دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی
,
شماره5,سال
17
,
زمستان
1395
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروهدرمانی به شیوۀ تحلیل رفتار متقابل بر الگوهای ارتباطی زوجها انجام گرفت. جامعۀ آماری این پژوهش همۀ زوجهای مراجعهکننده به یکی از درمانگاههای خدمات روانشناختی شهر مشهد برای دریافت کمکهای تخصصی در زمینۀ مسائل زناشویی بودند. 16 زوج به چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروهدرمانی به شیوۀ تحلیل رفتار متقابل بر الگوهای ارتباطی زوجها انجام گرفت. جامعۀ آماری این پژوهش همۀ زوجهای مراجعهکننده به یکی از درمانگاههای خدمات روانشناختی شهر مشهد برای دریافت کمکهای تخصصی در زمینۀ مسائل زناشویی بودند. 16 زوج به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایشی در 8 جلسۀ 2 ساعتۀ درمان به شیوۀ تحلیل رفتار متقابل شرکت کردند. گروه گواه هیچگونه درمانی دریافت نکرد. ابزار اندازهگیری در این پژوهش پرسشنامۀ الگوهای ارتباطی (کریستنسین و سالاوی، 1984) بود. همۀ زوجها پرسشنامۀ الگوهای ارتباطی را در مراحل پیش از درمان، پس از درمان و پیگیری 3 ماهه تکمیل کردند. دادهها با روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیره (MANCOVA) تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس نتایج بهدست آمده، الگوی ارتباطی سازندۀ متقابل مردان، زنان و بهطور کلی زوجهای گروه آزمایشی بهطور معنیداری نسبت به گروه گواه در مرحلۀ پسآزمون و پیگیری افزایش نشان داد (05/0P<). یافتههای پژوهش، نشان داد که گروهدرمانی تحلیل رفتار متقابل، در افزایش الگوهای ارتباطی سازندۀ زوجها مؤثر است.
پرونده مقاله
هدف: پژوهش حاضر باهدف اثربخشی بازیدرمانی فلورتایم بر بهبود کنشوری و رفتار سازشی کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی (ADHD) انجام شد.
روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کودکان 11-9 ساله مبتلابه چکیده کامل
هدف: پژوهش حاضر باهدف اثربخشی بازیدرمانی فلورتایم بر بهبود کنشوری و رفتار سازشی کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی (ADHD) انجام شد.
روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کودکان 11-9 ساله مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالیِ (ADHD) تحت حمایت درمانگاه حضرت علیاصغر (ع) شهرری در سال 98-1397 تشکیل دادند که 30 نفر بهعنوان نمونه آماری انتخاب و در دو گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) بهصورت تصادفی جایگزین شدند، ابتدا هر دو گروه با مقیاس نارسایی کنشوری اجرایی بار کلی (BDEFS- CA)، رفتار سازشی با مقیاس رفتار سازشی لیمبرت و همکاران (1974) سنجیده شدند سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقهای بازیدرمانی فلورتایم را دریافت کردند در پایان دوره از هر دو گروه با پرسشنامههای ذکرشده پسآزمون به عمل آمد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 22 در سطح معناداری 0/05 انجام شد.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بازیدرمانی فلورتایم بر بهبود کنشوری و رفتار سازشی کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی (ADHD) مؤثر بود به این صورت که بازیدرمانی فلورتایم، موجب کاهش نارسایی کنشهای اجرایی همچنین موجب کاهش رفتارهای ناسازش یافته در گروه آزمایش شد (0/01>p).
نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی بازیدرمانی فلورتایم بر بهبود کنشوری و رفتار سازشی کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه بیشفعالی (ADHD)، بازیدرمانی فلورتایم میتواند بهعنوان روشی مؤثر درزمینه اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی (ADHD) مورداستفاده روانشناسان قرار گیرد.
پرونده مقاله
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین صفات شخصیتی و رضایت از زندگی با نقش میانجیگری هوش هیجانی بود.
روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل بزرگسالان ایرانی ساکن شهر مشهد در سال 2021 در دامنه سنی 18 تا 60 سال بودند که از این میان 407 چکیده کامل
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین صفات شخصیتی و رضایت از زندگی با نقش میانجیگری هوش هیجانی بود.
روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل بزرگسالان ایرانی ساکن شهر مشهد در سال 2021 در دامنه سنی 18 تا 60 سال بودند که از این میان 407 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه شخصیت نئو (Costa & McCrae, 1992)، پرسشنامه رگه هوش هیجانی - فرم کوتاه (Petrides & Furnham, 2006) و پرسشنامه رضایت از زندگی (Diener et al., 1985) جمعآوری شدند. دادهها با استفاده از روشهای همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نرمافزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود. روانرنجوری، برونگرایی، گشودگی به تجربه و وجدانگرایی بر رضایت از زندگی و هوش هیجانی اثر مستقیم معنادار داشتند. همچنین، مولفههای هوش هیجانی شامل درک و ارزیابی عواطف خود و دیگران، خوشبینی، خودآگاهی و مهارتهای اجتماعی بر رضایت از زندگی اثر مستقیم معنادار داشتند. علاوه براین، نقش میانجی خوشبینی در رابطه بین روانرنجوری، برونگرایی و وجدانگرایی با رضایت از زندگی (05/0p<)، نقش میانجی خودآگاهی، درک و ارزیابی عواطف خود و دیگران در رابطه بین روانرنجوری، برونگرایی، گشودگی به تجربه و وجدانگرایی با رضایت از زندگی (001/0p<) و نقش میانجی مهارتهای اجتماعی در رابطه بین روانرنجوری، برونگرایی و وجدانگرایی با رضایت از زندگی (001/0p<) تایید شدند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر میتوان گفت که صفات شخصیتی از طریق هوش هیجانی بر رضایت از زندگی اثر میگذارد؛ درنتیجه یکی از راههای افزایش رضایت از زندگی بالا بردن هوش هیجانی افراد با توجه به صفات شخصیتی آنهاست.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد