل شده با دو گروه آزمایشی و پیگیری و با استفاده از گمارش تصادفی آزمودنی ها در گروه های آزمایشی و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مربیان و والدین کودکان مقطع پیش دبستانی شهر تهران تشکیل دادند که از بین آنها، 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش اول آموزش مهارت های اجتماعی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش دوم آموزش مدیریت خود نیز 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل نظریه ذهن (استیرنمن، 1994) بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. تجزیهوتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرمافزار spss-v19 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام گرفت. یافتهها نشان داد که هر دو مداخله به کار رفته در این پژوهش می توانند به طور معناداری نظریه ذهن در کودکان پیش دبستانی را بهبود بخشند. همچنین اثر آموزش مهارت های اجتماعی و مدیریت خود بر افزایش نظریه ذهن در طول زمان معنادار بوده است. بنابراین می توان برای بهبود نظریه ذهن در کودکان پیش دبستانی از این خدمات آموزشی در مراکز پیش دبستانی بهره جست
پرونده مقاله
هدف : هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی کنترل درد مزمن بر عملکرد روانی -اجتماعی زنان مبتلابه سرطان پستان بود. روش:روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون بود. جامعه شامل زنان مراجعه کننده به بیمارستان ۷ تیر در سال1397(۳۱۰۰ نفر) بود. روش چکیده کامل
هدف : هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی کنترل درد مزمن بر عملکرد روانی -اجتماعی زنان مبتلابه سرطان پستان بود. روش:روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون بود. جامعه شامل زنان مراجعه کننده به بیمارستان ۷ تیر در سال1397(۳۱۰۰ نفر) بود. روش نمونهگیری در دسترس ۳۰ نفر گزینش و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (۱۵نفر) و کنترل (۱۵نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه های درجه بندی درد مزمن (CPQ) ون کوروف، دورکین و لیریسک (۱۹۹۲)، کیفیت زندگی(SF-36) ویر و شربورن(۱۹۹۲)و علائم افسردگی گلد برگ(GDS)(۱۹۸۲ ) بود. گروه آزمایش در ۸ جلسه درمان ذهنآگاهی شرکت داده شد. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق کوواریانس (MANCOVA) صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در نمرات عملکرد روانی- اجتماعی در پس آزمون تفاوت معنیداری وجود دارد،(p<0/05). درمان ذهن آگاهی کنترل درد مزمن بر سلامت روانی، نقش عاطفی، عملکرد اجتماعی، سرزندگی و درمان دردهای مزمن زنان مبتلا به سرطان پستان موثر بود. نتیجه گیری :ذهن آگاهی به تدریج توان فرد برای بوجود آوردن ارتباط غیر متمرکز با افکار ،هیجان ها و حس های بدنی را افزایش می دهد. همچنین فرد با فرایند تفکر ارتباط برقرار نموده و در می یابد که افکار او واقعیت نیستند. ذهن آگاهی ؛ زنان مبتلا به سرطان پستان را قادر به شناخت و تنظیم احساسات خود نموده،در نتیجه آنها سطوح پایین تری از رفتارهای کناره گیری را از خود نشان می دهند. بنا براین ذهن اگاهی موجب افزایش عملکرد روانی - اجتماعی زنان مبتلا به سرطان پستان می گردد.
پرونده مقاله
هدف: با توجه به نقش و اهمیت مادران در مراقبت از کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه درمانی اتیسم یکپارچه با خانواده و آموزش مهارتهای ویژه چندگانه بر خودپنداره در مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم انجام شد.
روش: این مطالعه نی چکیده کامل
هدف: با توجه به نقش و اهمیت مادران در مراقبت از کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه درمانی اتیسم یکپارچه با خانواده و آموزش مهارتهای ویژه چندگانه بر خودپنداره در مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم انجام شد.
روش: این مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری یک ماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم شهر تهران در سال 1398 بودند که 45 نفر از آنها با روش در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش اول برنامه درمانی اتیسم یکپارچه با خانواده و گروه آزمایش دوم آموزش مهارتهای ویژه چندگانه را برای 9 جلسه 90 دقیقهای دریافت کردند و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزار پژوهش مقیاس خودپنداره (بک و همکاران، 1990) بود و دادهها با روشهای آزمون تعقیبی بونفرونی و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر در نرمافزار SPSS-22 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که هر دو شیوه برنامه درمانی اتیسم یکپارچه با خانواده و آموزش مهارتهای ویژه چندگانه در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش خودپنداره مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم شدند و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (05/0˂P). علاوه بر آن، برنامه درمانی اتیسم یکپارچه با خانواده در مقایسه با آموزش مهارتهای ویژه چندگانه باعث افزایش خودپنداره آنان شد (05/0˂P).
نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی هر دو شیوه و اثربخشی بیشتر برنامه درمانی اتیسم یکپارچه با خانواده، مشاوران و درمانگران میتوانند از این روش در کنار سایر روشهای درمانی موثر برای بهبود خودپنداره مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم استفاده کنند.
پرونده مقاله
هدف:هدف از پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی کنترل درد مزمن بر عملکرد روانی -اجتماعی زنان مبتلابه سرطان پستان بود. روش: نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون بود. جامعه شامل زنان مراجعه کننده به بیمارستان ۷ تیر در سال1397( ۳۱۰۰ نفر ) بود. روش ن چکیده کامل
هدف:هدف از پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی کنترل درد مزمن بر عملکرد روانی -اجتماعی زنان مبتلابه سرطان پستان بود. روش: نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون بود. جامعه شامل زنان مراجعه کننده به بیمارستان ۷ تیر در سال1397( ۳۱۰۰ نفر ) بود. روش نمونهگیری در دسترس ۳۰ نفر گزینش و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (۱۵نفر) و کنترل(۱۵نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه های درجه بندی درد مزمن (CPQ) ون کوروف، دورکین و لیریسک (۱۹۹۲)،کیفیت زندگی(SF-36) ویر و شربورن(۱۹۹۲) و علائم افسردگی گلد برگ(GDS)(۱۹۸۲ ) بود. گروه آزمایش در ۸ جلسه درمان ذهنآگاهی شرکت داده شد. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق کوواریانس( MANCOVA ) صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در نمرات عملکرد روانی- اجتماعی در پس آزمون تفاوت معنیداری وجود دارد،(p<0/05). نتیجه گیری: درمان ذهن آگاهی کنترل درد مزمن بر سلامت روانی، نقش عاطفی، عملکرد اجتماعی، سرزندگی و درمان دردهای مزمن زنان مبتلا به سرطان پستان موثر بود.
پرونده مقاله
زن و مطالعات خانواده
,
شماره5,سال
14
,
زمستان
1400
هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدلسازی معادلات ساختاری ویژگیهای شخصیتی و تعارضات زناشویی با نقش میانجیگری ناگویی هیجانی بود. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روششناسی در زمره پژوهشهای توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل کل چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدلسازی معادلات ساختاری ویژگیهای شخصیتی و تعارضات زناشویی با نقش میانجیگری ناگویی هیجانی بود. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روششناسی در زمره پژوهشهای توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد متأهل مراجعهکننده به کلینیکهای روانشناسی منطقه 2 شهر تهران در بازه زمانی بهمنماه سال 1397 تا تیرماه سال 1398 است که حداقل یک سال از زندگی زناشویی آنها گذشته بود. جهت نمونهگیری تعداد 300 نفر از جامعه مذکور بهصورت هدفمند و به روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از ابزار پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ)، ویژگیهای شخصیتی (NEO) و ناگویی هیجانی تورنتو (TAS_20) استفاده شد. دادههای جمعآوریشده با استفاده از روش آماری مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرمافزار AMOS_22 انجام شد. نتایج نشان داد که شاخصهای برازش دارای مقادیر مطلوبی است و دادهها از برازش مطلوبی برخوردار است و نیز ویژگیهای شخصیتی با نقش میانجی ناگویی هیجانی با تعارضات زناشویی ارتباط دارد. نتیجه آنکه ویژگیهای شخصیتی میتواند تأثیر بسزایی در ناگویی هیجانی داشته باشد که این امر به نوبه خود میتواند موجبات تعارضات زناشویی را فراهم کند و با آموزشهای موردنیاز میتوان تا حد ممکن تعارضات زناشویی را کاهش داد.
پرونده مقاله
رضایت از زندگی یکی از مهم¬ترین عوامل سلامت بهزیستی و روان است، که در چند دهه اخیر روان¬شناسی مثبت¬نگر توجه ویژه¬ای به آن کرده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه¬ای تمایزیافتگی و بخشودگی بین فردی در رابطه بین سرمایه¬های روانشناختی با رضایت از زندگی در زنان متاهل ان چکیده کامل
رضایت از زندگی یکی از مهم¬ترین عوامل سلامت بهزیستی و روان است، که در چند دهه اخیر روان¬شناسی مثبت¬نگر توجه ویژه¬ای به آن کرده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه¬ای تمایزیافتگی و بخشودگی بین فردی در رابطه بین سرمایه¬های روانشناختی با رضایت از زندگی در زنان متاهل انجام گرفت. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری آن 798 نفر از زنان متاهل شهر تهران را شامل می¬شد که با روش نمونه¬گیری چند مرحله¬ای انتخاب شدند و به پرسشنامه¬های رضایت از زندگی داینر(1985)، سرمایه¬های روانشناختی لوتانز و مورگان(2007)، تمایزیافتگی فردی دریک(2011) و بخشودگی بین فردی احتشام¬زاده و همکاران(1389) پاسخ دادند. جهت تحلیل داده¬ها از روش معادلات ساختاری و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان دادند سرمایه¬های روانشناختی، تمایزیافتگی فردی و بخشودگی بین فردی به طور مستقیم بر رضایت از زندگی تاثیر معنادار داشتند(05/0 >P). افزون بر این سرمایه¬های روانشناختی به طور غیر مستقیم و از طریق واسطه¬گری بخشودگی بین فردی و تمایزیافتگی فردی بر رضایت از زندگی تاثیر داشت(05/0 > P). یافته¬های این مطالعه برای ایجاد راهکاری در جهت کاهش اثرات مخرب نداشتن رضایت از زندگی در زنان متاهل قابل بهره¬برداری است.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد