فهرست مقالات فاطمه میردورقی


  • مقاله

    1 - سبک‌های دلبستگی و اضطراب مرگ: نقش میانجی‌ دشواری تنظیم هیجان
    روان شناسی تحلیلی شناختی , شماره 2 , سال 14 , تابستان 1402
    هدف :پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک های دلبستگی در اضطراب مرگ با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان صورت گرفت. روش: جامعه ی آماری پژوهش را افراد بزرگسال بالای 18 سال تشکیل دادند که از میان آن ها 230 نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری چکیده کامل
    هدف :پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک های دلبستگی در اضطراب مرگ با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان صورت گرفت. روش: جامعه ی آماری پژوهش را افراد بزرگسال بالای 18 سال تشکیل دادند که از میان آن ها 230 نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور، پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (DA)، پرسشنامه ی دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر (DERS)، استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر صورت گرفت. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین سبک دلبستگی ایمن با دشواری در تنظیم هیجان رابطه منفی و معنادار اما سبک های دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی با دشواری در تنظیم هیجان رابطه مثبت و معناداری داشتند (01/0p<). سبک دلبستگی دوسوگرا و دشواری در تنظیم هیجان با اضطراب مرگ رابطه مثبت و معناداری داشتند (001/0p<). نتایج حاصل از تحلیل مسیر نیز نشان داد دشواری در تنظیم هیجان در رابطه ی بین سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا با اضطراب مرگ نقش میانجی معناداری ایفا می کند. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت سبک های دلبستگی از طریق دشواری در تنظیم هیجان بر اضطراب مرگ اثر می گذارند. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - نقش تعدیل‌گر سبک‌های حل تعارض در رابطه تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی
    مطالعات اسلامی ایرانی خانواده , شماره 5 , سال 2 , زمستان 1401
    هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل گر سبک‌های حل تعارض در رابطه تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی صورت گرفت. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری، شامل زنان و مردان متأهل شهر مشهد در بازه زمانی اردیبهشت‌ماه تا تیرماه 99 بود که تعداد ۲۶۵ نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انت چکیده کامل
    هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل گر سبک‌های حل تعارض در رابطه تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی صورت گرفت. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری، شامل زنان و مردان متأهل شهر مشهد در بازه زمانی اردیبهشت‌ماه تا تیرماه 99 بود که تعداد ۲۶۵ نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (۲۰۱۰)، مقیاس تعارض زناشویی ثنایی و براتی (۱۳۷۵) و نسخه دوم پرسشنامه سبک‌های حل تعارض رحیم (۱۳۶۱) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که تمامی مؤلفه‌های تعارض زناشویی با طلاق عاطفی همبستگی مثبت و معنادار و با سبک حل تعارض سازنده رابطه منفی معناداری دارند. همچنین بین سبک حل تعارض سازنده با طلاق عاطفی نیز رابطه منفی معناداری برقرار است. علاوه بر این، بر اساس نتایج حاصل از رگرسیون سلسله مراتبی استفاده از سبک حل تعارض سازنده، میان تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی، نقش تعدیل‌کنندگی دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تعارضات زناشویی می توانند با تعدیل گری استفاده افراد از سبک حل تعارض سازنده، کاهش طلاق عاطفی را پیش بینی کنند. لذا افراد با بهره گیری از سبک‌های حل تعارض سازنده، علی‌رغم تجربه تعارضات زناشویی سردی رابطه و طلاق عاطفی را به‌ احتمال کمتری تجربه می‌کنند. پرونده مقاله