فهرست مقالات قدرت الله قربانی


  • مقاله

    1 - قرآن و پرسش‌های بنیادی انسان
    مطالعات قرآنی , شماره 5 , سال 10 , زمستان 1398
    قرآن، انسان و جهان را به عنوان مخلوقات الهی معرفی می‌کند که آن‌ها مطابق فاعلیت الهی و تحت قوانین و حاکمیت الهی قرار دارند. در قرآن، معنای زندگی انسان، تنها بر اساس نگرش خداباوری تعریف می‌شود که در پرتو آن تحمل شرور و ارزانی شدن خیرات نیز دارای فلسفه الهی خاص خود هستند. چکیده کامل
    قرآن، انسان و جهان را به عنوان مخلوقات الهی معرفی می‌کند که آن‌ها مطابق فاعلیت الهی و تحت قوانین و حاکمیت الهی قرار دارند. در قرآن، معنای زندگی انسان، تنها بر اساس نگرش خداباوری تعریف می‌شود که در پرتو آن تحمل شرور و ارزانی شدن خیرات نیز دارای فلسفه الهی خاص خود هستند. نهایتاً اینکه، قرآن غایت زندگی انسان را جهان آخرتی معرفی می‌کند که آدمی، ماهیت زندگی‌اش را در آن بر اساس عملکرد این جهانی‌اش می‌سازد. در این مقاله، پاسخ‌های جهانشمول و کلی قرآن به پرسش‌های بنیادی انسان مورد بررسی و تحلیل قرار می‌گیرد، تا جامعیت قرآن اثبات گردد. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - معیارهای ارزیابی عقلانیت باورهای دینی در رویکرد جامع‌نگر
     پژوهشهای معرفت شناختی , شماره 1 , سال 8 , بهار 1398
    ارزیابی عقلانیت نظری و عملی نظام باورهای دینی از مهم‌ترین وظایف و کارکردهای فلسفه دین است که موجب فهم مشترک عقلانی ما از ادیان می‌شود. در این زمینه، در این تحقیق، رویکرد جامع‌نگر انتخاب شده است که در آن به روش استقرایی معیارهای متفاوتی برای سنجش عقلانیت باورهای دینی است چکیده کامل
    ارزیابی عقلانیت نظری و عملی نظام باورهای دینی از مهم‌ترین وظایف و کارکردهای فلسفه دین است که موجب فهم مشترک عقلانی ما از ادیان می‌شود. در این زمینه، در این تحقیق، رویکرد جامع‌نگر انتخاب شده است که در آن به روش استقرایی معیارهای متفاوتی برای سنجش عقلانیت باورهای دینی استفاده می‌شود؛ معیارهایی مانند امکان اثبات برهانی، کلیت و جهانشمولی، ثبات و تغییرپذیری، انسجام درونی، بساطت و پیچیدگی، داشتن نتیجه عملی مناسب، استقلال از حجیت متون دینی، میزان تاثیرپذیری از عوامل معرفتی و غیرمعرفتی دارای اهمیت خاص خود هستند. بکارگیری این معیارها در رویکرد جامع‌نگر نشان می‌دهد که مجموعه باورهای دینی دارای سطوح مختلفی از عقلانیت نظری و عملی هستند. براین اساس می‌توان نظام باورهای دینی را به سه گروه عمده باورهای بنیادی، باورهای میانی و باورهای حاشیه‌ای تقسیم کرد که در این تقسیم، باورهای بنیادی دارای عالی‌ترین سطح عقلانیت، باورهای حاشیه‌ای دارای نازل‌ترین سطح عقلانیت و باورهای میانی هم در جایگاه بین آن دو هستند. حال بانظر به اهمیت محوری باورهای بنیادی در درجه اول و باورهای میانی در درجه دوم، برای بسط گفتگوی پیروان ادیان الهی و مذاهب اسلامی و گسترش صلح و همزیستی بشری، توصیه می‌شود عمدتا بر باورهای بنیادی تمرکز شود، زیرا عموم پیروان ادیان و بعضا دیگر خداباوران درباره آنها اتفاق نظر دارند. البته در گفتگوی مذاهب اسلامی، تلاش برای گسترش فهم مشترک از باورهای میانی هم مهم است. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - امکان رویکردی تلفیقی در معناشناسی اوصاف الهی
     پژوهشهای معرفت شناختی , شماره 1 , سال 9 , تابستان 1399
    رویکردهای مختلفی درباب معناشناسی اوصاف الهی وجود دارند که تلاش دارند به شیوه معناداری درباره خدا و اوصاف او سخن گویند. از جمله انها می‌توان به رویکردهای تشبیه انگاری، تنزیه انگاری، زبان نمادین، حمل تمثیلی، زبان کارکردی و حمل تشکیکی اشاره کرد. از میان آنها، رویکرد حمل تش چکیده کامل
    رویکردهای مختلفی درباب معناشناسی اوصاف الهی وجود دارند که تلاش دارند به شیوه معناداری درباره خدا و اوصاف او سخن گویند. از جمله انها می‌توان به رویکردهای تشبیه انگاری، تنزیه انگاری، زبان نمادین، حمل تمثیلی، زبان کارکردی و حمل تشکیکی اشاره کرد. از میان آنها، رویکرد حمل تشکیکی قابلیت‌های بیشتری دارد. هریک از این رویکردها به سهم خود در شناخت اوصاف الهی کاربردی دارند، اما هیچ یک قادر نیست شناخت نسبتا کاملی از صفات پیچیده و متکثر الهی به ما ارائه دهند. رویکرد تلفیقی با استفاده از مزیت‌های رویکردهای مذکور و اجتناب از معایب آنها، تلاش دارد تا فهم نسبتا قابل قبولی از صفات الهی به دست دهد که امکان ارتباط و گفتگو با خدا نیز به طرز معناداری فراهم گردد. در واقع این رویکرد، تلاش می‌کند با نظر به تقسیم اوصاف الهی به مابعدالطبیعی و غیرمابعدالطبیعی (یعنی اوصاف مشترک با انسان)، و تقسیم نوع دوم به صفات اخلاقی و غیراخلاقی (مانند علم و قدرت) و همچنین با نظر به تقسیم صفات الهی به صفات ذاتی و فعلی و ثبوتی و سلبی، متناسب با هریک از این تقسیمات و مطابق میزان سطح دانایی انسانها و کارکردهای مختلف زبانی، درباره اوصاف الهی سخن گوید. چراکه فهم عوام، محققان و خواص از مردم از خدا و اوصاف او لزوما یکسان نیست که ضرورت بکارگیری روش تلفیقی را بیشتر می‌سازد. پرونده مقاله

  • مقاله

    4 - تبیین سازگارترین الگو از تشکیک وجود صدرایی با مبانی معرفتی ملاصدرا بر اساس نظریه داده بنیاد (گرندد تئوریGrounded Theory)
     پژوهشهای معرفت شناختی , شماره 1 , سال 10 , زمستان 1400
    چکیدهتشکیک وجود به عنوان یکی از اصول مبنایی متافیزیک صدرایی در تنقیح و تبیین ساختار حکمت متعالیه نقش بسزایی داشته و لوازم و نتایجی را در حوزه وجودشناسی و معرفت شناسی به بار می آورد.با توجه به اینکه تلقی های متفاوتی از تشکیک در حکمت متعالیه موجود است و الگوهای تصوری متفا چکیده کامل
    چکیدهتشکیک وجود به عنوان یکی از اصول مبنایی متافیزیک صدرایی در تنقیح و تبیین ساختار حکمت متعالیه نقش بسزایی داشته و لوازم و نتایجی را در حوزه وجودشناسی و معرفت شناسی به بار می آورد.با توجه به اینکه تلقی های متفاوتی از تشکیک در حکمت متعالیه موجود است و الگوهای تصوری متفاوتی از آن قابل ترسیم است که در صورت انتساب هریک از آن ها به ملاصدرا، دیدگاه های معرفت شناختی وی تحت تاثیر قرار می گیرد، هدف از نوشتار حاضر که ماهیت بنیادی دارد، تبیین سازگارترین الگو از تشکیک وجود صدرایی با مبانی معرفتی او بر پایه روش گرندد تئوری است. روش شناسی حاکم بر متن، ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد و ضمن استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای و مصاحبه با چند کارشناس خِبره، عوامل زمینه ای، علی، مداخله گر و پیامدهای معرفتی دو الگو طرح و بررسی شد. نمونه ها از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش گرندد تئوری کدگذاری و تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان داد که الگوی تشکیک در مراتب و الگوی تشکیک در مظاهر، ضمن تفاوت هایی در عوامل زمینه ای، علی و مداخله گر، لوازم و نتایج معرفتی یکسانی دارند. پرونده مقاله

