-
مقاله
1 - برآورد احتمال وقوع امواج گرمایی با دوره تداوم مختلف در استان اردبیل به کمک زنجیره مارکفجغرافیایی سرزمین , شماره 1 , سال 20 , بهار 1402امواج گرمایی یکی از پدیدههای طبیعی و ذاتی اقلیم در مناطق مختلف جهان میباشند که فراوانی ظهور آنها درنتیجه نوسانات آب و هوایی کره زمین در سالهای اخیر همانند سایر پدیدههای حدی اقلیم افزایش دارد، افزایش دمای هوا چه به دلیل خشکسالیهای دورهای و چه به دلیل گرمایش جهانی چکیده کاملامواج گرمایی یکی از پدیدههای طبیعی و ذاتی اقلیم در مناطق مختلف جهان میباشند که فراوانی ظهور آنها درنتیجه نوسانات آب و هوایی کره زمین در سالهای اخیر همانند سایر پدیدههای حدی اقلیم افزایش دارد، افزایش دمای هوا چه به دلیل خشکسالیهای دورهای و چه به دلیل گرمایش جهانی در سالهای آتی امری بسیار محتمل است. برای ارزیابی دما در استان اردبیل، دادههای حداکثر دمای روزانه ایستگاههای همدید اردبیل، پارسآباد، خلخال و مشکینشهر برای سالهای 1991 تا 2016 از هواشناسی اردبیل اخذ گردید. در این پژوهش به منظور بررسی دورههای گرما در ماههای مختلف استان اردبیل، همچنین برای نشان دادن تغییرات، دوره تداوم و دوره بازگشت امواج گرمایی شناسایی شده، از مدل زنجیره مارکف استفاده شده است. در ادامه برای نمونه داده های حداکثر دمای روزانه ایستگاه پارس آباد در نرم افزار اکسل فیلتر گذاری ودمای بالای 35درجه انتخاب شد که روز های انتخاب شده17/7/2016 و18/7/2016که دمای هوا به ترتیب در این روزها با 8/38 و6/38 می باشد سپس با اخذ داده اقدام به ترسیم نقشه در محیط گردس که نقشه های فشار سطح دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل در تراز 500هکتوپاسکال و نقشه دمای سطح بالا (از سایت مرکز پیش بینی محیطی نوا)اخذ گردید بر این اساس در هیچ ماهی موجهای پرتداوم تر بیشترین فراوانی را به خود اختصاص ندادهاند و موجکوتاه مدت و بلند مدت گرمایی در ماه فروردین بیشترین مقدار و در ماه شهریور کمترین مقدار را داشته است. نتایج تحقیق نشان داد که در ماه فروردین، اردیبهشت و خرداد ایستگاه پارسآباد کمترین طول دوره بازگشت موج گرمایی را به خود اختصاص داده است و ماههای تیر، مرداد و شهریور ایستگاه اردبیل کمترین طول دوره بازگشت را به خود اختصاص داده است. طولانیترین دوره بازگشت هم در ماههای فروردین، اردیبهشت، خرداد، تیر و مرداد در ایستگاه مشکینشهر بوده و در ماه شهریور در ایستگاه خلخال مشاهده شده است.همچنین وجود پرفشار دینامیکی آزور در ایران باعث حاکمیت شدید گرما در منطقه مورد مطالعه ما شده است. پرونده مقاله -
مقاله
2 - بررسی تغییرات کاربری ارضی و مولفههای اقلیمی در شهرستان مشکین شهرحفاظت منابع آب و خاک (علمی - پژوهشی) , شماره 47 , سال 12 , بهار 1402زمینه و هدف: تغییر اقلیم تاثیرات منفی بر منابع آبی و جوامع انسانی بهویژه در مناطق خشک و نیمه خشک دارد. سنجش از راه دور کاربرد وسیعی در مطالعاتی از جمله نظارت بر محیط زیست، کشاورزی و اقلیم کره زمین دارد. این فنآوری امکان پژوهش و بررسی این دست از مطالعات را در مناطق بزر چکیده کاملزمینه و هدف: تغییر اقلیم تاثیرات منفی بر منابع آبی و جوامع انسانی بهویژه در مناطق خشک و نیمه خشک دارد. سنجش از راه دور کاربرد وسیعی در مطالعاتی از جمله نظارت بر محیط زیست، کشاورزی و اقلیم کره زمین دارد. این فنآوری امکان پژوهش و بررسی این دست از مطالعات را در مناطق بزرگ با وضوح مکانی و زمانی بالا، بهویژه مناطق صعب العبور و یا مناطقی که فاقد ایستگاه اندازهگیری زمینی (مانند ایستگاههای سینوپتیک) هستند را فراهم میکند. با توجه به گسترش اقلیم نیمه بیابانی سرد در منطقه شمال غرب کشور و تغییرات کاربری اراضی منطقه مشکین شهر در سالهای اخیر، هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه متقابل مولفههای اقلیمی دما، بارش و همچنین رطوبت خاک با تغییرات کاربری اراضی است.روش پژوهش: شهرستان مشکین شهر در شمال غرب ایران واقع شده و یکی از شهرستانهای مهم استان اردبیل میباشد. در پژوهش حاضر منطقه مورد مطالعه با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست 5 برای سال 2002 و لندست 8 برای سال 2021 در هفت کلاس کشاورزی آبی، کشاورزی دیم، منطقه مسکونی، مناطق آبی، پوشش برفی، مرتع خوب و مرتع ضعیف جهت بررسی تغییرات کاربری اراضی طبقهبندی شدند. در ادامه مولفههای دما و بارش (به همراه صحت سنجی با دادههای زمینی) بهترتیب با استفاده از الگوریتم تک کاناله و پایگاه داده GPM و رطوبت خاک نیز با استفاده از الگوریتم نوری -حرارتی (TOTRAM) با اعمال پارامترهای LST و NDVI به صورت سری زمانی برای سالهای 2002، 2006، 2011، 2016، 2019 و2021 بررسی شدند. یافتهها: با بررسی نقشههای حاصل تغییرات قابل ملاحظهای در کاربریهای مختلف مشاهده شده که بیشتر این تغییرات در زمینهی افزایش زمینهای کشاورزی آبی و مراتع ضعیف و از بین رفتن مراتع مرغوب بوده است. همچنین نوسانات دمایی و بارشی در سالهای مورد مطالعه کاملا روشن است و از روند منظمی برخوردار نمیباشند، بهطوریکه برای مثال در سال 2011 افزایش ناگهانی بارش به مقدار 46 میلیمتر مشاهده میشود. ولی میزان کمینهی دما نسبت به بیشینهی آن در سالهای مختلف افزایش بیشتری در مقایسه با سال 2002 نشان میدهد. پوشش گیاهی و میزان طوبت خاک نیز روند صعودی یا نزولی خاصی نداشته و مقادیر متفاوتی در سالهای مختلف نشان میدهند، اما حداکثر پوشش گیاهی، یعنی مقدار 1 در مورد شاخص NDVI در سال 2002 مشاهده میشود.نتایج: با توجه به نتایج و نوسانات مقادیر مولفههای اقلیمی، بهویژه تغییرات ناگهانی در برخی سالها، نشانههایی از تغییرات اقلیم در منطقه مشاهده میشود، ولی نظری قطعی نمیتوان در رابطه با روند تغییرات کاربری اراضی و تغییرات اقلیمی بیان کرد. بررسی نتایج نشان میدهد که تغییرات کاربری بهویژه در بخش کشاورزی میتواند تحت تاثیر شرایط اقلیمی باشد. وابستگی مولفههای اقلیمی به یکدیگر و متأثر بودن رطوبت خاک و پوشش گیاهی از این مولفهها، از نتایج دیگر این مطالعه است. بهطوریکه با افزایش دما شاهد کاهش میزان رطوبت و سطح پوشش گیاهی هستیم. زمانهایی که رطوبت خاک نسبت به سالهای دیگر بیشتر است، با توجه به نقش خنک کنندگی تبخیر، دما پایین و پوشش گیاهی مطلوب است. در نتیجه بین مولفههای مختلف وابستگی روشنی وجود دارد و تغییر در پارامتری بقیه پارامترها را تحت تاثیر خود قرار میدهد، اما بهنظر میرسد مولفهی دما نقش پر رنگتری نسبت به بقیه پارامترها ایفا میکند. پرونده مقاله -
مقاله
3 - ارزیابی واکنش هیدرولوژیکی حوضه آبریز کیوی چای به تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل SWATحفاظت منابع آب و خاک (علمی - پژوهشی) , شماره 48 , سال 12 , تابستان 1402زمینه و هدف: تغییر کاربری اراضی بهصورت مستقیم بر روی مؤلفههای هیدرولوژیکی و منابع آبی تأثیرگذار است و نقش مهمی در تشدید خطرات احتمالی همچون خشکسالی و سیلاب دارد. لذا بررسی اثرات کاربری اراضی بر مؤلفههای آبی همچون رواناب امری ضروری است. ازاینرو در این مطالعه، وضعیت ر چکیده کاملزمینه و هدف: تغییر کاربری اراضی بهصورت مستقیم بر روی مؤلفههای هیدرولوژیکی و منابع آبی تأثیرگذار است و نقش مهمی در تشدید خطرات احتمالی همچون خشکسالی و سیلاب دارد. لذا بررسی اثرات کاربری اراضی بر مؤلفههای آبی همچون رواناب امری ضروری است. ازاینرو در این مطالعه، وضعیت رواناب حوضه کیوی چای، یکی از مهمترین حوضههای استان اردبیل، از نظر محیط زیستی در شرایط تغییر کاربری اراضی با استفاده از مدل SWAT مورد بررسی قرار گرفت.روش پژوهش: برای پردازش، طبقهبندی و تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارهای ArcGIS10.1،Envi5.1 و Ecognition استفاده شد. همچنین از روش مبتنی بر مدلهای انتقال تابشی چون FLAASH بهعنوان بهترین روش برای تصحیح اتمسفری استفاده شد. برای سگمنت سازی از الگوریتم Multiresolution و برای طبقهبندی از الگوریتم نزدیکترین همسایگی استفاده شد. سپس نمونههای تعلیمی از سطح منطقه با استفاده از بازدیدهای میدانی و تصاویر ماهواره Google Earth جمعآوری شد و برای ارزیابی صحت و دقت طبقهبندی بکار رفت. در انتها از روش تشخیص تغییراتThematic) change dynamic (در Envi5 برای شناسایی تغییراتی که طی سالها اتفاق افتاده بود، استفاده شد. برای بررسی تأثیر تغییرات کاربری اراضی روی رواناب حوضه نیز از مدل هیدرولوژیکیSWAT استفاده شد. بعد از استخراج پارامترهای مؤثر در حوضه خروجی مدل با نرمافزار SWAT-CUP و الگوریتم SUFI-2واسنجی و اعتبارسنجی شد. برای ارزیابی نتایج این مرحله از شاخصهای نش - ساتکلیف و ضریب تعیین استفاده شد.یافتهها: در این پژوهش، پس از اعمال طبقهبندی اراضـی به روش شیءگرا، نقشه کاربری اراضی در هفت کـلاس؛ کشاورزی دیم، کشاورزی آبی، باغ، جنگل، مسکونی، مرتع و آب تهیه گردید. در نقشه کاربری اراضی حوضه، پوشش مرتع، طبقه غالب کاربری زمین است؛ بااینحال، کاهش قابلتوجه از 18/1224 کیلومترمربع به 59/1046 کیلومترمربع بین سالهای 1987 و 2019 مشاهدهشده است. مقادیربدست آمده برای شاخصهای R-Factor,P-Factor,R2,NS در دوره واسنجی به ترتیب برای ایستگاه آبگرم (69/0، 71/0، 47/0، 53/0) و برای ایستگاه فیروزآباد (64/0، 67/0، 3/0، 32/0) و در دوره اعتبارسنجی برای ایستگاه آبگرم به ترتیب (56/0، 62/0، 0، 09/0) و برای ایستگاه فیروزآباد (51/0، 53/0، 0، 13/0) است. برایناساس نتایج بهدستآمده در مرحله واسنجی و اعتبارسنجی قابلقبول ارزیابی شد. ارزیابی پاسخ مدل SWAT به کاربری زمین نیز نشان داد در مقیاس سالانه نشان می دهد که میزان جریان در ایستگاه فیروزآباد از 08/3 به 81/2 مترمکعب بر ثانیه (77/8- درصد) و در ایستگاه آبگرم از 11/1 به 96/0 مترمکعب بر ثانیه (51/13-) کاهشیافته است که علت آن را میتوان ناشی از تغییرات کاربری اراضی بخصوص تغییر در کاربری مراتع و تبدیل آن به زراعت دیم و باغات و جنگلها دانست.نتایج: روند تغییرات کاربری اراضی حوضه بین سالهای 1987 تا 2019 درکاربری های کشاورزی دیم، مرتع وپهنه های آبی با روند کاهشی و در کاربریهای کشاورزی آبی، باغ، جنگل و مسکونی با روند افزایشی همراه بوده است. بالابودن مقدار برازش معیارهای بکار رفته در ارزیابی مدل بیانگر این است که مدل قابلیت خوبی در شبیهسازی رواناب حوضه دارد. همچنین مدل اجرا شده برای کاربریهای مختلف زمین نشان داد که جریان حوضه در هر دو ایستگاه هیدرومتری با تغییر کاربری اراضی در اکثرماهها در کوتاه مدت افزایش و در میانگین درازمدت کاهش مییابد. تداوم تغییر کاربری زمین در حال تبدیلشدن به یک تهدید جدی برای حوضههای آبریز است. تغییر کاربری اراضی باید در حوضههای آبریز کنترل شود و اقداماتی برای تثبیت تغییر کاربری زمین انجام شود. پرونده مقاله -
مقاله
4 - پایش تغییرات کاربریاراضی و ارتباط آن با دمای سطحزمین و شاخص پوششگیاهی در نواحی جنوبی استان اردبیل (مطالعه موردی: حوضه آبریز گیوی چای)سنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 4 , سال 13 , زمستان 1401پیشینه و هدف گسترش شهری بیرویه و برنامهریزی نشده به پراکندگی شهری معروف است و با تراکم کم، توسعه حملونقل محور و گسترش وسیع به سمت حاشیه مراکز تأسیسشده شهری مشخص میشود. بهطورکلی اعتقاد بر این است که اصلاح ریختشناسی منظر شهری منجر به افزایش دمای شهری و پدیده جزیره چکیده کاملپیشینه و هدف گسترش شهری بیرویه و برنامهریزی نشده به پراکندگی شهری معروف است و با تراکم کم، توسعه حملونقل محور و گسترش وسیع به سمت حاشیه مراکز تأسیسشده شهری مشخص میشود. بهطورکلی اعتقاد بر این است که اصلاح ریختشناسی منظر شهری منجر به افزایش دمای شهری و پدیده جزیره گرمای شهری (Urban heat island, UHI) میشود. خصوصیات بیوفیزیکی فضای شهری عوامل تعیینکننده آبوهوای محلی شهری است. هنگامیکه تغییرات قابلتوجهی مانند جایگزینی پوشش گیاهی و سطوح تبخیری با سطوح غیر قابلنفوذ وجود داشته باشد، مقدار انرژی سطح تغییراتی را تجربه میکند که منجر به گرم شدن در مقیاس محلی میشود. اغلب دانشمندان بر این باورند که دمـای کـره زمـین از قـرن 19 میلادی در حال افزایش است. در این میان، پدیدهای به نام جزیره گرمایی درکلان شهرها (UHI) باعث افزایش سریعتر دما در ایـن خرد اقلیمها گردیده و در سالهای آینـده روند سریع شهرنـشینی نیـز بر شیب افزایش دما در شهرها خواهد افـزود. مطـابق آمـار ارائهشده توسط سازمان ملل تـا سـال 2025 بـیش از 80% جمعیـت جهـان در شهرها ساکن خواهند بود و این مـسئله با گرم شدن هرچه بیشتر شهرها بر وخامت شرایط میافزاید. دمای سطح زمین (LST) یکی از مهمترین پارامترهای زیستمحیطی است که تحت تأثیر تغییرات کاربری زمین قرار دارد. هدف از انجام این تحقیق تجزیهوتحلیل تغییر کاربری زمین در دو دوره 1987 و 2019، برآورد و بررسی تغییرات LST و NDVI در همان دوره و تجزیهوتحلیل تأثیر تغییرات کاربری زمین در LST و NDVI مشاهدهشده و نیز رابطه بین هر سه پارامتر است.مواد و روش ها در این پژوهش، از تصاویر ماهواره لندست 8 که از سنجنده OLIبهمنظور استخراج نقشه کاربری اراضی و شاخص پوشش گیاهی و سنجنده TIRS بهمنظور استخراج دمای سطح زمین برای سال 2019 استفاده شد و همچنین تصویر سنجندِه لندست 5 برای تهیه نقشه کاربری اراضی و شاخص پوشش گیاهی با استفاده از باندهای مرئی، مادونقرمز و مادونقرمز نزدیک و سنجندِه TM برای استخراج دمای سطح با استفاده از باندهای حرارتی برای سال 1987 مورداستفاده قرار گرفت. از نرمافزار Ecognition برای طبقهبندی شیء پایه استفاده شد. برای ارزیابی صحت طبقهبندی از ماتریس خطا و آمارههای مربوطه (صحت کلی، ضریب کاپا، دقت کاربر و تولیدکننده هر کلاس) استفاده شد و درنهایت برای تجزیهوتحلیل همبستگی بین LST و NDVI از تحلیل همبستگی پیرسون و برای ارزیابی تأثیر کاربری زمین بر دمای سطح از شاخص مشارکت استفاده شد.نتایج و بحث بررسی تغییرات کاربری اراضی و ارتباط آن با دمای سطح زمین و شاخص پوشش گیاهی، مستلزم تعیین نوع کاربری اراضی و برآورد دقیق دمای سطح زمین و شاخص پوشش گیاهی است. تهیه نقشه کاربری راضی با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست و اعمال روش طبقهبندی شیءگرا از دقت نسبتاً بالایی برخوردار است. صحت طبقهبندی نقشه کاربری اراضی سال 1987، 82.5 و در سال 2019، 96.1 نشاندهنده صحت بالای روش طبقهبندی کاربری اراضی و نقشه کاربری اراضی است. بررسی تغییرات کاربری اراضی در سالهای 1987 و 2019 در حوضه آبریز گیوی چای نشان داد که کاربری مرتع به ترتیب با مساحت 1224.18 و 1046.59 کیلومترمربع طبقه غالب کاربری زمین است درحالیکه در سال 1987 کاربری مسکونی با مساحت 3.66 کیلومترمربع و در سال 2019 کاربری آب با مساحت 3.77 کیلومترمربع کمترین مساحت را داشتند همچنین بیشترین کاربری تغییریافته کاربری مرتع به کشاورزی دیم (181 کیلومترمربع) بوده است که نشاندهنده تخریب مراتع است. نتایج دمای سطح زمین در طی دوره 33 ساله ارزیابی شد که نشان داد متوسط دمای سطح زمین در سال 1987 از 28.39 درجه سانتیگراد به 38.86 درجه سانتیگراد و در سال 2019 از 34.35 درجه سانتیگراد به 46.62 درجه سانتیگراد افزایشیافته است بهگونهای که متوسط دمای کل منطقه موردمطالعه در 33 سال حدود 7.11 درجه سانتیگراد افزایشیافته است. این امر نشان از توسعه شهری در منطقه موردمطالعه است. بیشترین دمای ثبتشده در هر دو دوره متعلق به کاربری کشاورزی دیم (به ترتیب با 38.86 و 46.62 درجه سانتیگراد) است که نشان از تمرکز حرارت در این مناطق است. خشک بودن و برداشت محصول در این زمان میتواند علت اصلی دمای زیاد این کاربری باشد. کاربریهای باغ، جنگل و آب نسبت به دیگر کاربریها دمای سطح پایینتری را در هر دو دوره نشان دادند. مناطق دارای پوشش گیاهی به علت تبخیر و تعرق، نقش تعدیل کننده دما رادارند و مناطق دارای حداقل دما را در هر دو دوره به وجود آوردهاند. کاربری آب هم به دلیل ظرفیت گرمایی بالا تأثیر زیادی در کاهش دما دارد. کاربری نواحی مسکونی نسبت به کاربریهای کشاورزی دیم و مرتع دمای پایینتری را نشان داد که میتوان علت آن را ناشی از وجود پارکها،باغات که باعث تبخیر و تعرق و خنککنندگی شهر میشوند و همچنین عواملی همچون ایزوگام بامها که در انعکاس انرژی تابشی سهم زیادی دارد دانست. کاربری مرتع در هر دو سال مورد مطالعه، دمای بالایی (به ترتیب 36.57 و 44.81 درجه سانتیگراد) را داشته است. دلیل بالا بودن دمای این کاربری، با توجه به فصل موردمطالعه که اواخر خرداد و اوایل تیرماه است، ازدیاد نواحی عاری از پوشش گیاهی یا پوشش گیاهی ناچیز و پراکنده است. همچنین در دو دوره مطالعه همبستگی منفی زیادی بین LST و NDVI وجود داشت. کشاورزی دیم و مرتع با LST بالاتر NDVI کمتری دارند، درحالیکه پوشش گیاهی و آبها NDVI بالاتری دارند. کاربری مربوط به کشاورزی آبی که اکثراً در مناطق اطراف رودخانه گیوی چای مشاهده شد به خاطر وجود رطوبت و تبخیر و تعرق ناشی از تراکم پوشش گیاهی دمای پایینتری نشان داد. در منطقه مورد مطالعه مناطق حومه شهر (باغات) و اراضی زراعی آبی حاشیه رودخانه گیوی چای و جنگلها به دلیل دارا بودن زیتوده سبز نسبتاً زیاد، دارای بیشترین مقدار شاخص پوشش گیاهی (NDVI) هستند در حال که پهنههای آبی،اراضی دیم،نواحی مسکونی و مراتع کمترین شاخص پوشش گیاهی رادارند. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل شاخص پوشش گیاهی برای هر کلاس کاربری نشان داد که جنگلها، کشاورزی دیم و مراتع دارای بالاترین مقادیر LST و کمترین مقدار NDVI درحالیکه کمترین مقادیر LST و مقادیر بالاتر NDVI در طبقات جنگل و باغ مشاهده شد. جایگزینی پوشش گیاهی و جنگلها با نواحی مسکونی عامل تبدیل خاکهای مرطوب به سطوح غیر قابلنفوذ است که منجر به کاهش تبخیر سطح میشود. تابش خورشیدی جذبشده به گرما تبدیل میشود و با مقادیر بالاتر LST منعکس میشود.