-
مقاله
1 - پتانسیلیابی اراضی مستعد کشت گردو در استان تهران با روشFuzzy AHPحفاظت منابع آب و خاک (علمی - پژوهشی) , شماره 4 , سال 8 , پاییز 1397گردو بهعنوان یکی از محصولات پربازده، نقش قابل توجهی در وضعیت اجتماعی و اقتصادی کشاورزان در بسیاری از مناطق کشور دارد و با توجه به بازده اقتصادی این محصول در سال های اخیر، شاهد افزایش چشمگیر سطح زیر کشت آن هستیم. درخت گردو بسیار به شرایط آب و هوایی وابسته است، بنابراین چکیده کاملگردو بهعنوان یکی از محصولات پربازده، نقش قابل توجهی در وضعیت اجتماعی و اقتصادی کشاورزان در بسیاری از مناطق کشور دارد و با توجه به بازده اقتصادی این محصول در سال های اخیر، شاهد افزایش چشمگیر سطح زیر کشت آن هستیم. درخت گردو بسیار به شرایط آب و هوایی وابسته است، بنابراین لازم است قبل از کشت آن که نیاز به سرمایه گذاری اولیه نسبتاً بالایی دارد، اقداماتی در خصوص شناسایی مناطق مناسب و مستعد کاشت صورت گیرد. لذا هدف از انجام پژوهش حاضر ارزیابی و شناسایی اراضی مستعد برای کاشت گردو در سطح کل استان تهران جهت حصول بازده تولید مطلوب می باشد. بدینمنظور از پارامترهای اقلیمی (شامل دما، رطوبت نسبی، بارندگی و سرعت باد) مربوط به 12 ایستگاه سینوپتیکی در داخل استان و 8 ایستگاه در استان های مجاور با طول دوره آماری 11 سال (2004 تا 2014 میلادی)، توپوگرافی و کاربری اراضی بهمنظور مکان یابی و پهنه بندی مناطق مستعد کشت گردوی ایرانی استفاده شده است. ابتدا از تمامی پارامترهای مورد نظر لایه اطلاعاتی رستری تولید شد. سپس با بررسی مطالعات پیشین و نظر کارشناسان در ارتباط با خصوصیات فیزیولوژیکی و نیازهای رویشی درخت گردو، آستانه های مطلوب و نامطلوب جهت رشد درخت تعیین و با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و تهیه پرسشنامه میزان ارجحیت و تأثیرگذاری هریک از پارامتر ها محاسبه شد. در ادامه با استفاده از تابع عضویت فازی کلیه لایه های اطلاعاتی نرمال سازی شده و در نهایت از طریق ابزار هم پوشانی فازی در محیط نرم افزار ArcGis، نقشه پهنه بندی نهایی تهیه و استخراج گردید. مطابق با این نقشه، از میان کل اراضی استان تهران 9562/243882 هکتار معادل 82/17 درصد جهت کاشت گردوی ایرانی دارای استعداد بسیار مناسب می باشد. همچنین نتایج نهایی حاکی از آن است که از میان پارامترهای مؤثر بر رشد گردو سه عامل دما، رطوبت نسبی و جهت شیب از تأثیر و اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. پرونده مقاله -
مقاله
2 - مقایسة برآورد دمای سطح زمین در روش های تک باندی و چند باندی با استفاده از تصویر لندست 8سنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 4 , سال 7 , پاییز 1395دمای سطح زمین (LST)، پارامتری کلیدی در مطالعات محیطی، بخصوص پایش خشکسالی است. با توجه به محدودیتهای زمینی تخمین LST در مقیاسهای بزرگ، سنجش از دور حرارتی روشی مناسب است. هدف از این تحقیق، تخمین و مقایسه دمای سطح زمین، در روشهای تک باندی و چند باندی با استفاده از لندست چکیده کاملدمای سطح زمین (LST)، پارامتری کلیدی در مطالعات محیطی، بخصوص پایش خشکسالی است. با توجه به محدودیتهای زمینی تخمین LST در مقیاسهای بزرگ، سنجش از دور حرارتی روشی مناسب است. هدف از این تحقیق، تخمین و مقایسه دمای سطح زمین، در روشهای تک باندی و چند باندی با استفاده از لندست 8 است. دادههای زمینی لازم از ایستگاههای هواشناسی فارابی (خوزستان) و کرج (البرز) همزمان با عبور ماهواره در تاریخهای مورد نظر، اخذ گردید. توان تشعشعی و آب بخار موجود در اتمسفر، ورودیهای روشهای تک و چند باندی این پژوهش میباشند. پس از تصحیحات، پردازش و محاسبات لازم، LST برآورد گردید. از شاخصهای آماری جذر میانگین مربعات (RMSE)، متوسط خطای مطلق (MAE) و ضریب تبیین (R2) جهت ارزیابی صحت نتایج استفاده شد. نتیجه این تحقیق نشان دهنده R2 بالای 9/0 در مقایسه با مشاهدات زمینی است. بالاترین دقت در روش تک باندی (باند 10) با بررسی MAE به میزان 04/1 و 98/0 درجه در ایستگاههای کرج و سپس فارابی، همچنین کمترین و بیشترین RMSE در روشهای تک باندی (باند 10) و سپس چند باندی (ترکیب دو باند 10 و 11) مشاهده گردید. شرایط منطقه مطالعاتی از نظر دما، پوشش منطقه و آب بخار موجود در اتمسفر در نتایج و انتخاب باند حرارتی مناسب اثرگذار است که توجه به این شرایط در تخمین LST به ویژه در روشهای چند باندی پیشنهاد میگردد. پرونده مقاله -
مقاله
