فهرست مقالات محسن رحمتی


  • مقاله

    1 - روابط خان نشین خیوه با دولت مرکزی ایران از سقوط صفویه تا مرگ نادرشاه )(
    پژوهش نامه تاریخ , شماره 5 , سال 4 , زمستان 1387
    واحه خوارزم، با داشتن فرمانروایان بومی )موسوم به خوارزمشاهان( و بهرهمندی ازخودمختاری داخلی، از نظر سیاسی همیشه جزئی از ایران بوده ولی در آغاز قرن دهم به رغمدولت شیعی مسلک صفوی، تیرهای از اعقاب جوچی موسوم به عربشاهیان توانستند با تکیه برمیراث نیاکان، قدرت ایلیاتی، ریشهدا چکیده کامل
    واحه خوارزم، با داشتن فرمانروایان بومی )موسوم به خوارزمشاهان( و بهرهمندی ازخودمختاری داخلی، از نظر سیاسی همیشه جزئی از ایران بوده ولی در آغاز قرن دهم به رغمدولت شیعی مسلک صفوی، تیرهای از اعقاب جوچی موسوم به عربشاهیان توانستند با تکیه برمیراث نیاکان، قدرت ایلیاتی، ریشهدار بودن مذهب تسنّن در خوارزم و تناسب آن زمینه مذهبیبا مذهب خود، بر خوارزم مسلط شده و خان نشین خیوه را پایهگذاری کنند. دولت صفوی باتلاش برای حفظ تمامیت ارضی سنتی کشور، سرانجام آنها را تحت حمایت خود درآورد.اما در اوایل قرن دوازدهم هجری تحت شرایط و دلایل متعدد، حکومت عربشاهیان بهضعف گراییده و منقرض گردید. ضعف دولت صفوی مانع از ایفای نقش فعال در اینماجرا گشت و با فاصلة اندکی پس از آن دولت صفوی نیز ساقط شد. در نتیجه وحدتسیاسی ایران برای مدتی از بین رفت و رقابت سران و سرداران متعدد در بخشهایمختلف کشور آغاز گشت تا این که پس از دو دهه نادرشاه توانست وحدت سیاسی کشوررا تجدید نماید. این مقاله در پی آن است که ضمن شناسایی تحولات سیاسی خوارزم دراین دورة فترت، تلاشهای نادرشاه برای تجدید سلطه ایران بر خوارزم و واکنش حکام آنسامان به این امر تر یا به عبارت دقیق تطور روابط فیمابین حکمرانان آن ناحیه با دولتافشار را مورد بررسی قرار دهد. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - نگاهی به استیلای سلجوقیان بر نیشابور
    پژوهش نامه تاریخ , شماره 2 , سال 3 , تابستان 1386
    نیشابور همواره یکی از معتبرترین شهرهای تاریخ ایران در طول قرون و اعصار بـود کـه اززمان عبداالله بن طاهر )حک: 230-215ق.ه ( به عنوان پایتختی برگزیـده شـد و ایـن امـر در دورهسامانی و و غزنوی نیز تداوم یافت. موقعیت مساعد تجاری و مرکزیت سیاسی، توسعه این شهر رادر پیداشت، چنان چکیده کامل
    نیشابور همواره یکی از معتبرترین شهرهای تاریخ ایران در طول قرون و اعصار بـود کـه اززمان عبداالله بن طاهر )حک: 230-215ق.ه ( به عنوان پایتختی برگزیـده شـد و ایـن امـر در دورهسامانی و و غزنوی نیز تداوم یافت. موقعیت مساعد تجاری و مرکزیت سیاسی، توسعه این شهر رادر پیداشت، چنانکه در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری در جهان اسلام نظیـر نداشـت و بـاپایتخت جهان اسلام، بغداد، برابری میکرد. اما این شهر در هنگام ورود سلجوقیان به خراسـان، بـهرغم جایگاه بلند خود و برخلاف دیگر شهرهای خراسان، بدون مقاومت جـدی و نمایـان، بدسـتمهاجمان افتاد. ابوالفضل بیهقی، شرح پیشروی سلجوقیان را به صورت کامل و مشروح آورده و دربیان خود عامل اصلی از دست رفتن خراسان را درازدستی عمال غزنوی )و در رأس آنهـا سـوریبن معتز، صاحبدیوان خراسان( و علاقه سلطان محمود و مسعود به غزای هندوستان و کم تـوجهیها آن نسبت به خراسان می داند که از سوی اکثر محققان سلف پذیرفته شده است. با توجه به آنکهدر دیگر شهرهای بزرگ خراسان، مرو، بلخ و هرات، علیرغم وجود چنین وضعیتی، بـا جـدیت درمقابل سلجوقیان مقاومت ورزیدند، به سهولت میتوان دانست که این گونه تعبیر از قضیه نـاقص وتک بعدی است. مؤلف )این مقاله( با تأمل بر این مسأله در جستجوی یافتن پاسخی مناسـب بـرایاین پرسش است که دلیل اصلی و واقعی مبارزه نکردن نیشاپوریان با سلجوقیان چیست؟ او با تأملدر مندرجات منابع دیگر و تجزیه و تحلیل روایت بیهقی، به بررسی اوضاع شهر پرداخته و با ارائـهدلایل و شواهد مکفی، نتیجه میگیرد که دو عامل، نبود رهبـر مطـاع و واحـد و همچنـین ضـعفاستحکامات دفاعی شهر دلیل اصلی مقاومت نکردن نیشاپوریان است پرونده مقاله