نتایج میزان همبستگی سه پارامتر (کاربری راضی،دمای سطح زمین و شاخص پوشش گیاهی) نشان داد که شاخص پوشش گیاهی (NDVI) همبستگی منفی با دمای سطح زمین داردبه عبارتی با افزایش پوشش گیاهی دمای سطح زمین کاهش داشته است و این موضوع به این دلیل است که پوشش گیاهی بیشتر منجر به تبخیر و تعرق بیشتر و انتقال بخشی از دما و سرد شدن سطح زمین میشود. درنهایت محاسبه شاخص مشارکت برای هر کلاس کاربری اراضی در سالهای 1987 و 2019 نشان داد که کاربری کشاورزی دیم در سال 1987 و کاربری مرتع در سال 2019 بیشترین سهم را در افزایش دمای سطح در منطقه موردمطالعه داشتند. با توجه به زمان تصاویر انتخابشده علت اصلی این مشارکت را نیز میتوان به زمان برداشت محصول کشاورزی دیم و خشک شدن مراتع نسبت داد.نتیجه گیری تأیید افزایش دمای سطح بین طبقات مختلف کاربری زمین است. کاربریهای مراتع و کشاورزی دیم مقادیر LST بیشتری را در مقایسه با جنگلها و کشاورزی آبی و پهنههای آبها نشان دادند. مناطق دارای دمای بالا نیز دارای مقادیر کم NDVI برعکس، مناطق دمای پایین مانند پوشش گیاهی و آبها دارای مقادیر NDVI بالاتری بودند. علاوه بر این، ارتباط منفی بالایی بین LST و NDVI در دو دوره مطالعه مشاهده شد. همچنین نشان داده شد که مراتع و کشاورزی دیم بهطور مثبت بر LST تأثیر میگذارند درحالیکه جنگلها و آبها دارای اثر خنککننده یا تعدیلکننده هستند. پرونده مقاله -
مقاله
5 - وردش های فضایی- زمانی روزهای برفپوشان در پهنه شمال غرب ایران با استفاده از داده های دورسنجیسنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 1 , سال 15 , بهار 1403در این پژوهش وردشهای فضایی – زمانی روزهای برفپوشان (SCDs) در این منطقه با استفاده از دادههای نسخه ششم سنجنده مادیس تررا و مادیس آکوا بهصورت روزانه در بازه زمانی 2020-2003 واکاوی شد. بهمنظور کاهش اثر ابرناکی سه الگوریتم بر روی دادهها اعمال شد. برای الگوی رقوم چکیده کاملدر این پژوهش وردشهای فضایی – زمانی روزهای برفپوشان (SCDs) در این منطقه با استفاده از دادههای نسخه ششم سنجنده مادیس تررا و مادیس آکوا بهصورت روزانه در بازه زمانی 2020-2003 واکاوی شد. بهمنظور کاهش اثر ابرناکی سه الگوریتم بر روی دادهها اعمال شد. برای الگوی رقومی ارتفاع، از مدل رقومی سطحی (DSM) سازمان اکتشافات فضایی ژاپن استفاده شد. ارتباط بین دو مؤلفه فنولوژیک برف-پوش (SCAs و SCDs) و پیوند شمار SCDs با مؤلفه توپوگرافیکی ارتفاع مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان از افزایش SCDs در ماههای نوامبر، دسامبر و ژانویه دارد. بیشینه SCDs در ژانویه مربوط به توده کوهستانی سبلان و سپس سهند میباشد. کاهش SCDs در ماههای بهاره و تابستانه نیز متأثر از دو عامل عرض جغرافیایی و ارتفاع میباشد. بیشینه مطلق SCDs در این منطقه با 160 روز در سال در بلندیهای سبلان مشاهده میشود. بررسی تغییرات روزهای برفپوشان در ماههای مارس و آوریل نشان از کاهش SCDs در طبقات ارتفاعی بلند دارد. درعینحال، الگوی افزایشی SCDs در نوامبر و دسامبر را در بسیاری از کمربندهای ارتفاعی نشان میدهد. واکاوی ارتباط SCAs و SCDs در ماههای مختلف مشخص کرد که در پهنههای دارای SCDs بیشتر (ارتفاعات) به سبب کاهش سطوح توپوگرافی، از SCAs کاسته شده است. ارتباط وردشهای SCDs با ارتفاع نیز نشان داد که کمینه SCDs در تمامی باندهای ارتفاعی (حتی ارتفاعات بالای 3500 متر با 4 روز) در اوت و بیشینه آن در دسامبر با 22 روز در ارتفاع 3500 متر روی داده است. SCDs با افزایش ارتفاع در مناطق کوهستانی 3500 تا 4000 متری، به دلیل افزایش شیب زمین و ناپایداری SC بر روی سطوح پرشیب کاهش مییابد. پرونده مقاله -
مقاله
