نوعدوستی را میتوان مسألهای شهری قلمداد نمود؛ زیرا گمنامی و غریبهگی در شهرها بیشتر پدیدار میشود. از این رو، پژوهش حاضر، درصدد بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به رفتارهای نوعدوستانه درهنگام بروز موقعیتهای غالباً اضطراری و نیازمند یاریرسانی در بین شهرنشینان است. چکیده کامل
نوعدوستی را میتوان مسألهای شهری قلمداد نمود؛ زیرا گمنامی و غریبهگی در شهرها بیشتر پدیدار میشود. از این رو، پژوهش حاضر، درصدد بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به رفتارهای نوعدوستانه درهنگام بروز موقعیتهای غالباً اضطراری و نیازمند یاریرسانی در بین شهرنشینان است. اینکه چه عواملی نقش تسهیلکننده یا مانعشونده در مداخله و ارائه ی رفتار یاریگرانه دارند. در این راستا، پس از انجام مصاحبههای مقدماتی با تعدادی از شهروندان و دستهبندی و استخراج عوامل اثرگذار، به نظریهها و مطالبی که به نسبت مفاهیم استخراج شده یعنی دینداری، اعتماد اجتماعی، احساس آنومی، شهرگرایی، فردگرایی، خوشایندی یا ناخوشایندی تجربههای گذشته، مسؤولیتپذیری اجتماعی و همدلی با نوعدوستی و رفتارهای دگرخواهانه میپرداختند، مراجعه و فرضیههای تحقیق پیریزی شد.
روش تحقیق، پیمایش و تکنیک مورد استفاده، مصاحبه به کمک پرسشنامه ی محقق ساخته با سؤالهای بسته بر اساس پیگیری نظری مفاهیم به دست آمده از مصاحبه است. جامعه ی آماری تحقیق را شهروندان 18سال و بالاتر شهر همدان تشکیل میدهند که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 384 نفر تعیین گردید.
نتایج تحقیق نشان داد که با افزایش میزان احساس آنومی شهروندان و افزایش در شهرگرایی و فردگرایی، میزان گرایش به رفتارهای نوعدوستانه کاهش مییابد. در مقابل، هرچه میزان دینداری، اعتماد اجتماعی، خوشایندی تجربههای گذشته ی افراد از یاریرسانی، مسؤولیتپذیری اجتماعی و همدلی شهروندان بیشتر باشد، گرایش به انجام رفتارهای نوعدوستانه نیز بالاتر خواهد بود. این یافتهها مؤید نظرات ذکر شده در مصاحبههای مقدماتی و ادبیات نظری موجود در این حوزه است.
پرونده مقاله
مطالعات میان فرهنگی
,
شماره2,سال
11
,
تابستان
1395
با وجود گذشت سال ها از حضور مهاجران افغانستانی در ایران، هنوز این گروه از افراد با مسائل و مشکلات بسیاری درگیر هستند، یکی از مهم ترین این مشکلات، وجود نگرشهای منفی در تعاملات روزمره با ایرانیان است. به نظر میرسد نگرش منفی به مهاجران افغانستانی به دلیل وجود ارزشهای فر چکیده کامل
با وجود گذشت سال ها از حضور مهاجران افغانستانی در ایران، هنوز این گروه از افراد با مسائل و مشکلات بسیاری درگیر هستند، یکی از مهم ترین این مشکلات، وجود نگرشهای منفی در تعاملات روزمره با ایرانیان است. به نظر میرسد نگرش منفی به مهاجران افغانستانی به دلیل وجود ارزشهای فرهنگی خاص نزد ایرانیان باشد. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی رابطه میان ارزش های فرهنگی و نگرش نسبت به مهاجران افغانستانی می پردازد. فرضیات این پژوهش حول این موضوع سامان یافته است که ارزش های فرهنگی ایرانیان می توانند با نگرش آنها نسبت به مهاجران افغانستانی و لذا نحوه تعامل و رفتار با آنان تأثیرگذار باشند. روش تحقیق، پیمایش بوده و برای گردآوری دادهها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شهروندان شهر کاشان هستند که از میان آنها 389 نفر به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها به کمک نرم افزار SPSS و آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون تحلیل گردید. یافته ها حاکی از آن است که بین ارزش های فرهنگی مردانگی/ زنانگی، ابهام گریزی و فاصله قدرت با نگرش نسبت به مهاجران افغانستانی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. لذا میتوان گفت با افزایش میزان ارزشهای فرهنگی مردانگی، فاصله قدرت و ابهام گریزی، نگرش به مهاجران منفی تر می شود. تحلیل رگرسیون نشان می دهد که سه متغیر فوق، در مجموع حدود 15 درصد از تغییرات نگرش ایرانیان نسبت به مهاجران را تبیین میکنند. فرضیه مربوط به رابطه جمع گرایی/ فردگرایی با نگرش نسبت به مهاجران مورد تأیید قرار نگرفت و به لحاظ آماری رابطه دو متغیر مذکور معنادار نیست.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد