فهرست مقالات امید مهنی



  • مقاله

    2 - آموزه‌های اخلاقی در متون روایی و غیرروایی
    پژوهشنامه ادبیات تعلیمی , شماره 4 , سال 3 , پاییز 1390
    اگر بپذیریم که هدف از علم نحو آن است که در هنگام سخن گفتن زبان را از اشتباه نگه داریم و هدف از علم منطق آن که به هنگام قضاوت و داوری‌ اندیشه را از به خطا رفتن حفظ کنیم، هدف از علم اخلاق نیز حفاظت انسان از به خطا رفتن در رفتار است. آن‌سان که آدمی در اراده و عمل به دور از چکیده کامل
    اگر بپذیریم که هدف از علم نحو آن است که در هنگام سخن گفتن زبان را از اشتباه نگه داریم و هدف از علم منطق آن که به هنگام قضاوت و داوری‌ اندیشه را از به خطا رفتن حفظ کنیم، هدف از علم اخلاق نیز حفاظت انسان از به خطا رفتن در رفتار است. آن‌سان که آدمی در اراده و عمل به دور از هوی و هوس و تقلید کورکورانه به راه مستقیم گام ‌گذارد. در یک کلام، هدف از هر علمی غیر از علم اخلاق، دوری از خطا در مسائل و قضایای مربوط به آن است؛ ولی هدف از علم اخلاق آن است که بر اساس سعادت، رهبری، عدل، امنیت و تعاون، اجتماعی ایجاد کنیم که در آن زندگی از فساد ستمگر‌ی‌ها و عوامل شقاوت و طغیان حفظ شود و به سوی کمال سیر کند. این به مفهوم آن است که علم اخلاق اصلاح فرد و اجتماع را در پایبندی به راه مستقیم مدنظر دارد. در این مقاله تلاش می‌شود گزیده‌ای از ارزش‌های اخلاقی به استناد قرآن و روایات و نمونه‌ای از آثار ادبی سخن به میان آید. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - بررسی تطبیقی حکایتی از مثنوی معنوی «داستان جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود» با مآخذ روایی آن بر اساس رویکرد نورمن ‌فرکلاف
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , شماره 5 , سال 13 , زمستان 1396
    مثنوی معنوی از مواریث عرفانی و ادبی پیش از خود بهره ‌برده ‌است. در این پژوهش داستان جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود از مثنوی با ترجمۀ رسالۀ قشیریه و تذکرة‌الاولیا بر اساس رویکرد نورمن ‌فرکلاف مورد مقایسه و تحلیل انتقادی گفتمان قرار‌گرفته‌ است. در سه اثر مذکور به بیان چکیده کامل
    مثنوی معنوی از مواریث عرفانی و ادبی پیش از خود بهره ‌برده ‌است. در این پژوهش داستان جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود از مثنوی با ترجمۀ رسالۀ قشیریه و تذکرة‌الاولیا بر اساس رویکرد نورمن ‌فرکلاف مورد مقایسه و تحلیل انتقادی گفتمان قرار‌گرفته‌ است. در سه اثر مذکور به بیان احوال عارفانه پرداخته شده ‌است. گفتمان غالب در بستر عرفان در حکایت مثنوی، ولی و عارف واصل، در رسالۀ قشیریه مقام رضا و در تذکرةالاولیا تسلیم ‌است. در این حکایات بیش از هر چیز دغدغه‌های عارفانه روایت برجسته شده ‌است. در این بستر، موقعیت‌هایی قابل ردیابی است و تأثیر و نشانه‌های دوری از خویشتن، یقین، قدرت روحی ولی، عطوفت حقیقی، توجه به حق، قدرت و سلطه به خصوص در تبیین جایگاه عارف و نظام معنایی آن مورد تبیین قرار گرفته ‌است. مولوی، عطار نیشابوری و ابوالقاسم قشیری با ترکیب‌بندی ابعاد گفتمان‌های مسلط عرفان، در قالب ژانری از پیش موجود، روایتی روحانی‌ و معنوی‌ را از نو بازتولید کرده‌اند. سه اثر مذکور به منزلة رخدادی ارتباطی، فقط بازتابی از اندیشۀ شاعر نیستند بلکه با انتقاد از عملکردهای مادیگرایانه و دلبستگی‌های موقّتی و عاریتی، نظم گفتمانی ویژه‌ای را خلق می‌کنند. این آثار در ‌به‌ چالش ‌کشیدن ویژگی‌های عرفانی و تقویت گفتمان عارفانه موفق بوده‌اند. پرونده مقاله