6 - بررسی اقلیم گردشگری در استان اردبیلجغرافیا و برنامه ریزی شهری چشم انداز زاگرس , شماره 2 , سال 9 , تابستان 1396آبوهواازمهمتر ینعواملموثربرصنعتگردشگریمی باشد کهبهعنواناجزایاصلییک سیستمبهطرقمختلفبریکدیگرتاثیرگذاشتهو در تعاملبایکدیگربحثجدیدیرابهعنواناقلیم شناسیتوریسممطرحمی نماید. در قرن بیست ویکم گسترش و پیشرفت فناوری موجب خواهد شد که وقت انسان بیش از پیش آزاد و ثروتش افزون شود و چکیده کاملآبوهواازمهمتر ینعواملموثربرصنعتگردشگریمی باشد کهبهعنواناجزایاصلییک سیستمبهطرقمختلفبریکدیگرتاثیرگذاشتهو در تعاملبایکدیگربحثجدیدیرابهعنواناقلیم شناسیتوریسممطرحمی نماید. در قرن بیست ویکم گسترش و پیشرفت فناوری موجب خواهد شد که وقت انسان بیش از پیش آزاد و ثروتش افزون شود و زمان بیشتری را صرف اوقات فراغت خود نماید در واقع نیمه دوم قرن بیستم را باید عصر صنعت گردشگری نام نهاد. تهیه تقویم زمانی جهت تعیین زمان های مناسب شرایط آب و هوایی برای آسایش و جذب گردشگران و نیز برنامه ریزی برای خدمات رسانی به آن ها به دلیل داشتن شرایط مناسب طبیعی استان اردبیل برای پذیرش توریسم می تواند موثر باشد. در این تحقیق به منظور تعیین تقویم زمانی مناسب برای گردش در استان اردبیل آمار و اطلاعات اقلیمی از ایستگاه همدیدی استان اردبیل برای دوره آماری 20 ساله از سال ( 2015- 1995 ) اخذ شده و همچنین از شاخص های مرتبط با فیزیولوژی آسایش انسانی، شاخص عدم آسایش (HU)و نیز از شاخص قدرت سردکنندگی محیط (CPI) برای ارزیابی نظام مند عناصر آب و هوایی و تعیین آسایش حرارتی استفاده شده است.دراردبیل، مشگین شهر، خلخال و پارس آباد نتایجی که بر اساس شاخص عدم آسایش (HU) بدست آمد، کل ایستگاه ها در همه ی ماه ها دارای آسایش حرارتی بوده، به جز پارس آباد که در ماه های اوت و ژوئیه دارای عدم آسایش حرارتی می باشد و نتایج بررسی شاخصقدرت سرد کنندگی محیطCPI) )نشان داد که در کل به لحاظ شاخص بیکر بهار و تابستان در هر چهار ایستگاه برای گردشگران زمان مناسبی به لحاظ آسایش اقلیمی می باشد. پرونده مقاله -
مقاله
7 - بررسی همدید وسیعترین و مستمرترین یخبندانهای شمالغرب ایرانجغرافیا و مطالعات شهری و منطقه ای (جغرافیا و مطالعات محیطی سابق) , شماره 5 , سال 11 , زمستان 1401یخبندان یکی از حوادث طبیعی است که رخداد زودرس و دیررس آن میتواند جنبههای مختلف زندگی بشری را تحت تأثیر قرار دهد؛ بنابراین این پژوهش با هدف پیشبینی عوامل جوی رخداد این پدیده با رویکرد محیطی به گردشی انجام گرفته است. برای این کار دادههای محیطی مربوط به دمای کمینه رو چکیده کاملیخبندان یکی از حوادث طبیعی است که رخداد زودرس و دیررس آن میتواند جنبههای مختلف زندگی بشری را تحت تأثیر قرار دهد؛ بنابراین این پژوهش با هدف پیشبینی عوامل جوی رخداد این پدیده با رویکرد محیطی به گردشی انجام گرفته است. برای این کار دادههای محیطی مربوط به دمای کمینه روزانه سالهای 2001-2017، برای 9 ایستگاه سینوپتیکی واقع در استانهای اردبیل، ارومیه و تبریز از سازمان هواشناسی کل کشور اخذ گردید و روزهای با دمای زیر صفر درجه سانتیگراد که 40 درصد پهنه موردمطالعه را دربرگرفته بودند انتخاب شدند و با استفاده از روش خوشهای سلسلهمراتبی ward که بر روی نقشههای میانگین فشار تراز دریا مربوط به روزهای یخبندان اعمال شده بود طبقهبندی روزهای فرین انجام گرفت. به منظور تعیین نماینده هر طبقه با استفاده از اسکریپتنویسی در محیط متلب، همبستگی لوند بین نقشههای روزهای مختلف هر طبقه ۲ تا ۵ گروهی با ضریب ۵/۰ محاسبه شد؛ و روزهایی که ضریب همبستگی 5/0 و بیشترین شباهت را با اکثر روزهای آن طبقه داشت نماینده گروه معرفی شد. پس از تعیین روز نماینده دادههای جوی از سایت نووا تهیه گردید و نقشههای فشار تراز سطح دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، بردار باد، دمای تراز 500 هکتوپاسکال و ضخامت جو در نرمافزار گردس ترسیم گردید. نتایج 4 الگو برای روزهای یخبندان نشان داد بیشترین سامانههای مؤثر بر روی شمال غرب ایران سامانههای پرفشار سیبری، کمفشار جنب قطبی و پرفشار اروپای شمالی بوده است و مناطق موردمطالعه در قسمت جلوی فراز واقع گشته و چرخندگی منفی هوا شرایط پایداری را به ارمغان آورده است. در بیشتر این الگوها بادهای غربی که در کانال تاوه قطبی حرکت داشتهاند هوای سرد عرضهای شمالی را وارد جو مناطق مطالعاتی کردهاند و دمای پایین هوا را موجب شدهاند. پرونده مقاله -
مقاله
