نیمه نخست هزاره سوم ق.م یکی از دوره های مهم باستان شناسی حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی است که علیرغم کمبود و پراکندگی مدارک باستانشناختی (به ویژه در لرستان مرکزی)، تغییر و تحولات فرهنگی عمیقی در این دوره به وقوع پیوسته است. در این نوشتار یافتههای گردآوری شده در جریان بر چکیده کامل
نیمه نخست هزاره سوم ق.م یکی از دوره های مهم باستان شناسی حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی است که علیرغم کمبود و پراکندگی مدارک باستانشناختی (به ویژه در لرستان مرکزی)، تغییر و تحولات فرهنگی عمیقی در این دوره به وقوع پیوسته است. در این نوشتار یافتههای گردآوری شده در جریان بررسی های باستان شناسی قبرستان دول پهن مورد مطالعه، گونهشناسی، مقایسه و تحلیل قرار گرفته اند. این محل قبرستانی مرتبط با استقرارهای کوچ نشینی است که در حوزه شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام واقع است. مطالعه سفالهای گردآوری شده از سطح قبرستان دول پهن حاکی از این است که در مناطق جنوبی ناحیه پیشکوه غربی، قبل از شکلگیری سنت سفال منقوش یکرنگ شوش IVA/ گودین III6، فرهنگ شوش IIIB-IIIC حاکم بوده است. مدارک مکشوفه از قبرستان هایی مانند دول پهن و میرولی نشاندهنده نفوذ فرهنگ آغاز ایلامی به درههای جنوبی حوزه زاگرس مرکزی است. به نظر می رسد که سنت سفال منقوش یکرنگ قبل از این که در دوره شوش IVA/ گودین III6در مناطق مختلف زاگرس مرکزی گسترش یابد؛ در بعضی نواحی جنوبی این حوزه توسعه یافته بود.
پرونده مقاله
از هنگامیکه انسان موفق به کشف فلز گردید و به ارزش آن پی برد، این صنعت همواره نقش مهمی در سیر زندگی بشری ایفاء نموده است و آدمی سعی کرده تا حد امکان با استفاده از آن بسیاری از مسائل خود را برطرف سازد. بخاطر اهمیت این صنعت و با توجه به سیر پیشرفت و توسعه آن است که دوره ا چکیده کامل
از هنگامیکه انسان موفق به کشف فلز گردید و به ارزش آن پی برد، این صنعت همواره نقش مهمی در سیر زندگی بشری ایفاء نموده است و آدمی سعی کرده تا حد امکان با استفاده از آن بسیاری از مسائل خود را برطرف سازد. بخاطر اهمیت این صنعت و با توجه به سیر پیشرفت و توسعه آن است که دوره استفاده از فلز را به سه مرحله کوتاهتر مس، مفرغ و آهن تقسیم نمودهاند. شرایط محیطی برای پیدایش فلزگری و صنایع فلزی در دشتهای نیمهخشک فلات ایران بسیار مناسب بوده است، زیرا در این نواحی کانیهای گونـاگون و فراوانی وجود دارد که هنوز هم از آنها بهرهبرداری میشود. نزدیکی این منابع معدنی به محوطههای باستانی، بستر خوبی جهت استخراج و تولید فلزات در دوره باستانی مهیا نموده است. یکی از نواحی مهم ایران که در این زمینه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و مطالعاتی نیز در این زمینه تاکنون در ایـن نـاحیـه صـورت گرفتـه، دشـت قـزوین است که در این نوشتار به بررسی این مطالعات میپردازیم.
پرونده مقاله
بشر از هنگامی که قطعات خالص فلزاتی مانند مس و طلا را شناخت، مانند کار با سایر مواد و منابع طبیعی، در اثر تجربیاتی که در کار با فلز کسب نمود، در این زمینه نیز به پیشرفتهای مهمی دست یافت که نتیجه آن ساخت اشیاء بسیار با ارزش فرهنگی در ادوار گذشته از فلزات مختلف جهت نیل به چکیده کامل
بشر از هنگامی که قطعات خالص فلزاتی مانند مس و طلا را شناخت، مانند کار با سایر مواد و منابع طبیعی، در اثر تجربیاتی که در کار با فلز کسب نمود، در این زمینه نیز به پیشرفتهای مهمی دست یافت که نتیجه آن ساخت اشیاء بسیار با ارزش فرهنگی در ادوار گذشته از فلزات مختلف جهت نیل به اهداف خاص است. یک سری از این اشیاء فلزی دارای ترکیب بالایی از مس و آرسنیک می باشند و اکثراً در محدوده زمانی خاصی در گذشته تهیه شده اند. با وجود مطالعاتی که تاکنون در زمینه شناخت این سری اشیاء دارای ترکیب بالای مس و آرسنیک صورت گرفته است، متاسفانه جایگاه واقعی این قبیل اشیاء در روند تحولات صنعت فلزگری دوران باستان مبهم است. در این نوشتار بر آنیم که با استفاده از منابع مختلف زمین شناسی، فلزشناسی و یافته ها و مطالعات در ارتباط با فلزگری کهن، موضوع مس های آرسنیک دار را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
پرونده مقاله
با شروع عصر آهن در دره هلیلان، شاهد پدیدار شدن یک سنت سفالگری جدید در تپه گوران هستیم. در میان سفالهای این مرحله تپه گوران چند گونه سفال شاخص دیده میشود که شاخصترین آنها ساغرهای پایهدار هستند. از گونه ساغرهای پایهدار تپه گوران به ندرت در مناطق پیرامون دره هلیلان گ چکیده کامل
با شروع عصر آهن در دره هلیلان، شاهد پدیدار شدن یک سنت سفالگری جدید در تپه گوران هستیم. در میان سفالهای این مرحله تپه گوران چند گونه سفال شاخص دیده میشود که شاخصترین آنها ساغرهای پایهدار هستند. از گونه ساغرهای پایهدار تپه گوران به ندرت در مناطق پیرامون دره هلیلان گزارش شده است. با این حال، ساغرهای تپه گوران تشابهات بسیار نزدیکی با ساغرهای کاسی میانرودان و ساغرهای عیلامی دشت شوشان دارند. در مورد چگونگی ظهور این نوع ساغرها در دره هلیلان و منشاء آن مطالعات مهمی انجام شده است، اما هنوز چگونگی ظهور آن مبهم است. در این مقاله سعی میشود تا با بررسی نتایج مطالعات باستانشناسی انجام شده در مناطق پیرامون دره هلیلان و با ردیابی وضعیت پراکنش این نوع ساغر، ارتباط ساغرهای تپه گوران با حوزههای اصلی پراکنش آن در میانرودان یا شوشان مشخص شود. بررسی یافتههای باستانشناسی حاکی از این است که تاکنون در مناطق مابین دره هلیلان در شمال و دشت شوشان در جنوب شامل مناطق دهلران و آبدانان و دره های سیمره و رومشگان این نوع سفالینه دیده نشده است. ظاهراً محوطههای مناطق دهلران و آبدانان در این زمان متروکه شدهاند با این حال نتایج مطالعات انجام شده در ماهیدشت حاکی از حضور این گونه ساغر در شمال دره هلیلان است، در واقع، حضور این گونه ساغر در ماهیدشت، دره هلیلان را از طریق جاده خراسان، به میانرودان وصل نموده و به نظر میرسد که ساغرهای تپه گوران منشاء کاسی دارند.
پرونده مقاله
در این مقاله یافتههای گردآوری شده در جریان بررسیهای باستانشناختی محوطه کولخزینه مورد مطالعه گونهشناسی و تحلیل قرار گرفتهاند. این محوطه در جنوب شهرستان آبدانان در جنوب شرق استان ایلام و در مجاورت دشت خوزستان قرار دارد. کول خزینه در برگیرنده نهشتههای فرهنگی دورهها چکیده کامل
در این مقاله یافتههای گردآوری شده در جریان بررسیهای باستانشناختی محوطه کولخزینه مورد مطالعه گونهشناسی و تحلیل قرار گرفتهاند. این محوطه در جنوب شهرستان آبدانان در جنوب شرق استان ایلام و در مجاورت دشت خوزستان قرار دارد. کول خزینه در برگیرنده نهشتههای فرهنگی دورههای مختلفی است. قدیمیترین یافتههای فرهنگی که در این محل شناسایی شده مربوط به دوره پیش از تاریخ است که به علت محدود بودن یافتههای شناسایی شده، تعیین دوره دقیق آن مشکل است. بر اساس مطالعات انجام شده کول خزینه بار دیگر، و این بار در دوره شوش IVB مورد توجه قرار میگیرد. به دنبال دوره اخیر، استقرار در این محل نزدیک به یک هزاره تداوم مییابد تا این که در نهایت در پایان دوره ایلام میانه I، استقرار در این محل برای همیشه پایان مییابد. در واقع، این محوطه علاوه بر دوره پیش از تاریخ، در برگیرنده انباشتهای فرهنگی دورههای شوش VI ،V ،IVB و VII نیز هست. به نظر میرسد که دورههای اخیر به شکل پیاپی و متوالی شکل گرفتهاند.