3 - کمی سازی تأثیر پارامترهای سطحی و شرایط اقلیمی بر دمای سطح زمین با استفاده از داده های انعکاسی و حرارتی سنجشازدورسنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 1 , سال 10 , بهار 1398دمای سـطح زمین (LST) برای انواع وسیعی از مطالعات علمی اقلیم شناسـی، هیدرولوژی، منابع طبیعی و غیره مورد نیاز است. پارامترهای مختلفی ازجمله جنس مواد تشکیل دهنده سطح، شرایط توپوگرافی، شرایط محیطی و میزان تابش رسیده به سطح بر LST تأثیرگذار هستند. هدف از انجام پژوهش حاضر، چکیده کاملدمای سـطح زمین (LST) برای انواع وسیعی از مطالعات علمی اقلیم شناسـی، هیدرولوژی، منابع طبیعی و غیره مورد نیاز است. پارامترهای مختلفی ازجمله جنس مواد تشکیل دهنده سطح، شرایط توپوگرافی، شرایط محیطی و میزان تابش رسیده به سطح بر LST تأثیرگذار هستند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تغییرات توپوگرافی، شرایط اقلیمی و تابش ورودی بر LST با استفاده از داده های انعکاسی و حرارتی سنجشازدور است. در این پژوهش از مجموعه داده های انعکاسی و حرارتی ماهواره لندست 8، مدل رقومی ارتفاعی ASTER، محصول بخارآب مودیس (MOD07) برای تاریخ 2 مرداد 1397 و نقشه توپوگرافی و اقلیمی منطقه جنوب استان کرمان استفاده شد. برای محاسبه LST از روش تک کاناله و جهت محاسبه تابش طولموج کوتاه و بلند ورودی به سطح، از روش ارائهشده در الگوریتم بیلان انرژی سبال استفاده شد. ارتباط بین LST با متغیر های مستقل ازجمله ارتفاع، شیب، جهت شیب، پوشش گیاهی و تابش ورودی به سطح با استفاده از تحلیل های آماری بررسیشد. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی بین LST و هر یک از پارامترهای مستقل بیشتر از 0.7 می باشد. همچنین با بررسی های آماری، معنادار بودن نتایج ارتباط بین LST و پارامترهای توپوگرافی، شاخص اختلاف پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) و تابش ورودی در سطح 95 درصد معنادار بود. نتایج بررسی LST در شرایط اقلیمی فراخشک، خشک، نیمهخشک، مدیترانه ای، نیمه مرطوب و مرطوب بیانگر این است که اقلیم های با دمای بالاتر نسبت به اقلیم های با دمای پایین تر دارای میانگین ارتفاع و NDVI پایین تر و دارای میانگین تابش طولموج بلند ورودی به سطح بالاتری هستند. پرونده مقاله -
مقاله
4 - Comparison of MODIS, SEVIRI and INSAT-3D Land Surface Temperature (LST)Mehdi Ghlamnia Salman Ahmadi Reza Khandan Seyed kazem Alavipanah Ali Darvishi Boloorani Saeid HamzeheJournal of Radar and Optical Remote Sensing and GIS , شماره 5 , سال 3 , پاییز 2020The accuracy of retrieved LST from satellites is of great importance. Among different LST validation methods, a cross-calibration procedure is highly cost-effective and applicable. The IndianNationalSatellite-3D series (INSAT-3D) and Meteosat Second Generation (MSG) are چکیده کاملThe accuracy of retrieved LST from satellites is of great importance. Among different LST validation methods, a cross-calibration procedure is highly cost-effective and applicable. The IndianNationalSatellite-3D series (INSAT-3D) and Meteosat Second Generation (MSG) are two geostationary satellites that which provide LST products with high temporal resolution. Considering MODIS as the reference (polar orbit that is onboard Aqua and Terra satellites), the comparison of the LST products of these geostationary satellites was evaluated from 4th March to 1st September 2015. For this purpose mean LST ratios were calculated for both MODIS-Imager (from INSAT-D) and MODIS-SEVIRI. Then the behavior of their mean LST ratio was analyzed for the exciting four major land covers and five elevation classes in the study area. The results showed that Imager data underestimated and overestimated the LST in comparison to MODIS data during the day and night time respectively. The SEVIRI LSTs underestimated the LST in both day and night time in comparison with MODIS products. In order to model the discrepancies between MODIS-Imager and MODIS-SEVIRI, for each land cover a multilinear regression model was fitted based on slope, aspect, azimuth, and View Zenith Angle (VZA). The results showed that barren, Shrub, grass, and cereal crops had low RMSEs in model fitting, respectively. پرونده مقاله