8 - پایش دمای سطح زمین و تحلیل دمای بازیابی شده در سطح کاربری اراضی در پارس آباد مغان با استفاده از تصاویر سنجنده ETM و OLIجغرافیا و مطالعات شهری و منطقه ای (جغرافیا و مطالعات محیطی سابق) , شماره 5 , سال 12 , زمستان 1402دمای سطح زمین از کلیدیترین پارامترهایی است که میتواند اطلاعات باارزشی از خصوصیات فیزیکی سطح زمین و هوای اطراف آن مهیا کند. این تحقیق با هدف بررسی و ارزیابی دمای سطح زمین و تحلیل آن دررابطهبا کاربری اراضی توسط الگوریتم پنجره مجزا در شهرستان پارسآباد با دو تصویر ماهوا چکیده کاملدمای سطح زمین از کلیدیترین پارامترهایی است که میتواند اطلاعات باارزشی از خصوصیات فیزیکی سطح زمین و هوای اطراف آن مهیا کند. این تحقیق با هدف بررسی و ارزیابی دمای سطح زمین و تحلیل آن دررابطهبا کاربری اراضی توسط الگوریتم پنجره مجزا در شهرستان پارسآباد با دو تصویر ماهوارهای لندست 5 و 8 برای روز 24 آگوست 1990 و 2020 انجام شد. نتایج نشان داد که در سالهای 1990 و 2020 عموماً بخشهای غرب و شمال غرب شهرستان، دارای پوششهای جنگلی و پوشش گیاهی نسبتاً متراکم درحالیکه بخشهای جنوب غرب عموماً اراضی کوهستانی و بایر است. شاخص پوشش گیاهی سالهای 1990 و 2020 در بخشهای شرقی محدوده موردمطالعه دارای شاخص NDVI بالاتر از 3/0 بوده که گویای پوشش گیاهی با تراکم متوسط به بالا است. بیشینه شاخص پوشش گیاهی در سطح محدوده در ماه آگوست به 55/0 رسیده که عموماً مربوط به اراضی باغی و کشاورزی و یا محدودههای جنگلی متراکم در شمال و شمال شرق محدوده است. از طرف دیگر بخشهای وسیعی از شهرستان پارسآباد بهویژه در جنوب و جنوب غرب این شهرستان فاقد پوشش گیاهی بوده و درواقع اراضی بایر به شمار میروند. همچنین نتایج ارزیابی دمای سطح زمین نشان داد دمای بازیابی شده میانگین فضایی سطح زمین در روز 24 ماه آگوست سال 1990 که برای ساعت 11.30 دقیقه بهوقت محلی با استفاده از الگوریتم پنجره مجزا بهدستآمده است، در محدوده شهرستان پارسآباد برابر 8/31 درجه سانتیگراد بوده است درحالیکه این دما در همین روز و همین ساعت در سال 2020، برابر 33 درجه سانتیگراد بوده است. پرونده مقاله -
مقاله
9 - پهنهبندی توانمندیهای استان قزوین بهمنظور کشت انگورجغرافیا و مطالعات شهری و منطقه ای (جغرافیا و مطالعات محیطی سابق) , شماره 5 , سال 2 , زمستان 1392امروزه کشاورزی یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی کشور به شمار میآید بهطوریکه میتوان گفت رشد اقتصادی کشور بدون رشد کشاورزی امکانپذیر نیست. استان قزوین به لحاظ شرایط محیطی و اقلیمی یکی از قطبهای اصلی تولید انگور در کشور محسوب میشود. بر این اساس در مطالعه حاضر جهت شنا چکیده کاملامروزه کشاورزی یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی کشور به شمار میآید بهطوریکه میتوان گفت رشد اقتصادی کشور بدون رشد کشاورزی امکانپذیر نیست. استان قزوین به لحاظ شرایط محیطی و اقلیمی یکی از قطبهای اصلی تولید انگور در کشور محسوب میشود. بر این اساس در مطالعه حاضر جهت شناخت توانمندیهای اقلیمی این استان در کشت و تولید انگور با استفاده از روش تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) انجامشده است. در این رابطه با استفاده از مشخصههای مکانی همچون شیب، کاربری اراضی و عمق خاک و متغیرهای هواشناختی متعلق به 34 ایستگاه هواشناسی واقع در منطقه موردمطالعه و استانهای پیرامون آن استخراجشده به محیط ArcGIS منتقل گردید و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی وزندهی شدند. آنگاه اولویت اهمیت هر یک از پارامتر در تولید انگور، اراضی استان قزوین از لحاظ میزان مطلوبیت برای عملآوری این محصول مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که از لحاظ دما بیشترین محدودیت مربوط به مراحل گریه مو و رشد جوانهها و از لحاظ بارش بیشترین محدودیت مربوط به مراحل گلدهی، گردهافشانی و تشکیل میوه است. از نظر رطوبت نسبی 31% از استان دارای شرایط محدودیت متوسط و 68% محدودیتنسبتاً شدید مواجه میباشد. به لحاظ شیب شرایط متفاوتی حاکم میباشد بهطوریکه یک سوم در شیب بیش از 16% و بیش از نیمی از منطقه در شیبهای کمتر از 8% قرار دارند. نتایج کاربری اراضی نمایانگر آن است که 95% اراضی بدونمحدودیت و یا محدودیتکم هستند. عمق کم خاک باعث گردیده است تا تقریباً نیمی از استان با محدودیتشدید و نسبتاًشدید مواجه باشد. همچنین نتایج حاکی از آن است که در بین پارامترهای تأثیرگذار در کشت انگور به ترتیب اقلیم، عمقخاک، شیب و کاربری بیشترین اهمیت را دارند. نتایج پهنهبندی نهایی نشان داد 9/59% از مساحت قزوین در وضعیت نامناسب 1/40% در وضعیت مناسب جهت کشت انگور قرار گرفتهاند. پرونده مقاله -
مقاله