پرونده مقاله
بر کسی پوشیده نیست که عصر آهن در مطالعات باستان شناسی ایران جایگاه بس مهمی دارد. در این دوره شاهد ظهور تحولات چشمگیر فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در فلات ایران می باشیم. در باستان شناسی ایران شاخصهای مهم فرهنگی این دوره به ویژه سفالگری، معماری و تدفین به صورت جا چکیده کامل
بر کسی پوشیده نیست که عصر آهن در مطالعات باستان شناسی ایران جایگاه بس مهمی دارد. در این دوره شاهد ظهور تحولات چشمگیر فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در فلات ایران می باشیم. در باستان شناسی ایران شاخصهای مهم فرهنگی این دوره به ویژه سفالگری، معماری و تدفین به صورت جامع و گسترده ای مورد مطالعه و پژوهش قرار گرفته است، لیکن در پژوهش های مربوط به این دوره ایران، اصولاً به فرایند فلزگری آهن در جزئیات پرداخته نشده است. از این نظر تاکنون هیچ نوع تحقیق فراگیر و مستقلی که در بر گیرنده جنبه های مختلف فلزگری آهن در دوره باستان باشد، انجام نگرفته است. این در حالی است که با استفاده از علوم مرتبط با صنعت فلزگری، می توان مسائل و ابهامات متعددی را در زمینه تحولات فرهنگی این دوره روشن نمود. نوشتار پیش رو قصد دارد نتایج تحقیقات و پژوهشهای انجام گرفته در مورد فلزگری آهن در دوره باستان را ارائه نماید.
پرونده مقاله
نیمه نخست هزارۀ سوم ق.م یکی از دوره های مهم باستانشناسی حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی است که علیرغم کمبود و پراکندگی مدارک باسـتانشـناختی (بهویژه در منطقه لرسـتان مرکزی)، تغییر و تحولات فرهـنگی عمیقی در این دوره به وقوع می پیوندد و به نظر میرسد که همین تغییر و تحولات چکیده کامل
نیمه نخست هزارۀ سوم ق.م یکی از دوره های مهم باستانشناسی حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی است که علیرغم کمبود و پراکندگی مدارک باسـتانشـناختی (بهویژه در منطقه لرسـتان مرکزی)، تغییر و تحولات فرهـنگی عمیقی در این دوره به وقوع می پیوندد و به نظر میرسد که همین تغییر و تحولات، در نهایت زمینه ساز شکل گیری فرهنگ گودین III (گیان II- IV) می گردد. در این تحقیق گونهای نادر از سفال های متعلق به نیمه اول هزاره سوم ق.م را مورد مطالعه قرار داده ایم که از دره ها و مناطق جنوبی حوزه زاگرس مرکزی بهدست آمده است. این نوع سفال که به نظر می رسد، غالباً در بافت های تدفینی یافت می گردد؛ گونه ای از سفال های متعلق به نیمه دوم دوره آغاز عیلامی (شوش IIIB-c) است و پراکندگی آن در دامنه های جنوبی ارتفاعات زاگرس، حاکی از نفوذ فرهنگ آغاز عیلامی در ربع دوم نیمه اول هزاره سوم ق.م در این حوزه است. از سوی دیگر مطالعات سبک شناسی این نوع سفال، حاکی از تأثیرات عمیق سنت سفالگری فرهنگ آغاز عیلامی در شکل گیری سنت سفالگری فرهنگ گودین III است.
پرونده مقاله
یکی از تکنولوژیهایی که در دهه های اخیر توانسته کمک های قابل توجهی به باستانشناسی بنماید؛ سیستم اطلاعات جغرافیایی/ساج است. با کمک این سیستم از یکسو نقشه های جغرافیایی مختلفی در زمینه روابط فضایی محل های باستانی با عوارض طبیعی پیرامون آنها تهیه می کنند و از طرف دیگ چکیده کامل
یکی از تکنولوژیهایی که در دهه های اخیر توانسته کمک های قابل توجهی به باستانشناسی بنماید؛ سیستم اطلاعات جغرافیایی/ساج است. با کمک این سیستم از یکسو نقشه های جغرافیایی مختلفی در زمینه روابط فضایی محل های باستانی با عوارض طبیعی پیرامون آنها تهیه می کنند و از طرف دیگر این سیستم ما را قادر می سازد تا الگوهای گوناگون توزیع جغرافیایی محل های باستانی را تهیه و در نهایت مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. از نتایج حاصله از این مطالعات می توان به عنوان راهکارهایی در مطالعات باستانشناسی سایر حوزه های جغرافیایی مشابه استفاده نمود. در این تحقیق براساس بررسی های باستانشناسی که در حوزه دره سیمره انجام شده و با کمک ساج، به تبیین نقش جغرافیا در شکل گیری و پراکندگی محل های باستانی عصر مفرغ (محدوده زمانی ۲۶۰۰-۱۴۰۰/۱۳۰۰ ق.م) این حوزه میپردازیم. ابتدا اطلاعات مکانی و توصیفی مورد نیاز در مورد محل های مورد مطالعه، جمع آوری شده و همزمان ابزار کار مورد نیاز (مانند GPS، نقشههای جغرافیایی مختلف، نرم افزار و ... ) نیز تهیه شده است. بعد از ورود اطلاعات لازم به کامپیوتر، در مرحله بعد در محیط ساج به تجزیه و تحلیل اطلاعات و تهیه خروجی ها به شکل جدول و نقشه و تهیه بانک اطلاعات رایانه ای به صورت منظم پرداخته شده است. کشف روابط بین مکانهای باستانی (مانند پراکنش بافتی یا تصادفی) از یکسو و روابط بین مکانهای باستانی و عوارض طبیعی (منابع آب، جنس خاک، گذرگاههای طبیعی و ... ) از سوی دیگر و نمایش آن و بیان نقش عوامل طبیعی بر وضعیت توزیع و پراکنش محل های باستانی، از جمله نتایجی است که در نهایت شکل می گیرد.
پرونده مقاله
تمدن آشور یکی از مهمترین تمدنهای بینالنهرین به شمار میرود که با تلاش باستانشناسان، زبانشناسان، مورخین تاریخ هنر و ... زوایای گوناگون هنر و تمدن این دوره شناخته شده است. در میان هنرهای متعدد برجای مانده از این تمدن، هنر حجاری و نقشبرجستهسازی روی سنگ از اهمیت بسیار چکیده کامل
تمدن آشور یکی از مهمترین تمدنهای بینالنهرین به شمار میرود که با تلاش باستانشناسان، زبانشناسان، مورخین تاریخ هنر و ... زوایای گوناگون هنر و تمدن این دوره شناخته شده است. در میان هنرهای متعدد برجای مانده از این تمدن، هنر حجاری و نقشبرجستهسازی روی سنگ از اهمیت بسیار والایی برخوردار است که کشف دهها استل و نقشبرجسته متعلق به این دوره گویای این موضوع است. در طی بررسیهای باستانشناسی سال ۱۳۵۱ پرفسور لوئی واندنبرگ در منطقه پشتکوه مرکزی لرستان بزرگ که امروزه جزء استان ایلام محسوب میگردد، در محلی به نام اشکفت گل گل موفق به کشف نقشبرجستهای صخرهای متعلق به دورة آشور جدید گردید که حاوی اطلاعات و جزئیات مهم هنری، مذهبی، ادبی و سیاسی مربوط به این دوره است. مقالة حاضر به معرفی اثر مذکور و بررسی نتایج مطالعات و تحقیقاتی را که در مورد آن انجام گرفته میپردازد.
پرونده مقاله
سنت سفال منقوش تک رنگ گودین III، یکی از گسترده ترین سنت های سفالگری عصر مفرغ ایران محسوب می گردد که بیش از یک هزاره تداوم می یابد و سراسر حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی ایران را پوشش می دهد. در این تحقیق با هدف مطالعه گستره جغرافیایی مراحل توالی سفالی گودین III، مشخص گر چکیده کامل
سنت سفال منقوش تک رنگ گودین III، یکی از گسترده ترین سنت های سفالگری عصر مفرغ ایران محسوب می گردد که بیش از یک هزاره تداوم می یابد و سراسر حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی ایران را پوشش می دهد. در این تحقیق با هدف مطالعه گستره جغرافیایی مراحل توالی سفالی گودین III، مشخص گردید که این نوع سنت سفالگری در همان ابتدای ظهورش و همزمان با گودین III:6/ شوش IVA در سراسر حوضه جغرافیایی زاگرس مرکزی گسترش می یابد، به طوری که در این فاز از گسترده ترین حوضه توزیع برخوردار است، به علاوه سفال این فاز از نظر سبک شناسی دارای ارتباطات روشنی با سنت سفال منقوش تک رنگ همزمان در منطقه فارس است. از سوی دیگر، قطعات محدودی از سفال های این فاز در الحیبا در جنوب بین النهرین یافت شده است. بعد از پایان فاز III:6 گودین، با وضعیت متفاوتی مواجه می شویم، در حالی که در نواحی شمالی و شمال شرقی حوضه توزیع، شامل شرق کوه گرین، پیش کوه شرقی و دره های شمالی پیش کوه غربی، مراحل متوالی توسعه این نوع سنت سفالگری تا پایان این دوره به حیات خود ادامه می دهد؛ در نواحی جنوبی شامل پشتکوه، خوزستان و برخی دره های جنوبی ناحیه پیش کوه غربی، وضعیت متفاوتی حاکم است و همزمان با هر فاز، با وضعیت متفاوتی روبرو می شویم.
پرونده مقاله