فهرست مقالات مریم اسدیان


  • مقاله

    1 - بازتاب رسالة تمثیلی قصۀ ‌الغربة ‌الغربیة و جغرافیای مثالی سهروردی در مثنوی مولوی
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , شماره 4 , سال 12 , پاییز 1395
    مفاهیم جدایی از عالم علوی، غربت روح در قفس تن، و بازگشت به اصل در ادبیات عرفانی ایرانی- اسلامی، غالباً در آثار تمثیلی و با زبانی نمادین بیان شده است. یکی از مهم‌ترین این آثار رسالة کوتاه قصۀ الغربة ‌الغربیة شیخ‌شهاب‌الدین سهروردی است. هدف ما در این مقاله این است که با ر چکیده کامل
    مفاهیم جدایی از عالم علوی، غربت روح در قفس تن، و بازگشت به اصل در ادبیات عرفانی ایرانی- اسلامی، غالباً در آثار تمثیلی و با زبانی نمادین بیان شده است. یکی از مهم‌ترین این آثار رسالة کوتاه قصۀ الغربة ‌الغربیة شیخ‌شهاب‌الدین سهروردی است. هدف ما در این مقاله این است که با روش توصیفی ـ تحلیلی، مفهوم غربت غربی سهروردی در این رساله را که در قالب جغرافیای مثالی مطرح می شود، در مثنوی مولوی جست‌وجو کنیم و با توجه به تمثیل‌های شیخ اشراق، دریافت‌های تأویلی - عرفانی مولوی را طرح و تبیین نماییم و نشان دهیم که مشرق و مغرب مثالیِ سهرودی، ناکجاآباد و هورقلیای او و نیز اسیرشدن روح در چاه ظلمانی مغرب و طَیَران او که همان سیروسلوک به‌سوی مشرق عالم علوی است، در مثنوی چگونه نمود یافته است. از این طریق، به سرچشمه‌های مشترک این مفهوم، یعنی تأویل‌های قرآنی هر دو حکیم، دست می یابیم. شیخ اشراق و مولوی بلخی با تأویل قصص قرآنی و رموز این کتاب وحیانی توانسته‌اند نشان دهند که از طریق شهود، انسان می‌تواند هویّت نوری نفس را به دست آورد و در‌یابد که جایگاه اصلی وی این دنیا نیست و برای بازگشت به اصل باید به شهود و تجرید روی آورد. پرونده مقاله