10 - وضعیت پیشانی جبهه قطبی در ارتباط با فصل سرد بر روی ایرانجغرافیای طبیعی , شماره 4 , سال 13 , پاییز 1399چکیده در این پژوهش، به شناسایی رفتار فصلی رودباد قطبی، بر مبنای فصل سرد (پاییز و زمستان) برروی کشور ایران پرداخته شده است. تحلیل کلی روند رودباد براساس آنچه در قسمت روشها ذکر شده است به منظور یافتن الگوهای رفتاری رودباد در محیط نرم افزاری GRADS صورت گرفت. نتایج تحلیل بی چکیده کاملچکیده در این پژوهش، به شناسایی رفتار فصلی رودباد قطبی، بر مبنای فصل سرد (پاییز و زمستان) برروی کشور ایران پرداخته شده است. تحلیل کلی روند رودباد براساس آنچه در قسمت روشها ذکر شده است به منظور یافتن الگوهای رفتاری رودباد در محیط نرم افزاری GRADS صورت گرفت. نتایج تحلیل بیان کنندة وجود دو هسته متوسط اصلی، یک هسته برفراز اروپا و هستة گسترده تر بر روی شمال آفریقا و عربستان است. فراوانی وقوع هسته روی اروپا بیش از هسته شمال آفریقا بوده بطوریکه در پاییز فراوانی وقوع هسته شمال آفریقا حدود 30 درصد کمتر از اروپا و در زمستان فراوانی هر دو هسته مشابه بوده است. هستة رودباد قطبی دردو فصل مذکور، به طور تقریبی در عرض 35 درجة شمالی مستقر بوده است. با توجه به اطلاعات حاصل از نقشه های متوسط سرعت در فصل پاییز و زمستان، به نظر می رسد تغییر سرعت نسبت به قبل بیشتر بوده است. پرونده مقاله -
مقاله
11 - تحلیل زمانی و مکانی آلایندهای هوا در استان آذربایجان شرقیجغرافیای طبیعی , شماره 4 , سال 16 , زمستان 1402تشدید آلودگی هوا تحت تاثیر عوامل مختلف از جمله ازدیاد جمعیت و شهرنشینی، مورد توجه فعالان این حوزه است. بررسی دقیق آلایندهها توسط تکنیکهای دقیق ضروری میباشد. در این مطالعه عناصر NO2، CO و ذرات معلق موثر درآلودگی هوا با استفاده از ابزار TROPOMI سنجنده سنتینل 5 در استان چکیده کاملتشدید آلودگی هوا تحت تاثیر عوامل مختلف از جمله ازدیاد جمعیت و شهرنشینی، مورد توجه فعالان این حوزه است. بررسی دقیق آلایندهها توسط تکنیکهای دقیق ضروری میباشد. در این مطالعه عناصر NO2، CO و ذرات معلق موثر درآلودگی هوا با استفاده از ابزار TROPOMI سنجنده سنتینل 5 در استان آذربایجان شرقی مورد تجزیه و تحلیل مکانی و زمانی (ماهانه و فصلی) قرار گرفت. بررسیها نشان داد در فصل سرما مناطق بیشتری از منطقه حضور آلایندههای CO و NO2 را تجربه میکنند که عمدتاً ناشی از سوختهای فسیلی، صنایع و مناطق مسکونی میباشد؛ اما غلظت آنها به ترتیب در فصل گرما و سرما بالا است. شواهد نشان میدهد در مناطقی که از نظر جمعیتی متراکم است با غلظت و حضور بالای NO2 روبه رو هستیم. در فصل تابستان نیز غلظت بالای ذرات معلق دیده میشود. طبق یافتهها هر سه آلاینده پراکندگی بالایی در فصل سرما داشتهاند؛ از طرفی غلظت و توزیع مکانی آلایندهها تحت تاثیر عواملی از جمله آب و هوا، شرایط توپوگرافی و مراکز صنعتی قرار دارد. پرونده مقاله -
مقاله
12 - تحلیل همدیدی بارش سنگین منجر به سیلاب روز 11 ژانویه 2020 در جنوب استان سیستان و بلوچستانجغرافیای طبیعی , شماره 5 , سال 13 , زمستان 1399پژوهش حاضر بهمنظور واکاوی سینوپتیک بارش سنگین منجر به سیلاب 11 ژانویه 2020 در جنوب سیستان و بلوچستان انجام شد. به این منظور نقشههای سطوح مختلف جو از روز قبل از سیلاب مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفت. جهت انجام این پژوهش دادههای مورد نیاز از پایگاه دادههای NCEP/NCAR وابس چکیده کاملپژوهش حاضر بهمنظور واکاوی سینوپتیک بارش سنگین منجر به سیلاب 11 ژانویه 2020 در جنوب سیستان و بلوچستان انجام شد. به این منظور نقشههای سطوح مختلف جو از روز قبل از سیلاب مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفت. جهت انجام این پژوهش دادههای مورد نیاز از پایگاه دادههای NCEP/NCAR وابسته به سازمان ملی اقیانوسشناسی ایالاتمتحده، اخذ و نقشههای مربوط به ارتفاع ژئو پتانسیل، چرخندگی، امگا، سمت و سرعت باد، رطوبت ویژه، تابع همگرایی شار رطوبت و نمودار هوف مولر ترسیم و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان استقرار سامانه کمفشار بر روی جنوب شرق عربستان و گسترش آن به سمت جنوب شرق ایران همراه با جذب رطوبت از خلیجفارس و دریای عرب عامل اصلی در سطح زمین برای ایجاد بارش سنگین در منطقه بوده است. در سطوح فوقانی جو نیز استقرار ناوه سطح 500 هکتوپاسکال در غرب عربستان موجب نفوذ هوای سرد عرضهای شمالی (در امتداد ناوه) و فرا رفت هوای مرطوب عرضهای جنوبی (در امتداد پشته) به منطقه شده است. عامل مهمتر در ایجاد حرکات صعودی، انطباق منطقه واگرایی رود باد با منطقه واگرایی تراز 250 هکتو پاسکال میباشد که در نهایت موجب بارش سنگین در منطقه شد. پرونده مقاله