  • مقاله

    5 - نظریۀ خودگفتمانی و جایگاه آن در تجربۀ دینی
     پژوهشهای معرفت شناختی , شماره 1 , سال 12 , زمستان 1402
    هستۀ نظریۀ خودگفتمانی توسط هوبرت هرمنس و کمپن شکل گرفته است. از نظر هرمنس خودگفتمانی به‌عنوان یک مفهوم و توانایی روان‌شناختی-فرهنگی در جریان گفتگو تأثیر به‌سزایی دارد. ما جایگاه این جریان را درباره ساحت تجربۀ دینی بررسی کرده‌ایم. این جریان، عالم درون فرد را در میان تجار چکیده کامل
    هستۀ نظریۀ خودگفتمانی توسط هوبرت هرمنس و کمپن شکل گرفته است. از نظر هرمنس خودگفتمانی به‌عنوان یک مفهوم و توانایی روان‌شناختی-فرهنگی در جریان گفتگو تأثیر به‌سزایی دارد. ما جایگاه این جریان را درباره ساحت تجربۀ دینی بررسی کرده‌ایم. این جریان، عالم درون فرد را در میان تجارب دینی ادیان متفاوت، مانند جامعه‌ای از موقعیّت‌های نسبتاً مستقل، همچون یک منظرۀ خیالی، امّا بر اساس عالم خارج در نظر ‌می‌گیرد و از جایگاهی فراتر و مشرف بر موقعیّت‌های تصوّر شده به آن‌ها توجّه می‌‌کند. با وجود شرایط تأثیرگذار بر گفتگوی ادیان، وجود یک پذیرش بی‌قیدوشرط در رویکرد کثرت‌گرایی، زودباوری و مسئلۀ تحمیل در ارتباط با یک تجربۀ فرض شده دینی، خودگفتمانی در عین در برداشتن و تمرکز بر تجربۀ من و دیگران، می‌تواند پذیرش راحت‌تر و قانع کننده‌تری از آنچه که تجربه کرده‌ام و آنچه که می‌توانست تجربه شود داشته باشد. همچنین با توجّه به شرایط غیرمستقیم تأثیرگذار بر چگونگی وقوع تجربۀ دینی، آن می‌تواند موقعیّت‌های دینی دقیق، جزئی و واقع‌بینانه‌تری را تصوّر و آن‌ها را از منظر همه‌جانبه‌تر تحلیل کند. در اولین جایگاه، می‌تواند با تجربۀ مبهم و پیچیدۀ منتسب به حقیقت دین در فرد، مواجهه واقع‌بینانه‌تری داشته باشد. دوم، ارتباط دادن هویّت‌های دینی در موقعیّت‌های متفاوتِ درون یک فرد است. سوم، تأثیر آن بر شکوفایی ظرفیّت معنوی فرد است. خودگفتمانی اولویّت‌های درون یک فرد و دلیل این اولویّت یافتن‌ها، پیش‌فرض‌ها و اعتقادات اثبات شده ما را مورد توجّه قرار می‌دهد و با توجّه به تأثیرپذیری ما از پیوند‌های عاطفی و اجتماعی، قضاوت‌ واقع‌بینانه‌تری انتظار دارد. پرونده مقاله

  • مقاله

    6 - تحلیل تطبیقی ویژگی های تجربه و استقراء در فلسفه ابن سینا و پوپر
     پژوهشهای معرفت شناختی , شماره 1 , سال 6 , بهار 1396
    استقراء و تجربه از مسائل مهم فلسفه علم در جهان معاصر است که در فلسفه ابن سینا و پوپر همواره مورد توجه بوده است. ابن سینا با استناد به مواردی چون اخذ ذاتی، قاعده اتفاقی و قیاس خفی، تلاش نمود تا تجربه را از استقراء جدا کند و برای آن یقین و کلیت مشروط خاصی را لحاظ کند؛ ضمن چکیده کامل
    استقراء و تجربه از مسائل مهم فلسفه علم در جهان معاصر است که در فلسفه ابن سینا و پوپر همواره مورد توجه بوده است. ابن سینا با استناد به مواردی چون اخذ ذاتی، قاعده اتفاقی و قیاس خفی، تلاش نمود تا تجربه را از استقراء جدا کند و برای آن یقین و کلیت مشروط خاصی را لحاظ کند؛ ضمن اینکه تقسیم او از استقراء به تام و ناقص نیز اهمیت خاص خود را دارد. پوپر با نظر به مشکل عدم امکان استنباطات کلی در استقراء، تلاش نمود با طرح اصل انتقال و نشان دادن همسانی نگرش منطقی و روانشناسی گری، مشکل استقراء را حل کند و سپس با معرفی معیار ابطال پذیری، معیاری کلی و تجربی برای تأیید نظریات علمی ارائه دهد. شباهت دیدگاه ابن سینا و پوپر، مواجهه نقادانه با مسئلۀ استقراء و تجربه و تلاش برای تبیین ابعاد معرفتی آنها در علم و زندگی عملی بشر است، اما درنهایت ضمن اینکه هر دو، روش علمی را در تجربه و استقراء محدود نمی کنند، پوپر درحالی تجربه را بعنوان یکی از معیارهای تفکیک علم از غیر علم می داند که برای تجربه هیچ مبنای محکمی درنظر نمی گیرد، ولی ابن سینا تأکید دارد که تجربه از بدیهیات اولیه است و بنابراین در شکل گیری مجموعه معرفت بشری نقش مهمی دارد. در نوشتار حاضر، با تبیین و تحلیل تطبیقی دیدگاه های ابن سینا و پوپر درباب تجربه و استقراء، تلاش می شود توانمندهای رویکرد ابن سینا نشان داده شود. پرونده مقاله